۲۶/ خرداد /۱۴۰۴
12:04 26 / 03 /1404

سلفی‌گرفتن شهید طهرانچی با تلفن همراه دانش‌آموز سما

سلفی‌گرفتن شهید طهرانچی با تلفن همراه دانش‌آموز سما
وقتی دانش‌آموز سما از رئیس دانشگاه آزاد اسلامی خواست که با او عکس سلفی بگیرد، دکتر طهرانچی گفت که موبایلت را بده به من تا سلفی بگیرم.

به گزارش خبرگزاری آنا، سال 1402 شهید دانشمند، دکتر محمدمهدی طهرانچی از غرفه دستاورد‌های پژوهشی دانش‌آموزان هنرستان پسرانه مجتمع مدارس نجف‌آباد بازدید کرد.

نمایشگاه آن روز خیلی شلوغ بود و لیگ‌های رباتیک زیادی در حال برگزاری بود، پیش‌تر شنیده بودیم که در روز شهادت سردار حسن تهرانی مقدم گروهی مأمور به ترور بزرگمردی دیگر در میدان کتاب تهران بودند و دکتر محمدمهدی طهرانچی به علت این که لپ‌تاپش را فراموش کرده به همراه بیاورد در مسیر به منزل برمی‌گردد و پس از ترور شهید تهرانی مقدم دشمن تصمیم به ترک محل می‌کند؛ اما در روز نمایشگاه مردی را می‌دیدیم خارج از تشریفات مدیریتی با چهره شاد و خندان به غرفه بچه‌های هنرستان رسید؛ با تک تک بچه‌ها دست داد و بعد از اینکه در رابطه با عناوین و یافته‌های پژوهشی هنرجویان سوالات تخصصی پرسید، زمانی که در حال خداحافظی بود یکی از بچه‌ها درخواست کرد آقای دکتر امکانش هست با هم عکس بگیریم، دکتر گفت موبایلت را بده به من تا سلفی بگیرم، هرچه گفتیم آقای دکتر زشته ما می‌گیریم قبول نکرد؛ گفت بده من پسر، چه زشتی...

دکتر رفت، اما تمام تصورات من شکسته شده بود، نمی‌توانستم قبول کنم کسی که در لیست ترور دانشمندان هسته‌ای هست ولی اینقدر ساده و آرام؛ زمانی که خبر شهادت این بزرگمرد قلبمان را به درد آورد یادم افتاد به صحبت حاج احمد کاظمی، آری به راستی که محمدمهدی طهرانچی شکلی زندگی کرد که هرکسی آن را ملاقات می‌کرد، احساس می‌کرد با شهیدی دیدار کرده است. 

دکتر نه تنها پرکشید به سمت همرزمان شهیدش در دفاع مقدس، بلکه الان کنار شاگردان شهیدش نظاره‌گر ماست؛ شاگردانی که هیچ وقت آن زمانی که با بغض از آن‌ها صحبت می‌کرد، نگفت آن‌ها در مکتب من درس هسته‌ای آموختند.

آن زمانی که دکتر می‌فرمود: اگر برای کشورت تلاش کردی، بایستی منتظر پاداش باشی، متوجه نبودیم که پاداش یعنی چه؟!

شهادت ایشان پاداش تلاش بی‌وقفه در همه این سال‌ها بود.

خاطره‌ای از مهران ابراهیمی دانش‌آموز مدرسه سمای نجف‌آباد

انتهای پیام/

ارسال نظر
گوشتیران
قالیشویی ادیب