پیام رئیس دانشگاه آزاد واحد تهران شرق در پی شهادت دو تن از دانشجویان این دانشگاه

به گزارش خبرگزاری آنا، متن پیام سید علی موسوی اصل رئیس دانشگاه آزاد واحد تهران شرق به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
خبر شهادت دو تن از دانشجویان نازنین دانشگاه آزاد اسلامی تهران شرق، قلب و دل ما را پر از اندوه اما آکنده از غرور و افتخار کرد.
شهید محمدمرصاد مومنی و شهید مهدی قلیزاده
عزیزان دلی که از ارزشمندترین خزینه و گنجینه بشری؛ یعنی جان خود گذاشتند تا امنیت جان و آسایش روان برای ارمغان ما گردد.
خانواده دانشگاه آزاد اسلامی تهران شرق تا ابد مدیون شما خواهد ماند.
گرچه حسب شناختی که شخصاً داشتم، سالهای سال مشتاق و منتظر این لحظهی پرواز بودند اما نبودشان نمکی بر قلب زخمی ما پاشید تا آه و سوز از جان ما برآید.
مرصاد عزیزتر از جانم، رفیق قدیمی، نازنین برادرم؛ قرار ما به تنها پریدن نبود...
دقیقاً میدانم روزها نه، حتی لحظات رو میشمردی به شوق رسیدن به این لحظه ابدی شدن، به هر کوی و برزنی میزدی تا به وصال برسی، شرط ازدواجت قبول بی قید شهادتت بود، آنقدر شرط شهادت در خواستگاریهایت گذاشتی تا کسی در دنیا تو را نفهمید و نخواست و در آخر «من عشقنی عشقته» شخص خدا عاشقت شد «و من عشقته قتلته» و خون پاکت را برای فقط خودش خواست.
چقدر با شوخی و جدی بهت میگفتم پسر اینقدر پاک و خوب بودن برای چی؟! آخر جنگی هم نیست که شهید بشی... نمیدانستم عاقبت جوینده یابنده میشود.
مرصادم؛
چقدر با تو لحظات پر از معنی و معنویت بود. یادت هست برای برپایی موکب روضه حضرت زهرا در آن سرمای سخت زمستان چقدر پر از گل و خاک بودی و جز لبخند رضایت به لب نداشتی؟!
یادت هست چقدر تهمت خوردی اما مثل سرو از روضه خانم کم نزاشتی؟!
از کدام خوبیات بگویم؟
از خانهسازی برای محرومین گرفته تا غسل دادن مردگان اولین روزهای پر از ترس و دلهره کرونا، از کمک مخفیانه به فقرا گرفته تا نوکری هیئت روضه اباعبدالله.
آنقدر اهل دقت بودی که یکبار هم نشد ببینم حتی از چای تلخ دانشگاه بخوری تا مبادا حق کسی بر گردنت بماند.
آنقدر اهل حجب بودی که همکلاسهای خانمت یاد ندارن چشمانت را مستقیم دیده باشند.
آنقدر متواضع، افتاده، صمیمی، زلال، پاک، بیریا و... بودی که وقتی خبر شهادتت رسید، دوست و دشمن گفتند کمتر از شهادت حقش نبود.
آنقدر آنقدر آنقدر...
وقتی پای کار جهادی و روضه و جانثاری و کمک به همنوع که میرسید هیچ خط قرمزی نداشتی.
مرصاد جان جانانم؛
شنیدم بدنت مثل اربابت سه روز بی غسل و کفن مانده بود و پیدا نمیشدی!! خیلی فکر کردم، جز این را نفهمیدم که طولش دادی تا شب اول قبرت شب اول محرم اربابت شود.
اشکهایم بند نمیآید...
نمیدانم خوشحالی کنم یا عزاداری؟!
پروازت جز شادی برای ما دوستانت ندارد و جای خالیات خنجری بر سینه ماست.
چارهای نیست باید عادت کنم بعد ازین صدایت کنم «مرصاد شهید»
شهادتت مبارک رفیق قدیمی
سیدعلی موسوی اصل
رئیس دانشگاه آزاد اسلامی تهران شرق
انتهای پیام/