دانشگاههای آینده روی خطوط اینترنت ساخته میشوند، نه دیوارهای سیمانی

به گزارش خبرنگار آنا، وقتی جنگ یا بحرانی فراگیر رخ میدهد، اولین چیزی که دستخوش آشوب میشود، آموزش است. کلاسهای درس تعطیل میشوند، دانشگاهها خاموش میمانند و چشمانداز هزاران دانشجو بهیکباره در ابهام فرو میرود. تجربههای جهانی نشان دادهاند که آموزش در چنین موقعیتهایی نه یک «امتیاز»، بلکه یک «ضرورت حیاتی» است؛ چرا که دانشگاهها تنها محل انتقال دانش نیستند، بلکه سنگر هویت فرهنگی، پایداری اجتماعی و استقلال فکری یک ملت به شمار میروند.
با این حال، تجربهی پاندمی کرونا به ما یادآوری کرد که آموزش مجازی در ایران هنوز با کاستیهای زیادی همراه است: زیرساختهای شکننده، سرعت پایین اینترنت، ناآشنایی استادان و دانشجویان با فناوریهای آموزشی و محدودیت دسترسی در بسیاری از مناطق. همین نقاط ضعف باعث شده است این پرسش جدی مطرح شود که اگر فردا جنگی رخ دهد، آیا دانشگاههای ایران توان ادامه آموزش در بستر دیجیتال را دارند؟ آیا فناوریهای نو، بهویژه هوش مصنوعی، میتوانند جای خالی استادان، کلاسهای حضوری و حتی ارتباط انسانی را پر کنند؟
در همین راستا، برای بررسی این پرسشها و بررسی چشمانداز آموزش در دوران بحران، با علی شاکر، دکترای علوم ارتباطات اجتماعی از دانشگاه علامه طباطبایی، پژوهشگر هوش مصنوعی و مترجم گفتوگو کردهایم.
زیرساختهای شکننده آموزش مجازی در ایران
با توجه به تجربههای جهانی، اگر جنگی دوباره رخ دهد، آیا دانشگاهها در ایران ظرفیت ادامه آموزش بهصورت مجازی را دارند؟ زیرساختها چقدر قابل اتکا هستند؟
تجربه دوران همهگیری کووید ۱۹ نشان داد که کیفیت و رضایت از آموزش مجازی در دانشگاههای کشور در «سطح پایین تا متوسط» بوده است. برای نمونه، بررسی ایروانی و همکارانش (۲۰۲۲)، نشان میدهد نرخ نارضایتی بالا بود و دانشجویان کیفیت برنامههای یادگیری را پایین ارزیابی کردند. طبق این مقاله که در «نشریه ارتقای آموزش و سلامت» (Journal of Education and Health Promotion) منتشر شده، مهمترین موانع عبارت بودند از اختلال و سرعت پایین اینترنت، هزینه بالا و نبود دسترسی در مناطق روستایی، ظرفیت پایین سرورها، آشنایی اندک استادان و دانشجویان با نرمافزارها و عدم زیرساخت کافی. این یافتهها نشان میدهد که زیرساختهای آموزش مجازی در ایران شکننده است و اگر جنگی رخ دهد، احتمال اختلال قابل توجه وجود دارد؛ بنابراین تقویت پهنای باند، تجهیز دانشگاهها به سرورهای قدرتمند، ارائهی اینترنت ارزان به دانشجویان و آموزش مهارتهای لازم به هیئت علمی و دانشجویان، پیش از وقوع بحران ضروری است.
هوش مصنوعی؛ یاریگر آموزش در جنگ
هوش مصنوعی چگونه میتواند به تداوم آموزش در زمان جنگ کمک کند؟ آیا میتوان از آن برای ساخت کلاسهای خودکار، پلتفرمهای هوشمند یا مربیگری دیجیتال استفاده کرد؟
هوش مصنوعی میتواند در قالب چتباتهای آموزشی، کلاسهای خودکار و پلتفرمهای هوشمند به تداوم آموزش کمک کند. بررسی نظاممند «نقش چتباتها در آموزش» در سال (۲۰۲۳) نشان میدهد که دانشجویان بیش از همه در سه حوزه بهرهمند میشوند: کمک در انجام تکالیف، ایجاد تجربه شخصیسازیشده و رشد مهارتها، برای معلمان نیز مزیت اصلی صرفهجویی در زمان و بهبود روش تدریس است. البته پژوهشی که در «مجله بینالمللی فناوری آموزشی در آموزش عالی» به چاپ رسیده، هشدار میدهد که در کنار این مزایا، نگرانیهایی دربارهی قابلیت اعتماد، دقت و ملاحظات اخلاقی وجود دارد. بنابراین، میتوان از مدلهای زبانی بزرگ و رباتهای مکالمهای برای تولید محتوا، پاسخگویی به سؤالات و حتی پایش پیشرفت دانشجویان استفاده کرد، اما نیاز به نظارت انسانی و ارزیابی مستمر باقی میماند..
