آتشبسِ غزه؛ عقبنشینی تاکتیکی یا شکست راهبردی رژیم صهیونیستی؟

گروه سیاسی خبرگزاری آنا: حدود ۲۲ ماه از آغاز تجاوز تمامعیار رژیم صهیونیستی به نوار غزه میگذرد؛ جنگی که با بمباران گسترده مناطق مسکونی، قتلعام کودکان و زنان، تخریب زیرساختها و محاصره غذایی و دارویی همراه بوده است و از همان ابتدا مشخص بود که نه صرفاً یک درگیری نظامی، بلکه تلاش برای تحقق یک پروژه بزرگتر است: شکست اراده مقاومت، تغییر ژئوپلیتیک منطقه و ایجاد نظم جدیدی به نفع تلآویو و متحدان غربی آن.
اکنون که سخن از «آتشبس» به میان آمده، پرسش اصلی این است: آیا این آتشبس نتیجه فشارهای دیپلماتیک و تلاشهای جهانی برای صلح است یا آنکه رژیم صهیونیستی به بنبست کامل رسیده و برای نجات خود از بحرانهای داخلی و شکستهای میدانی، به دنبال آتشبس موقت و تاکتیکی است؟ برای پاسخ به این پرسش، بررسی اظهارات و تحلیلهای سه کارشناس مسائل منطقه در گفتوگو با خبرنگار سیاسی خبرگزاری آنا؛ یعنی حسین رویوران، مهدی شکیبایی و الهکرم مشتاقی، گویای واقعیتهای پنهان این جنگ پیچیده است.
حسین رویوران: اسرائیل در غزه حضور دارد، اما اقتدار ندارد
حسین رویوران، از تحلیلگران ارشد مسائل منطقه معتقد است رژیم صهیونیستی نه تنها به اهداف نظامی خود در غزه دست نیافته بلکه عملاً در وضعیت بنبست قرار گرفته است. او میگوید: غزه به پنج منطقه تقسیم شده، اما جابهجایی نیروهای صهیونیست صرفاً برای توجیه ادامه حملات است، نه تحقق یک هدف نظامی مشخص.
وی با اشاره به ادعاهای تکراری صهیونیستها درباره آزادسازی اسرا یا انهدام تونلها تأکید میکند: اینها بهانههایی برای ادامه نسلکشی هستند. روزانه بیش از صدها نفر از مردم غزه شهید میشوند و قحطی گستردهای در حال وقوع است.
رویوران همچنین به بازی رسانهای تلآویو اشاره دارد: اسرائیل مناطق مختلف را امن اعلام میکند و سپس همانجا را بمباران میکند؛ این بخشی از سناریوی تطهیر چهره صهیونیسم در رسانههای جهانی است.
اما مهمتر از همه، او به انزوای فزاینده بینالمللی اسرائیل اشاره میکند: ۱۴۳ کشور در مجمع عمومی سازمان ملل علیه این رژیم رأی دادهاند. حتی عبور نتانیاهو از آسمان ایتالیا موجب احضار نخستوزیر این کشور به پارلمان شد؛ چراکه ایتالیا موظف به اجرای حکم دادگاه کیفری بینالمللی است.
رویوران تأکید دارد که هرچند آتشبس به دلایل مختلف محتمل است، اما نتانیاهو برای نجات خود از فروپاشی سیاسی و تعقیب قضایی، تمایلی به توقف جنگ ندارد.
مهدی شکیبایی: آتشبس موقت؛ بخشی از نقشه بزرگتر صهیونیسم جهانی
از منظر مهدی شکیبایی، پژوهشگر و تحلیلگر مسائل منطقه، آتشبسهایی که از ابتدا در جریان جنگ غزه رخ داده، همگی موقت، شکننده و بخشی از نقشه صهیونیستی برای تداوم بحران بودهاند.
او در تحلیل خود بر نقش مخرب برخی کشورهای غربی و سکوت معنادار قدرتهای جهانی تأکید میکند: چین و روسیه با وجود جایگاهیشان در شورای امنیت، بهدلیل گرفتاریهای داخلی سکوت کردهاند. اروپا نیز یا حامی تلآویو است یا از اجرای تعهدات بینالمللی مانند اساسنامه رم سرباز میزند.
شکیبایی معتقد است که افکار عمومی جهان، آخرین سنگر دفاع از مردم فلسطین است، اما این ابزار نیز بهدلیل جنگ رسانهای غرب، به حاشیه رانده شده است.
