دشمن چگونه از طریق اخبار جعلی ذهن مردم را تسخیر میکند؟

خبرنگار آنا در گفتوگویی با سید مصطفی میرزاباقری برزی کارشناس ارشد حوزه رسانه و ارتباطات، به بررسی نقش رسانه در کمک به شناخت واقعیتهای جنگ رسانهای پرداخته است که در ادامه میخوانیم.
در عصر جنگهای اطلاعاتی، دشمنان از تکنیکهای پیشرفتهای برای نفوذ در ذهنیت مردم استفاده میکنند. به عنوان یک کارشناس رسانه، چگونه میتوانید تاکتیکهای جنگ روانی و تبلیغاتی آنها را تحلیل کنید؟
در همین جنگ تحمیلی اسرائیل علیه کشورمان سعی میکنند با اخبار جعلی کوچکترین تعرض به خاک کشور را بزرگنمایی کنند و مثلا در قضیه حمله به زندان اوین، بازوهای رسانهای دشمن سعی کردند از این حمله هم دستاورد بزرگ به دنیا ارائه دهند وهم با اخبار جعلی سعی در نشان دادن اوضاع ناآرام زندان اوین کنند
جنگ روانی و تبلیغات دشمن، ابزارهای قدرتمندی برای شکلدهی افکار عمومی هستند. آنها از تکنیکهایی مانند ایجاد ترس، بهرهبرداری از کلیشهها، و انتشار اخبار جعلی استفاده میکنند و برای مقابله با این تاکتیکها، ما باید به درک عمیق روانشناسی جمعی و تکنیکهای تبلیغاتی بپردازیم. به عنوان مثال، شناسایی و افشای کلیشههای منفی که دشمن ترویج میکند، میتواند به شکستن این چارچوبهای ذهنی کمک کند. باید قبول کرد که در عصر اطلاعات، جنگ رسانهای به یکی از ابزارهای قدرتمند در میدان نبرد تبدیل شده و دشمنان، از طریق تبلیغات و اخبار جعلی، تلاش میکنند واقعیت را تحریف کرده و افکار عمومی را تحت تأثیر قرار دهند. در اینجا نقش رسانهها حیاتی است، یعنی رسانهها میتوانند با ارائه گزارشهای دقیق و مبتنی بر شواهد، به تفکیک حق از باطل کمک کنند. آنها باید به عنوان ناظران بیطرف عمل کنند و اطلاعات را از منابع معتبر جمعآوری و منتشر کنند. استفاده از تکنیکهای صحتسنجی اخبار و همکاری با سازمانهای نظارتی میتواند در شناسایی و افشای تبلیغات دشمنان مؤثر باشد. علاوه بر این، رسانهها میتوانند با آموزش مخاطبان در مورد روشهای تشخیص اخبار جعلی و اهمیت بررسی منابع، به تقویت سواد رسانهای کمک کنند که این امر به افراد کمک میکند تا با شک و تردید به اطلاعات ارائهشده نگاه کنند و واقعیت را از تبلیغات دشمنان متمایز سازند.
آیا میتوانید مثالهایی از اخبار جعلی ارائه دهید که دشمنان منتشر میکنند؟
در طول سالهای اخیر، شاهد انتشار اخبار جعلی در مورد موضوعات مختلف از جمله سیاست، امنیت، و فرهنگ بودهایم. به عنوان مثال، دشمنان ممکن است با انتشار شایعات و اطلاعات نادرست، تلاش کنند تا نگرانیها و تردیدهایی را در میان مردم ایجاد کنند. این اخبار جعلی اغلب با استفاده از تصاویر دستکاریشده و منابع غیرمعتبر منتشر میشوند. در همین جنگ تحمیلی اسرائیل علیه کشورمان سعی میکنند با اخبار جعلی کوچکترین تعرض به خاک کشور را بزرگنمایی کنند و مثلا در قضیه حمله به زندان اوین، بازوهای رسانهای دشمن سعی کردند از این حمله هم دستاورد بزرگ به دنیا ارائه دهند وهم با اخبار جعلی سعی در نشان دادن اوضاع ناآرام زندان اوین کنند که این نوع اخبار جعلی قطرهای از دریای اخبار جعلی در این زمینه است.
