پناه آرامش در طوفان بحران

خبرگزاری آنا، در پیشینه تاریخی ایرانیان، همواره مقابله با متجاوزان و دفاع از میهن جزء لاینفک زندگی غیورمردان و شیرزنان ایرانی بوده و همواره جنگهایی در مقیاس وسیع وجود داشته که در زندگی روزمره و حافظه ما تاثیر چشمگیری داشته است. در کنار رشادت و جوانمردیهای فراموش نشدنی، شرایط جنگی و بهویژه حملات هوایی، کودکان، مادران و خانوادهها را دچار استرس، اضطراب، ترس و آسیب روانی میکند.
اگرچه نمیتوان این احساسات را در شرایط خطرناک به طور کامل از بین برد؛ اما راهکارهایی برای کاهش استرس و تقویت تابآوری روانی وجود دارد. نکته مهمی که باید خانوادهها و مادران به آن توجه کنند و از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است این بوده که القای استرس و نگرانی از والدین به کودکان به راحتی اتفاق میافتد و این موضوع میتواند اثرات منفی بر روان خانواده و بهویژه کودکان داشته باشد.
بههرحال هرچند وجود این نگرانیها جزیی جداییناپذیر از بروز جنگها و مناقشات است، راهکارهایی برای کاهش استرس در شرایط جنگ وجود دارند که در سطوح مختلف قابل اجرا هستند. برخی از این موارد در اینجا ذکر میشود که هرچند خلاصه و مجمل گفته میشود؛ اما امیدوارم این راهکارهای کوتاه مدت و بلند مدت کاربردی به بهبود شرایط کودکان و خانوادهها ددر این شرایط کمک کند:
آموزش تمرینهای ساده تنفسی به کودکان میتواند وضعیت جسمی و روانی بهتری را برای کودکانمان فراهم میکند بهعنوان نمونه نفس گل: نفس بکش مانند اینکه داری بوی گل رو استنشاق میکنی و بعد بیرون بده مانند اینکه داری شمع رو فوت میکنی.
داستانگویی و سرگرمیهای ساده (در دورهمیها در هنگام بروز حمله و وجود صداهای مهیب یا وقتی مجبوریم زمانی را در فضایی بسته بگذرانیم): تعریف داستانهای تخیلی با محتوای مثبت برای پرت کردن حواس کودک از صدای انفجارها و شرایط بیرون. بازیهایی مانندحدس بزن کیه؟ ، بازی سوال جواب، بگو چه رنگی دیدی یا قصهسازی نوبتی، آموزش خواندن کلمات ساده، تمرین شمردن، گفتن نام حیوانات/میوهها.
میتوانیم داستانهایی کودکانه یا خاطراتی خوب تعریف کنیم یا از قصههایی استفاده کنیم که پیام امید، شجاعت و مهربانی دارند. کودک را تشویق به نقاشی یا بازیهای بدون وسیله (مانند شعرخوانی یا حدس بزن) کنیم. خصوصا وقتی در فضای سربسته هستیم یا امکانات کافی در اختیار نداریم.
ادامه روتینهای روزانه حتی در بحران، حفظ ساختاری منظم (مانند زمان خواب، غذا، دعا یا بازی) حس امنیت را افزایش میدهد. حتی المقدور تلاش کنیم کودک در کنار خانواده تجربهای مشابه تجربه روزهای قبل از بحران را داشته باشد. کودک را به انجام کارهای ساده تشویق کنید تا حس توانمندی داشته باشد (مانند مرتب کردن اتاق یا وسایلش).
درباره احساسات روز از کودک بپرسید. بهعنوان نمونه امروز چه چیزی او را خوشحال یا ناراحت کرد یا چه اتفاقاتی در طول روز داشته است. دعا یا شعر شبانه و نوازش کودک تا زمان خواب او را در اولویت قرار دهید.