وی میگوید: نوار غزه صرفاً صحنه جنگ نیست، بلکه بخشی از سناریوی کلانی است که توسط آمریکا و اسرائیل برای برهم زدن توازن قدرت در منطقه طراحی شده است. هدف نهایی، کوچ اجباری فلسطینیان به کشورهایی نظیر لیبی، اندونزی و کنگوست.
شکیبایی تأکید دارد: آتشبس اگر هم اتفاق بیفتد، تنها در ظاهر ماجراست. در واقع، رژیم صهیونیستی همچنان به اجرای پروژههای ژئوپلیتیکی خود ادامه خواهد داد. اما این جنگ فرسایشی، نهایتاً باعث شکست راهبردی این رژیم میشود، هرچند در کوتاهمدت با سکوت جهان همراه شده باشد.
الهکرم مشتاقی: شکست روایت امنیت مطلق صهیونیسم با اراده مقاومت
الهکرم مشتاقی، تحلیلگر مسائل منطقه، با نگاهی ریشهایتر به موضوع مینگرد و اساساً آتشبس را نشانهای از شکست هیمنه نظامی و روانی رژیم صهیونیستی میداند.
او با یادآوری چهار بار تغییر نام عملیاتهای اسرائیل از «شمشیرهای آهنین» تا «ارابه گدعون» میگوید: این تغییرات نماد سردرگمی، شکست برنامهریزی و تلاش برای ایجاد رعب در افکار عمومی است. در حالیکه مقاومت با همان عنوان «طوفان الاقصی» پیش رفته و تاکتیکهایش را متناسب با شرایط تغییر داده است.
مشتاقی تأکید میکند که برخلاف تصور اولیه صهیونیستها، حتی با از بین رفتن فرماندهان مقاومت یا تخریب تونلها، این جبهه نه تنها خاموش نشده بلکه به دلیل پشتوانه مردمی، زنده و پویا مانده است.
وی معتقد است که توافق احتمالی صرفاً یک عقبنشینی تاکتیکی است و نباید غرب آن را بهعنوان دستاورد فشار دیپلماتیک مصادره کند. این مقاومت بود که باعث عقبنشینی شد، نه میزهای مذاکره غربی.
او در تحلیلی به چهار تلاش نافرجام غرب برای تغییر ژئوپلیتیک منطقه از سال ۲۰۰۰ تاکنون اشاره میکند: از افغانستان و عراق گرفته تا پروژه داعش و اکنون جنگ غزه. به گفته او: همه این پروژهها با شکست مواجه شدند و امروز هم مقاومت، رژیم صهیونیستی را به مرز فروپاشی کشانده است.
مشتاقی تأکید میکند: صهیونیستها شاید در کشتار موفق بودهاند، اما از منظر راهبردی و ژئوپلیتیکی هیچگونه دستاوردی نداشتهاند. حتی حملات پراکنده به سوریه یا ایران، نتیجهای برای آنها دربر نداشته است.
نتیجهگیری: آتشبس، پایان جنگ نیست؛ آغاز بازگشت اقتدار مقاومت است
برآیند اظهارات سه تحلیلگر نشان میدهد که آتشبس احتمالی در غزه، نه نشانه موفقیت تلآویو یا دستاوردهای دیپلماتیک غرب، بلکه نتیجه مستقیم شکستهای نظامی، بحران داخلی و انزوای جهانی رژیم صهیونیستی است. این آتشبس اگر هم رخ دهد، بسیار شکننده و تاکتیکی خواهد بود و هر لحظه ممکن است با یک تحریک نظامی یا بهانه ساختگی نقض شود.
اما آنچه در این میان مهم است، «تثبیت اراده مقاومت»، «احیای روحیه فلسطینیها»، «فرسایش هیمنه نظامی صهیونیستها» و «افزایش شکاف در حامیان غربی آنها» ست. مقاومت نهتنها در میدان جنگ، بلکه در عرصه دیپلماسی، رسانه و افکار عمومی نیز گامهای مهمی برداشته و صحنه را به نفع خود تغییر داده است.
اکنون، در آستانه احتمال حصول آتشبس، سؤال این نیست که آیا جنگ متوقف میشود، بلکه این است که آیا اسرائیل میتواند از زیر آوار جنایاتی که مرتکب شده، بیرون بیاید یا نه. پاسخ روشن است: غزه پیروز شده، حتی اگر گلولهها خاموش شوند.
انتهای پیام/