چگونه میتوانیم به عنوان یک جامعه، در برابر این اخبار جعلی مقاومت کنیم؟
به نظرم آموزش سواد رسانهای و بررسی حقایق، کلید مقاومت در برابر اخبار جعلی است. مردم باید تشویق شوند تا قبل از به اشتراکگذاری یا پذیرش هر خبری، آن را از منابع معتبر تایید کنند. همچنین، رسانهها باید با مسئولیتپذیری و ارائه گزارشهای دقیق، به افشای اخبار جعلی بپردازند. عصر دیجیتال چالشهای جدیدی را در عرصه ارتباطات به همراه داشته است. اولین گام، آموزش رسانهای است. ما باید مهارتهای سواد رسانهای را در مدارس و دانشگاهها تقویت کنیم. این مهارتها شامل درک تکنیکهای تبلیغاتی، ارزیابی منابع اطلاعاتی، و تفکر انتقادی است. مردم باید یاد بگیرند که قبل از پذیرش هر اطلاعاتی، آن را بررسی و از چند منبع مختلف تایید کنند.
دشمنان اغلب از طریق جنگ روانی و کلیشهسازی، تلاش میکنند تا افکار عمومی را تحت تاثیر قرار دهند. رسانهها چگونه میتوانند در این زمینه مقاومت کنند و به مقابله با این تاکتیکها بپردازند؟
رسانهها میتوانند با ارائه روایتهای متعادل و عینی از وقایع، به شکستن کلیشهها و جنگ روانی دشمن کمک کنند. به جای تمرکز بر اخبار منفی و تکراری، رسانهها باید دستاوردهای جامعه، پیشرفتهای علمی، و فرهنگ غنی ایران را به نمایش بگذارند. این رویکرد میتواند تصویری مثبت و قدرتمند از کشور ارائه دهد و فضای ذهنی مردم را تقویت کند.
آیا رسانههای اجتماعی در این زمینه میتوانند موثر باشند؟
قطعاً. رسانههای اجتماعی پلتفرمهای قدرتمندی برای بیان دیدگاهها و ایجاد ارتباطات مستقیم هستند. افراد میتوانند با به اشتراکگذاری تجربیات مثبت و حمایت از یکدیگر، فضای مجازی را به مکانی امیدبخش تبدیل کنند، اما مهم است که از انتشار اخبار جعلی و کلیشهسازیهای دشمن نیز جلوگیری شود. در اینجا، نظارت بر محتوا و تایید اطلاعات قبل از انتشار، ضروری است. رسانههای اجتماعی پتانسیل عظیمی برای تاثیرگذاری بر افکار عمومی دارند و آنها به افراد اجازه میدهند تا به طور مستقیم با دیگران ارتباط برقرار کنند و دیدگاههای خود را به اشتراک بگذارند. برای استفاده موثر از این پلتفرمها، ما باید از تکنیکهای بازاریابی محتوا و تبلیغات هدفمند بهره ببریم. به عنوان مثال، ایجاد کمپینهای رسانهای در رسانههای اجتماعی که بر دستاوردهای داخلی و داستانهای الهامبخش تمرکز دارند، میتواند تصویری مثبت از کشور ارائه دهد.
آیا الگوریتمهای رسانههای اجتماعی میتوانند در شکلدهی افکار عمومی نقش داشته باشند؟
بله، الگوریتمهای رسانههای اجتماعی میتوانند تاثیر قابل توجهی بر افکار عمومی داشته باشند. این الگوریتمها محتوایی را که کاربران مشاهده میکنند، فیلتر و اولویتبندی میکنند. با نمایش اخبار و دیدگاههای متعادل از منابع مختلف، میتوانند به کاربران کمک کنند تا تصویری جامعتر از موضوعات مختلف داشته باشند. ترویج تنوع دیدگاهها و اخبار معتبر، برای ایجاد یک فضای آنلاین سالم و آگاهانه ضروری است. این امر نه تنها به کاربران اجازه میدهد تا از زوایای مختلف به یک موضوع نگاه کنند، بلکه به آنها کمک میکند تا اطلاعات متنوعی دریافت کرده و درک بهتری از وقایع داشته باشند. با این حال، رسانههای اجتماعی باید از این قدرت آگاه باشند و از الگوریتمها به روشی مسئولانه و عادلانه استفاده کنند تا از تاثیرات منفی مانند گسترش اخبار جعلی و تقویت دیدگاههای یکجانبه جلوگیری شود.