جایگزینی نسبی استاد با ابزارهای هوش مصنوعی
در موقعیتهایی که استاد یا زیرساخت فیزیکی در دسترس نیست میتوان از ابزارهای مبتنی بر، AL برای جایگزینی انسان استفاده شود؟ چه مزایا و چه خطراتی دارد؟
صریح و روشن باید اعتراف کنیم که شیوههای سنتی و یکسویه آموزش مقابل شیوههای نوین و هوشمند آموزشی هیچ حرفی برای گفتن ندارد. البته که روابط عاطفی و احساسی میان انسانها خیلی مهم است و چیزی جای آن را نمیگیرد ولی داریم راجع به شرایط خاص صحبت میکنیم. برای همین میتوان گفت ابزارهای مبتنی بر هوش مصنوعی میتوانند در شرایط اضطراری نقش جایگزین نسبی داشته باشند. چتباتهای آموزشی، معلمان مجازی و سیستمهای توصیهگر میتوانند تدریس، بازخورد و ارزیابی خودکار ارائه دهند. مزیت آنها فراهم کردن دسترسی مداوم به آموزش، شخصیسازی محتوا و کاهش فشار بر استادان است. با این حال، این سامانهها محدودیتهایی دارند: فهم اجتماعی و عاطفی ندارند. با این ابزار دروغها و شایعهها را خیلی سریعتر و پیچیدهتر میتوان پخش کرد. از طرف دیگر نیاز به زیرساخت پایدار وجود دارد. همچنین، اعتماد کورکورانه به الگوریتمها بدون شفافیت، میتواند مسئولیتپذیری را مخدوش کند؛ بنابراین در نبود استادان، بهتر است از ترکیب ابزارهای هوش مصنوعی و مربیان انسانی استفاده شود و پلتفرمها بهطور منظم ارزیابی شوند.
ضرورت آموزش روایتگری دیجیتال بحران
به نظر شما، دانشگاه آینده چگونه باید دانشجویان را برای ترکیب دانش رسانهای و ابزارهای هوش مصنوعی آموزش دهد؟ آیا چیزی به نام «روایتگری دیجیتال بحران» باید در برنامه درسی وارد شود؟
به نظرم، دانشگاه آینده باید واحدهای «سواد رسانهای و هوش مصنوعی» را گسترش دهد. این واحدها باید به دانشجویان بیاموزند که چگونه داده تولید میشود، الگوریتمها چگونه کار میکنند و چه تعصباتی میتواند در سیستمها رخ دهد. علاوه بر آن، آموزش مهارتهای روایتگری دیجیتال در شرایط بحران ضروری است تا دانشجویان بتوانند در شبکههای اجتماعی و پلتفرمهای دیجیتال، روایتهای دقیق، اخلاقی و تأثیرگذار ارائه دهند. چنین مهارتی نه تنها به اطلاعرسانی در زمان جنگ کمک میکند، بلکه ابزاری برای حفظ هویت فرهنگی و تقویت روحیه جمعی است. برای نمونه در رشته من این رویکرد، پیوندی میان علوم ارتباطات، مطالعات رسانهای و فناوری ایجاد میکند که برای آینده روزنامهنگاری و روابط عمومی در جهان پرآشوب امروز حیاتی است.
فناوری؛ حافظ هویت فرهنگی و آزادی علمی
اگر جنگی در آینده رخ دهد، دانشگاهها چگونه میتوانند از تکنولوژی برای حفظ نه فقط آموزش، بلکه هویت فرهنگی و آزادی آکادمیک استفاده کنند؟
فناوری میتواند به حفظ فرهنگ و آزادی علمی یاری رساند. گزارش «دموکراتیزه کردن و حفظ دانش» در سال ۲۰۱۹، میگوید که فناوری «میدان عمومی دیجیتال» ایجاد کرده که مرزهای جغرافیایی را نادیده میگیرد و در برابر نابودی مقاومت میکند. در عین حال، آرشیوهای دیجیتال مانند کتابخانههای آنلاین میتوانند میراث فرهنگی و محتوای علمی را حفظ و در اختیار عموم قرار دهند. ابتکاراتی مثل کتابخانه اسکندریه در مصر که صدها هزار جلد را دیجیتال کرده است، نشان میدهد چگونه پروژههای دیجیتال میتوانند تاریخ و هویت فرهنگی را از گزند جنگ و سانسور حفظ کنند. چه خوب است دانشگاهها پیگیر این الگوها باشند و با ذخیره و انتشار منابع فرهنگی و علمی بهصورت دیجیتال و غیرمتمرکز، دسترسی آزاد و ماندگار را تضمین کنند. استفاده از فناوریهای رمزنگاری و ذخیرهسازی توزیعشده نیز میتواند آزادی آکادمیک را در مقابل سانسور و تخریب حفظ کند.
توصیه نهایی برای پیوند آموزش، فناوری و آمادگی در برابر جنگ
توصیه که نمیتوان نامش را گذاشت قصدم بیشتر به عنوان یک پژوهشگر علوم ارتباطات اجتماعی و هوش مصنوعی همفکری کردن است ولی فکر میکنم همگی باید خودمان را آماده و از آن مهمتر قوی کنیم. این آمادگی سه محور میتواند داشته باشد. اول اینکه، در زیرساختهای پایدار و انعطافپذیر سرمایهگذاری کنیم. یعنی در حوزههایی سرمایهگذاری کنیم که هم از فناوریهای پرظرفیت مثل یادگیری آنلاین پشتیبانی کند و هم در شرایط قطعی برق و اینترنت از راهحلهای کممصرف مانند رادیو یا دستگاههای خورشیدی استفاده شود. دوم اینکه به فکر توسعه چارچوبهای اخلاقی و سیاستگذاری برای استفادهی مسئولانه از هوش مصنوعی باشیم. شاید فکر کنید این حرفها زینتالمجالس و یک سری بحث تئوریک است ولی این طور نیست این امر بهویژه در آموزش و ارزیابی خیلی اهمیت دارد. سوم اینکه، آموزش مهارتهای ترکیبی و بینارشتهای را جدی بگیریم؛ یعنی دانشجویان باید علاوه بر مهارتهای فنی، سواد رسانهای، تفکر انتقادی و روایتگری دیجیتال را بیاموزند تا بتوانند در زمان بحران، هم به یادگیری ادامه دهند و هم به شکل فعال در حفظ فرهنگ و جامعه مشارکت کنند.
انتهای پیام/