۲۶/ خرداد /۱۴۰۴
07:44 19 / 03 /1404
اختلالی ژنتیکی که یک ژن را به چالشی مادام‌العمر بدل می‌کند

فیبروز سیستیک؛ یک بیماری، صد‌ها مبارزه

فیبروز سیستیک؛ یک بیماری، صد‌ها مبارزه
همه‌چیز از یک تنفس ساده آغاز می‌شود. اما برای برخی، هر نفس کشیدن به مبارزه‌ای بی‌صدا و طاقت‌فرسا تبدیل می‌شود. نوزادی که تازه چشم به جهان گشوده، هنوز صدای گریه‌اش در فضای اتاق بیمارستان نپیچیده، اما در بدن کوچک او، نبردی پنهان آغاز شده است. ژنی که باید تعادل نمک و آب در بدن را برقرار کند، از مسیر اصلی خود منحرف شده است. نام این اختلال، فیبروز سیستیک است؛ بیماری‌ای که در لایه‌لایه تنفس، تغذیه و حتی امید، ریشه می‌دواند.

فیبروز سیستیک فقط یک اختلال ژنتیکی نیست؛ یک روایت ناتمام از مبارزه بدن با ترشحاتی است که باید محافظ باشند، اما دشمن می‌شوند. با هر سرفه، با هر وعده غذایی نیمه‌جذب‌شده، با هر تب مکرر، این بیماری خود را یادآوری می‌کند. اما در سوی دیگر این میدان، علم ایستاده است. دارو‌هایی که عملکرد پروتئین معیوب را احیا می‌کنند، غربالگری‌هایی که پیش از تولد هشدار می‌دهند، و خانواده‌هایی که با دانش و امید، از این ژن معیوب یک زندگی قابل‌زیست می‌سازند. این داستان تنها درباره بیماری نیست، درباره نبرد برای زندگی است. نبردی ژنتیکی که در آن یک ژن کوچک در کروموزوم ۷، سرنوشت زندگی را به‌گونه‌ای دیگر رقم می‌زند. این ژن با نام «CFTR» اگر دچار جهش شود، کودک را وارد مسیر دشواری از درمان‌های پیچیده، تنفس‌های دشوار و امید‌های جدید پزشکی می‌کند. نام این مسیر، فیبروز سیستیک است؛ بیماری‌ای ژنتیکی، سیستماتیک، و بی‌رحمانه.

در گذشته، کودکان مبتلا به فیبروز سیستیک به ندرت تا بزرگسالی زنده می‌ماندند. اما امروزه با پیشرفت‌های چشم‌گیر علمی، از شناخت دقیق ژن‌ها گرفته تا تولید دارو‌های هدفمند و توسعه تکنیک‌های فیزیوتراپی تنفسی، بیماران امید تازه‌ای برای داشتن زندگی طولانی و با کیفیت پیدا کرده‌اند. این گزارش به عمق ژنتیک، مکانیزم بیماری، نشانه‌ها، روش‌های تشخیص، درمان‌های موجود و افق آینده می‌پردازد؛ تلاشی برای بازکردن پنجره‌ای علمی به دنیای درون این بیماری و انسان‌هایی که با آن زندگی می‌کنند.

 از ژن تا بیماری

فیبروز سیستیک یک بیماری ژنتیکی اتوزومال مغلوب است، بدین معنا که تنها در صورتی بروز می‌کند که کودک دو نسخه معیوب از ژن CFTR را از پدر و مادر خود به ارث ببرد. این ژن که در کروموزوم شماره ۷ قرار دارد، پروتئینی حیاتی برای عملکرد کانال‌های یونی سطح سلول‌های اپیتلیال تولید می‌کند. این کانال‌ها وظیفه جابجایی یون کلرید را دارند، فرآیندی که در نهایت باعث تنظیم میزان آب و نمک در ترشحات بدن می‌شود.
در حالت طبیعی، این مکانیزم تعادل لازم برای تولید موکوسی شفاف، روان و محافظ را در دستگاه‌های تنفسی، گوارشی و تولید مثل حفظ می‌کند. اما در صورت جهش در ژن CFTR، این تعادل به هم می‌خورد. موکوس در بدن بیمار به ماده‌ای غلیظ، چسبنده و غیرقابل دفع تبدیل می‌شود. این ترشح، به جای محافظت، باعث انسداد، التهاب و آسیب بافتی می‌شود.