آموزش سواد رسانهای به ویژه برای نسل جوان را چقدر مهم میدانید؟
فوقالعاده مهم. نسل جوان امروز با رسانههای دیجیتال و شبکههای اجتماعی در ارتباط هستند. آموزش آنها در مورد نحوه ارزیابی منابع اطلاعاتی، درک تکنیکهای تبلیغاتی، و توسعه تفکر انتقادی، به آنها کمک میکند تا به مصرفکنندگان هوشمند اطلاعات تبدیل شوند. این مهارتها نه تنها در فضای آنلاین، بلکه در زندگی روزمره آنها نیز تاثیرگذار خواهد بود.سواد رسانهای به جوانان کمک میکند تا به طور انتقادی فکر کنند و محتوای آنلاین را تحلیل کنند. از اخبار جعلی و اطلاعات نادرست تشخیص دهند.از تاثیرات الگوریتمها بر محتوای مشاهده شده آگاه باشند. محتوای باکیفیت و معتبر تولید کنند.در فضای آنلاین به طور مسئولانه و اخلاقی رفتار کنند.
با آموزش سواد رسانهای، میتوانیم اطمینان حاصل کنیم که نسل جوان قادر به ناوبری در دنیای دیجیتال به طور موثر و ایمن است و میتواند از مزایای رسانههای اجتماعی و فناوریهای نوین بهرهمند شود بدون اینکه در دام اطلاعات نادرست یا تاثیرات منفی الگوریتمها گرفتار شود.
با پیشرفت فناوری و ظهور رسانههای دیجیتال و شبکههای اجتماعی، فضای اطلاعرسانی و ارتباطات به شدت دگرگون شده است. این تحولات فرصتهای جدیدی را برای تبلیغات و تأثیرگذاری بر افکار عمومی ایجاد کردهاند. در آینده، انتظار میرود که تکنیکهای جنگ روانی پیچیدهتر و هدفمندتر شوند، به ویژه با استفاده از هوش مصنوعی و تحلیل دادههای بزرگ. رسانهها باید هوشیار باشند و از روشهای اخلاقی و شفاف برای ارائه اطلاعات استفاده کنند تا از دستکاری افکار عمومی جلوگیری شود
چگونه میتوانیم سواد رسانهای را به طور موثر در مدارس و دانشگاهها آموزش دهیم؟
باید برنامههای آموزشی جامع و مداومی را در این زمینه طراحی کنیم. این برنامهها میتواند شامل کارگاههای آموزشی، سخنرانیهای مهمانان متخصص، و فعالیتهای تعاملی باشد. همچنین، ادغام سواد رسانهای در برنامههای درسی موجود، میتواند به طور موثرتری این مهارتها را به دانشآموزان و دانشجویان منتقل کند. اینجا چند راهکار برای پیادهسازی موثر آن ارائه میدهم:
۱. برنامههای درسی جامع: ادغام سواد رسانهای در برنامههای درسی موجود، مانند درسهای فناوری، زبان، یا علوم اجتماعی، میتواند به طور طبیعی آن را در آموزش گنجانده و به دانشآموزان و دانشجویان کمک کند تا درک عمیقتری از رسانهها و تاثیرات آنها داشته باشند.
۲. آموزش معلمان: معلمان و استادان باید در مورد آخرین روندهای رسانهای، الگوریتمها، و تاثیرات آنها بر جامعه آموزش ببینند. این امر به آنها کمک میکند تا به طور موثرتری در مورد سواد رسانهای با دانشآموزان صحبت کنند و فعالیتهای مرتبطی را طراحی کنند.
