از حذف فرهنگی تا مقاومت فرهنگی: چگونه جوانان غزه تحت محاصره مبارزه میکنند+ عکس

به گزارش خبرنگار خبرگزاری آنا به نقل از سایت ضدجریانها (کانترکارنتس)، نمایشنامه اشباح اثر هنریک ایبسن، که در قرن نوزدهم نوشته شد، سرگذشت پسری را روایت میکند که با وجود تلاش مادرش برای دور نگاه داشتن او از میراث پدر، سرنوشت شوم بیماری موروثی گریبانش را میگیرد.
ایبسن در این اثر نشان میدهد که چگونه گذشته و «میراث درد» به شکلی اجتناب ناپذیر به آینده راه مییابد. اکنون بسیاری از تحلیلگران این استعاره را برای توصیف وضعیت جوانان غزه به کار میگیرند؛ جایی که میراث نسلهای پیشین، نه یک بیماری، بلکه اشغال، آوارگی و خشونت ساختاری است که همچنان نسلهای تازه را در بر میگیرد.
غزه سرزمینی است که بیش از ۱۵ سال در محاصره شدید قرار دارد و ساکنانش بارها طعم جنگ، بمباران، تخریب و آوارگی را چشیدهاند. جوانان این منطقه در شرایطی به دنیا آمدهاند که «تروما» یا زخم روانی نه تنها شخصی، بلکه جمعی و تاریخی است. آنها میراث نکبت ۱۹۴۸ را از پدران و مادران خود به ارث بردهاند؛ فاجعهای که طی آن بیش از نیمی از جمعیت فلسطین از خانه و کاشانه خود رانده شدند و تا امروز به صورت زخمی ماندگار در حافظه جمعی ملت فلسطین حضور دارد.
سازمان ملل متحد نیز این رویداد را «فاجعه» نامید و در سال ۲۰۲۳ برای نخستین بار در تاریخ، مراسمی رسمی در مجمع عمومی به مناسبت هفتاد و پنجمین سالگرد آن برگزار کرد. با این حال، همچنان میلیونها فلسطینی در اردوگاههای پناهندگان در سراسر خاورمیانه زندگی میکنند و حق بازگشت آنها به سرزمین شان نادیده گرفته میشود.
این حافظه تاریخی در زندگی روزمره کودکان و نوجوانان غزه حضوری دائمی دارد. روایتهای تبعید، رنج و جنگ از زبان والدین و پدربزرگها و مادربزرگها نقل میشود و چرخهای از تروما را شکل میدهد که از نسلی به نسل دیگر منتقل میگردد. پژوهشگران این وضعیت را «تلاقی زخمهای جمعی، استعماری و نسلی» توصیف کردهاند. به بیان دیگر، هر بمباران، هر خانه ویران شده و هر مدرسه نابودشده نه تنها خسارتی مادی به بار میآورد بلکه زخمی تازه بر پیکره روانی و فرهنگی جامعه مینشاند که بی صدا به فرزندان منتقل میشود.
با این همه، تفاوت مهمی میان سرنوشت شخصیت ایبسن و جوانان غزه وجود دارد. در حالی که پسر نمایشنامه «اشباح» زیر بار میراث شوم پدر فرو میپاشد، نسل تازه فلسطینیان در غزه میکوشند این میراث دردناک را به نیروی مقاومت و امید بدل کنند. آنها نشان دادهاند که میتوان از دل رنج، خلاقیت و ایستادگی برآورد.
نمونههای بسیاری از این مقاومت فرهنگی و اجتماعی وجود دارد. برای مثال، جوانانی که خود بارها جنگ و آوارگی را تجربه کردهاند، شبکههای داوطلبانه تشکیل دادهاند تا به هم نسلانشان کمک کنند. گروههایی مانند Y-PEER در شمال غزه پروژههای متعددی برای ایجاد فضاهای امن، توزیع مواد غذایی و بهداشتی و حمایت روانی از جوانان آغاز کردهاند. در میان آنها دختر ۲۵ سالهای به نام دینا قرار دارد که با وجود تجربه پنج جنگ و آوارگی، ناامید نشده و فعالیتهای انساندوستانه اش به الگوی امید بدل شده است.
هنر نیز یکی از اصلیترین میدانهای مقاومت جوانان غزه است. بسیاری از هنرمندان، دیوارهای ویران یا حتی کیسههای آرد کمکهای سازمان ملل را به بوم نقاشی تبدیل میکنند و از دل خاکستر، تصویری تازه از حیات و امید میآفرینند. یک هنرمند نوجوان از جبالیا گفته است: «وقتی روی کیسه آرد نقاشی میکنم، انگار تاریخمان را با قلم مویی آغشته به رنج و مقاومت مینویسم.» این آثار هنری، فراتر از زیبایی شناسی، اسنادی تاریخیاند که به جهان نشان میدهند فلسطینیان زندهاند، رویا دارند و هویتشان را فراموش نکردهاند.
با وجود تخریب مراکز فرهنگی و بمباران گالری ها، جوانان غزه همچنان از هنر به عنوان سلاحی برای مقاومت بهره میگیرند. آنها دیوارنگاریهای اعتراضی خلق میکنند، شعر و موسیقی مینویسند و روایت زندگی زیر آتش را در وبلاگها و شبکههای اجتماعی منتشر میسازند. هر شال فلسطینی و هر پرچم برافراشته، نشانی است از اینکه اشغال نتوانسته فرهنگ و حافظه آنها را نابود کند.
فضای مجازی به سکویی مهم برای گسترش این مقاومت بدل شده است. جوانان غزه و حامیانشان در سراسر جهان از طریق شبکههای اجتماعی نمادهایی، چون چفیه، کاریکاتور «حنظله» یا حتی تصویر هندوانه (اشاره به رنگهای پرچم فلسطین) را در راهپیماییها و پستهای آنلاین به کار میبرند. این جنبش فرهنگی ـ دیجیتال تأثیر مهمی بر افکار عمومی جهانی داشته و موجی از اعتراضات بین المللی و حمایت نسل جوان در کشورهای مختلف را برانگیخته است.
همانگونه که ایبسن هشدار داده بود، «تروماهای ناگفته» میتوانند نسلها را به ورطه ناامیدی بکشانند، اما در غزه شاهد مسیر دیگری هستیم: نسل جوان این زخمها را آشکار کرده، به زبان آورده و آنها را به سرچشمهای برای مقاومت و خلاقیت بدل ساخته است. آنها از دل خرابهها هنری میآفرینند که هم اسناد زنده تاریخ است و هم فریادی برای آیندهای بهتر.
در نهایت، اگرچه جوانان غزه میراثی سنگین از نکبت، اشغال و محاصره را به دوش میکشند، اما بر خلاف سرنوشت تلخ شخصیت ایبسن، این میراث را به ابزاری برای بقا، امید و آزادی تبدیل کردهاند. هنر، کنشگری اجتماعی و روایتگری دیجیتال، سلاحهای آنها در برابر فراموشی و پاککردن هویتشان است. آنها با هر نقاشی، هر پست آنلاین و هر حرکت اعتراضی یادآور میشوند که زندهاند، میجنگند و تسلیم نخواهند شد.
انتهای پیام/