طبقه‌بندی جهش‌ها؛ شدت بیماری چگونه تعیین می‌شود؟

تا کنون بیش از ۲ هزار نوع جهش در ژن CFTR شناسایی شده است. اما همه این جهش‌ها به یک میزان تأثیرگذار نیستند. جهش‌ها به شش گروه تقسیم می‌شوند، از جهش‌هایی که باعث تولید‌نشدن کامل پروتئین می‌شوند (کلاس ۱)، تا جهش‌هایی که پروتئین ناقص را تولید می‌کنند یا پروتئینی که نمی‌تواند به سطح سلول منتقل شود یا عملکرد مؤثری ندارد. شایع‌ترین جهش در میان بیماران، جهشی به نام F۵۰۸del است؛ حذف یک آمینواسید (فنیل‌آلانین) در جایگاه ۵۰۸ پروتئین که باعث تاخیر در ساختارگیری صحیح CFTR می‌شود.

 چگونه یک ژن می‌تواند کل بدن را تحت تأثیر قرار دهد؟

اولین و شایع‌ترین علائم بیماری در دستگاه تنفسی ظاهر می‌شود. مخاط غلیظ، مجاری تنفسی را مسدود می‌کند و مانع از عملکرد طبیعی مژک‌های پاک‌کننده سطح سلول‌ها می‌شود. این شرایط بستری مناسب برای رشد باکتری‌ها فراهم می‌آورد و منجر به بروز عفونت‌های مکرر و مزمن در ریه می‌شود. با گذشت زمان، التهاب دائمی و آسیب به بافت ریه منجر به کاهش ظرفیت تنفسی، برونشکتازی و در نهایت نارسایی تنفسی می‌شود.

در بیش از ۸۵ درصد موارد، بیماران دچار انسداد در مجاری پانکراس می‌شوند. آنزیم‌های گوارشی تولید می‌شوند، اما نمی‌توانند به روده برسند. این موضوع باعث سوء جذب چربی‌ها، اسید‌های چرب ضروری و ویتامین‌های محلول در چربی می‌شود. در نتیجه، کودک به‌درستی رشد نمی‌کند، کاهش وزن دارد و دچار اسهال چرب می‌شود. کمبود انرژی، ویتامین‌های A، D، E و K و تأخیر در رشد از عوارض شایع هستند.

در برخی بیماران، مجاری صفراوی نیز دچار انسداد می‌شوند و کبد را درگیر می‌کنند. کبد چرب، سیروز صفراوی و نارسایی کبد در مراحل پیشرفته ممکن است رخ دهد. این مسائل نیازمند بررسی منظم عملکرد کبد در بیماران هستند.

اکثر مردان مبتلا، به علت انسداد یا فقدان مادرزادی مجاری واز دفران، دچار ناباروری هستند. با این حال، زنان نیز ممکن است با مشکلاتی، چون تغییر در ویژگی‌های موکوس دهانه رحم مواجه باشند. همچنین، عرق بیماران بسیار شور است؛ چرا که کانال‌های کلرید در غدد عرق نیز دچار اختلال هستند و بازجذب الکترولیت‌ها انجام نمی‌شود.

