تربیت رفاهزده، تربیت مقاومتی نیست/ کودکان را به خط مقدم شناخت بیاوریم

به گزارش خبرنگار خبرگزاری آنا، در روزهایی که صدای پدافند به گوش میرسد، بسیاری از پدر و مادرها ماندهاند که با فرزندانشان چه کنند. بگویند؟ نگویند؟ چطور بگویند؟ آیا کودک نمیترسد؟ حجتالاسلام هادی عجمی کارشناس فقه تربیتی معتقد است تربیتی که کودک را از واقعیت جدا نگه دارد، تربیتی رفاهزده و آسیبپذیر است. در گفتوگو با او از سه ضلع مهم تربیت در بحران – شناخت، گرایش و رفتار – پرده برمیداریم.
بچهها را از واقعیتها جدا نکنید
خیلی از والدین این روزها سردرگماند که آیا در مورد حملات اخیر رژیم صهیونیستی با بچهها حرف بزنند یا نه؟ پاسخ من این است: بله، ولی باید متناسب با سن کودک حرف زد. در روایات آمده کودک تا هفت سالگی دوران بازی دارد؛ یعنی آمادگی تفکر انتزاعی را ندارد. اما این بهمعنای رها کردن نیست. باید آرام، تدریجی و با زبان کودکانه او را با واقعیت آشنا کرد.
آموزش غیرمستقیم در سالهای ابتدایی
حجتالاسلام عجمی با اشاره به حدیث امام صادق (ع) میافزاید: کودک تا هفت سالگی در خانواده قرار دارد؛ نه آموزش مستقیم مدرسهای. اما از پنجسالگی به بعد، زبان کودکانه خیلی خوب پاسخ میدهد. والدین نباید از واقعیت بترسند؛ باید در قالب قصه، مثال و حتی بازی، واقعیت را به فرزندشان منتقل کنند.
تجربه فلسطین؛ تربیت در دل واقعیت
چرا کودکان فلسطینی وقتی دوربین به سمتشان میرود، با صلابت صحبت میکنند؟ چون در واقعیت بزرگ شدهاند. ما نباید فرزندانمان را در دنیای خیالی و مجازی نگه داریم. شناختی که کودک از دشمن دارد، نباید محدود به کارتون و بازی باشد. او باید بداند کسانی هستند که برای منافع خود، حتی امنیت همسایهاش را هم فدا میکنند
سه بُعد تربیت؛ فرصت در دل بحران
۱. بعد شناختی: از خیال تا واقعیت
ما به کودکانمان شناختهایی دادهایم؛ از ترس، جنگ، شهادت...، اما این شناختها بیشتر فانتزی است. حالا که جامعه با تهدیدات جدی روبهروست، میتوانیم این شناختها را بهروز، واقعی و ملموس کنیم. مثلاً به آنها توضیح بدهیم که همیشه کسانی هستند که دنبال سود شخصیاند و صهیونیسم فقط در تلآویو نیست؛ بلکه گاهی در چهرههای نزدیک هم ظاهر میشود.
۲. بعد گرایشی: الگو، نه ترس
در تربیت گرایشی، دو ابزار اصلی تشویق و تنبیه هستند، اما تأثیر الگو بسیار عمیقتر است. ما باید برای کودکان از الگوهایی مثل شهید حججی، کودکان فلسطینی یا نوجوانهای مدافع حرم بگوییم که با سن کم، مردانه وارد میدان شدند. این الگوها باعث میشود کودک بین ترس و مسئولیت، دومی را انتخاب کند.
۳. بعد رفتاری: نقش دادن به کودک، تمرین واقعی
بچهها را از نقشهای واقعی دور نکنید. اگر پدر خانه نیست، پسر بزرگتر را مسئول خانه کنید. به کودک بسپارید شیشهها را چسب بزند. با او حدیث کساء بخوانید. اینها هم تقویت رفتار است، هم انس با معنویت. این مشارکت، حس مسئولیت ایجاد میکند.
درباره شهادت حرف بزنید؛ نترسید
این کارشناس فقه تربیتی با نقل خاطرهای میگوید: مادری برای پسرش از شهادت یک رزمنده گفته بود. فردا دید که پسرش هنگام دوش گرفتن، غسل شهادت کرده! این یعنی آمادگی و ارتباط با مفهوم عمیق شهادت. ما نباید از صحبت درباره مرگ یا جهاد بترسیم. اتفاقاً این بحرانها فرصت اصلاح درونی و شناختی برای بچههاست.
توسل و آرامش در برابر بحرانها
گاهی والدین میپرسند، اگر دعا کردیم، چرا اتفاق افتاد؟ پاسخ این است که دعا و توسل آرامشبخش است؛ نه تضمینکننده حذف مطلق بلا. باید به بچهها زیارت عاشورا، حدیث کسا، چهار قل و حرز امام جواد را یاد بدهیم. اینها کمک میکنند کودک در کنار شناخت بیرونی، ایمنی درونی هم پیدا کند.
از تربیت غیرواقعگرا به تربیت مقاومتی
در پایان این گفتوگو، حجتالاسلام عجمی تأکید میکند: تربیت رفاهزده، کودک را در برابر سختیها بیپناه میگذارد. الان که فرصتی برای تجربه واقعیت پیش آمده، باید در سه حوزه شناخت، گرایش و رفتار، فرزندانمان را با واقعیت پیوند بزنیم. آینده مقاومت از خانوادهها شکل میگیرد، نه از مدرسههای پرزرق و برق. خانوادهها باید یاد بگیرند از هر بحران، یک فرصت تربیتی بسازند.
انتهای پیام/

کودکان در بحران؛ چگونه از روان آنها در جنگ محافظت کنیم؟

چگونه از کودکان در شرایط جنگی محافظت کنیم؟

مدیریت اضطراب و استرس کودکان در دوران جنگ ؛ چطور و چگونه؟