۳. کارگاهها و سمینارها: برگزاری کارگاهها و سمینارهایی در مورد سواد رسانهای، میتواند دانشآموزان و دانشجویان را تشویق به تفکر انتقادی در مورد محتوای آنلاین کند. این جلسات میتواند شامل بحث در مورد اخبار جعلی، حریم خصوصی، و تاثیرات رسانههای اجتماعی بر سلامت روان باشد.
۴. فعالیتهای عملی:استفاده از فعالیتهای عملی و پروژههای گروهی که در آن دانشآموزان باید محتوای آنلاین را تحلیل کرده، ایجاد کنند، یا کمپینهای آگاهیرسانی راهاندازی کنند، میتواند درک عمیقتری از سواد رسانهای به آنها بدهد.
۵. ابزارهای آنلاین:معرفی ابزارهای آنلاین و اپلیکیشنهایی که به ارزیابی و تحلیل محتوای رسانهای کمک میکنند، میتواند به دانشآموزان و دانشجویان در یادگیری مهارتهای سواد رسانهای در محیطهای دیجیتال کمک کند.
۶. بحث و گفتوگو: ایجاد فضاهایی برای بحث و گفتوگو در مورد موضوعات رسانهای داغ و چالشهای آنلاین، به دانشآموزان و دانشجویان اجازه میدهد تا دیدگاههای خود را به اشتراک بگذارند و از دیگران بیاموزند.
با ترکیب این استراتژیها، مدارس و دانشگاهها میتوانند سواد رسانهای را به طور موثر آموزش دهند و نسل جوان را برای ناوبری در دنیای دیجیتال آماده کنند.
با توجه به صحبتهای شما، به نظر میرسد که رسانهها نقش حیاتی در دموکراسی و افکار عمومی دارند.
دقیقاً. رسانهها ستون فقرات یک جامعه دموکراتیک هستند. آنها به شهروندان اجازه میدهند تا آگاهانه شرکت کنند و نظرات خود را بیان کنند. اما با این حال، رسانهها باید مسئولیتپذیر باشند و به اصول اخلاقی و حرفهای پایبند باشند. تعادل بین آزادی بیان و مسئولیتپذیری، کلید تقویت دموکراسی از طریق رسانه است.
آیا فکر میکنید رسانهها در آینده نیز با چالشهای مشابهی در زمینه جنگ روانی و تبلیغات روبهرو خواهند بود؟
بله، رسانهها در آینده نیز بدون شک با چالشهای جنگ روانی و تبلیغات روبهرو خواهند بود، اما شکل و ماهیت این چالشها ممکن است تغییر کند. با پیشرفت فناوری و ظهور رسانههای دیجیتال و شبکههای اجتماعی، فضای اطلاعرسانی و ارتباطات به شدت دگرگون شده است. این تحولات فرصتهای جدیدی را برای تبلیغات و تأثیرگذاری بر افکار عمومی ایجاد کردهاند. در آینده، انتظار میرود که تکنیکهای جنگ روانی پیچیدهتر و هدفمندتر شوند، به ویژه با استفاده از هوش مصنوعی و تحلیل دادههای بزرگ. رسانهها باید هوشیار باشند و از روشهای اخلاقی و شفاف برای ارائه اطلاعات استفاده کنند تا از دستکاری افکار عمومی جلوگیری شود. شفافیت، مسئولیتپذیری و آموزش رسانهای میتواند در این زمینه نقش کلیدی داشته باشد. همچنین، با افزایش آگاهی مردم در مورد تکنیکهای تبلیغاتی، ممکن است مقاومت بیشتری در برابر پیامهای دستکاریشده وجود داشته باشد. بنابراین، رسانههای مسئول باید به دنبال ایجاد محتوای باکیفیت، دقیق و مبتنی بر واقعیت باشند تا اعتماد مخاطبان را جلب کنند.
انتهای پیام/