شناسایی در مراحل آغازین

تشخیص فیبروز سیستیک در بیشتر کشور‌ها بخشی از برنامه غربالگری نوزادان است. نخستین گام، بررسی سطح تریپسینوژن در خون است که در نوزادان مبتلا افزایش یافته است. در مرحله بعدی، تست عرق به عنوان آزمون طلایی انجام می‌شود. غلظت بالای کلرید در عرق شاخص قطعی بیماری است.
امروزه آزمایش‌های ژنتیکی نیز برای تعیین نوع و کلاس جهش انجام می‌شوند که به انتخاب دقیق درمان کمک می‌کنند. همچنین تصویربرداری از ریه‌ها، لوزالمعده، و کبد به تشخیص میزان آسیب کمک می‌کند.

از تسکین تا تغییر ساختار سلولی

درمان فیبروز سیستیک به دو دسته کلی تقسیم می‌شود: درمان‌های پشتیبان و درمان‌های مولکولی هدفمند.
فیزیوتراپی تنفسی؛ تکنیک‌هایی برای کمک به تخلیه مخاط از ریه‌ها، شامل ضربه‌زنی بر قفسه سینه، تنفس عمیق و استفاده از دستگاه‌های لرزشی. آنتی‌بیوتیک‌ها؛ برای کنترل عفونت‌های مزمن و پیشگیری از آسیب بیشتر. مکمل‌های آنزیمی و تغذیه‌ای؛ آنزیم‌های گوارشی، مکمل‌های پرکالری و ویتامین‌های محلول در چربی. ورزش؛ نقش کلیدی در بهبود عملکرد تنفسی و روانی بیمار دارد و دارو‌های استنشاقی.

درمان‌های مولکولی هدفمند

دارو‌هایی مانند «Ivacaftor»، «Tezacaftor» و «Elexacaftor» انقلابی در درمان این بیماری ایجاد کرده‌اند. این دارو‌ها مستقیماً بر عملکرد پروتئین CFTR تأثیر می‌گذارند؛ برخی از آنها باعث افزایش حضور پروتئین روی سطح سلول می‌شوند، برخی عملکرد آن را بهبود می‌بخشند.

ترکیب سه‌گانه این دارو‌ها در بیماران با جهش‌های خاص مانند F۵۰۸del اثربخشی فوق‌العاده‌ای داشته است؛ کاهش نیاز به بستری، بهبود عملکرد ریوی، افزایش وزن، و مهم‌تر از همه افزایش کیفیت زندگی و امید به بقا.

چشم‌انداز درمان قطعی

امروز دیگر فیبروز سیستیک یک بیماری لاعلاج به شمار نمی‌رود. پژوهش‌ها در حوزه ژن‌درمانی، استفاده از وکتور‌های ویروسی برای انتقال ژن سالم CFTR، و تکنولوژی‌های ویرایش ژن مانند CRISPR آینده‌ای را نوید می‌دهند که در آن ریشه بیماری به جای فقط مدیریت علائم، به‌طور کامل اصلاح شود.

افزون بر آن، توسعه دارو‌هایی برای جهش‌های نادر، و درمان‌های مبتنی بر سلول‌های بنیادی، افق تازه‌ای را گشوده است. امید این است که در دهه آینده، دیگر هیچ کودکی تنها به دلیل تولد با یک جهش ژنی، با محدودیت‌های سنگین زندگی مواجه نباشد.

فیبروز سیستیک، بیماری‌ای است که از ژن آغاز می‌شود، اما تمام ابعاد زندگی را تحت تأثیر قرار می‌دهد؛ از نفس‌کشیدن تا تغذیه، از رشد جسمی تا باروری. اما داستان این بیماری، دیگر داستان ناامیدی نیست. امروزه با تلفیق علم ژنتیک، داروسازی پیشرفته و مراقبت‌های چندوجهی، امید به زندگی و کیفیت آن در بیماران مبتلا به فیبروز سیستیک به‌شدت افزایش یافته است. هنوز راهی طولانی باقی‌مانده، اما بی‌تردید، بشر اکنون مسلط‌تر از همیشه بر ژنی است که روزی تنها یک جاده بن‌بست بود.

انتهای پیام/

ارسال نظر
گوشتیران
قالیشویی ادیب