راهکارهای خانوادگی کاهش استرس مانند همدلی و صحبت با کودک که باید این مورد را جدی بگیریم. به کودک اجازه دهیم احساساتش را بیان کند، بدون سرزنش یا انکار. جملاتی مانند: «میفهمم که میترسی، طبیعیه، منم بعضی وقتا میترسم» اعتماد و امنیت را بیشتر میکند. بیدار کردن کودک با لبخند، بوسه یا نوازش برای شروع روزی آرام را فراموش نکنیم. همچنین سعی کنیم وابستگی به فضای مجازی را کمتر کنیم؛ زیرا ممکن است بسیاری از القائات و اخبار نگران کننده و دلهرهآور از طریق فضای مجازی رخ دهد.
کاهش انتقال اضطراب از والدین به کودک از مهمترین مواردی است که باید انجام دهیم. مادران و پدران باید تلاش کنند اضطراب خود را کنترل و در برابر کودک، آرامشی نسبی نشان دهند، هرچند به ظاهر و حتی تصنعی. تجربیات شخصی و خاطرات بسیاری از افراد در دوران جنگ هشت ساله تحمیلی، نشان میدهد اضطراب، جیغ و شیون و بیقراری مادر در خانه یا پناهگاه در حین حمله هوایی دشمن، ترس را در کودک به شکل مضاعفی تشدید میکرد.
دعای جمعی یا تمرینهای معنوی راهکاری است که خانوادهها با دعا، خواندن قرآن یا ذکرهای آرامبخش، حس معنوی و امید را تقویت میکنند. گرچه ممکن است برخی از افراد چنین راهکارهایی را علمی ندانند؛ اما تأکید سازمان بهداشت جهانی بر نگاه چهار بعدی به سلامت انسان، بدون شک ما را به این سمت هدایت میکند که در تعریف سلامتی، علاوه بر ابعاد جسمانی، روانی و اجتماعی، بعد معنوی spiritual را در نظر داشته باشیم. در این زمینه، سخن بسیار بوده؛ اما بردباری و خویشتنداری خصوصا داشتن تزکیه گفتار در شرایط بحرانی، از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است.
بسیاری از افراد در بحرانها با زیادهگویی و گفتن سخنانی که ممکن است نشخوارهای ذهنی آنان باشد، منتشرکننده اخبار منفی و القاء آثار مخرب در میان جمع و خانواده هستند. این امر علاوه بر اضافه کردن استرس در خود آنان، اطرافیانشان را هم درگیر افکار منفی و استرس میکند.
راهکار اصلی در این باره، رعایت سکوت و تزکیه گفتار است. باید پذیرفت بسیاری از ما نه متخصصان علوم سیاسی هستیم و نه خبره و کارشناس جنگ؛ از این رو باید از خودمان بپرسیم چرا سخنپراکنی و بیان گفتار ناشایست را شیوهای برای کم کردن استرسهایمان میدانیم و در رفتار و گفتارمان آنرا بکار میگیریم؟ آیا بهتر نیست با اندکی تعقل و حفظ بردباری درونی با شرایط بحرانی روبهرو شویم؟
راهکارهای اجتماعی – جمعی مانند حضور در کنار دیگر خانوادهها، اقوام و آشنایان یا همسایگان قابل اعتماد که این امر میتواند حس درماندگی را کاهش دهد. دقت کنیم که در این گفتگوها، گرفتار یاس و ناامیدی، منفینگری و حس ناتوانی نشویم.
در جمعهای خانوادگی، کودکان بیش از هر چیز از واکنش والدین یاد میگیرند. اگر مادر یا بعضا پدر مراقب رفتار و گفتار خود بوده و با آرامش نسبی رفتار کنند (حتی در شرایط بسیار سخت)، کودک نیز دریافت حسی خوبی داشته و احساس امنیت بیشتری خواهد داشت.
*الهام فروزنده دانشیار و عضو هیئت علمی گروه روانشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد نایین
انتهای پیام/