باطل‌السحر توافق؟ ایران و آمریکا در جستجوی فرمول نهایی

باطل‌السحر توافق؟ ایران و آمریکا در جستجوی فرمول نهایی
برآیندگیری از مجموع اظهاراتی که بعد از دور پنجم مذاکره مطرح‌ شد؛ دست‌کم برای مخاطب ایرانی یک مفهوم کلی داشت: سطح توقع از نتیجه نهایی را باید به صورتی حساب‌شده پایین نگه‌داریم تا دچار خوش‌بینی یا بدبینی کاذب نشویم- راه رفتن روی خط واقعیت به‌نوبه خود یک دستاورد بزرگ است.

به گزارش خبرگزاری آنا، پرونده مذاکرات هسته‌ای از روی میز گفت‌و‌گو‌های غیرمستقیم ایران و آمریکا به پایتخت دو کشور برگشت و حاصل ۳ ساعت رایزنی فشرده این جمله کلیدی بود از زبان «بدر البوسعیدی» وزیر خارجه عمان: پنجمین دور از مذاکرات پیشرفت داشت، اما به نتیجه نرسید.

بعداً پس از خروج هیأت مذاکره‌کننده ایرانی، «سیدعباس عراقچی» وزیر خارجه کشورمان، با یک جمله کلیدی دیگر، این مبحث را کامل کرد: مبنا بررسی پیشنهاد‌های عمان است، بدون آنکه تعهدی برای طرفین ایجاد شده باشد.

این بار برخلاف دوره‌های قبل، از ایتالیا به‌عنوان میزبان گرفته تا عمان به‌عنوان واسطه و البته ایران و آمریکا به‌عنوان طرف‌های اصلی، در اظهارنظر‌های دیپلماتیک، خبری از جمله‌های انگیزشی در حد «خوش‌بینی محتاطانه» هم نبود و به همان اندازه بازار ایران هم نسبت به‌دفعات قبل واکنش هیجانی کمتری از خود نشان داد.
 
در مقابل، در اظهارات مقام‌های سیاسی ۴ کشور دخیل در این دور از گفت‌وگوها، نوعی «احتیاط معقولانه» به گوش می‌رسد که بعضی کلیدواژه‌ها در آنها مشابه بود: «سازنده بود»، «هنوز کار‌هایی هست که باید انجام دهیم»، «باید صبور باشیم».

شاه‌بیت این اظهارنظرها، همان است که رئیس دستگاه دیپلماسی ایران گفت: مذاکرات پیچیده‌تر از آن است که با ۲ یا ۳ جلسه حل‌وفصل شود، اما همین‌که اکنون در مسیر معقولی قرار داریم، خود یک پیشرفت محسوب می‌شود... هنوز در مرحله (ارائه) راهکار نیستیم، اما ناامید هم نیستیم.

برآیندگیری از مجموع اظهارات مطرح‌شده، دست‌کم برای مخاطب ایرانی یک مفهوم کلی داشت: سطح توقع از نتیجه نهایی را باید به صورتی حساب‌شده پایین نگه‌داریم تا دچار خوش‌بینی یا بدبینی کاذب نشویم- راه رفتن روی خط واقعیت به‌نوبه خود یک دستاورد بزرگ است.

اما در آن سوی میز مذاکره، مخاطب غربی چه برداشتی از گفت‌و‌گو‌های دیروز دارد؟

هنوز یک روز کامل از اتمام دور پنجم نگذشته و اگر دقت کرده باشیم، اظهارنظر‌های رسمی فقط از سوی ایران، عمان و ایتالیا بوده است و هیچ جمله‌ای به‌طور مستقیم از دهان «استیو ویتکاف» که پیش از پایان نشست دیروز، جلسه را ترک کرد، نشنیده‌ایم. بیانیه‌ای هم از طرف کاخ سفید در کار نیست.

همه آن چیزی که از طرف آمریکا داریم، یک اظهارنظر کوتاه از زبان یک مقام ارشد (ناشناس) است که حرف‌هایش را در سه جمله «پیشرفت‌هایی داشته‌ایم»، «اما هنوز کار‌هایی باقی مانده است» و «توافق شد که در آینده نزدیک دوباره دیدار کنیم» خلاصه کرده است.

همیشه همین طور است: اول هیچ‌چیز نمی‌گویند، بعد در قالب منابع آگاه ادعا‌هایی در رسانه‌ها مطرح می‌شود و ناگهان سروکله ویتکاف، ترامپ یا «مارکو روبیو» وزیر خارجه آمریکا پیدا می‌شود با توقعاتی که انگار قرار است کل پیشرفت حاصل شده در دور قبل را به نقطه صفر برگرداند.

دور باطل تهید اسرائیل

البته آن چرخه لعنتی «اسرائیل پنهانی در تدارک حمله به تأسیسات هسته‌ای ایران است»، «اسرائیل قبل از اینکه ویتکاف پای میز مذاکره بنشیند با او دیدار کرده» و «اسرائیل از پیشنهادی که این بار در میز مذاکره مطرح شده خوشحال نمی‌شود» بدون وقفه در حال تاب خوردن است.

در اینکه اسرائیل همیشه یک پای خرابکاری در هر چیزی است که به پرونده هسته‌ای ایران ربط دارد، تردیدی نداریم، اما به‌شدت به این قضیه که آمریکا می‌تواند از طلسمی به نام «تأمین امنیت اسرائیل» رها شود؛ شک داریم حتی در نسخه شماره ۲ دولت ترامپ که ادعا می‌کند منافع آمریکا برایش نسبت به هر چیز یا هر کس دیگری اولویت دارد.

بین اینکه ترامپ چه می‌خواهد و چه کاری می‌تواند انجام دهد فاصله‌ای به اسم «تعهد به حفظ برتری منطقه‌ای اسرائیل» وجود دارد که مختص دولت فعلی واشنگتن نیست. او پیشتر با عقد یک قرارداد دفاعی ۱۴۵ میلیارد دلاری با عربستان سعودی که قطعاً شامل تجهیزات نظامی پیشرفته است، نشان داد که می‌خواهد با اتکا به شعار «اول آمریکا» از این تعهد فاصله بگیرد. اما توافق با ایران و توقف نسل‌کشی در غزه مستلزم تنظیم فاصله با لابی‌های قدرتمند صهیونیستی و درنهایت رأی‌دهندگان سنتی حزب جمهوری‌خواه است. رسیدن به این مرحله راهکاری در حد یک باطل‌السحر می‌خواهد که به گفته عراقچی هنوز با آن فاصله داریم.

در فقدان اظهارنظر رسمی از سوی دولت آمریکا، تازه‌ترین خبری که در هماهنگی با سیاست رسانه‌ای واشنگتن به بیرون منتقل شده است، به گزارش «وال استریت ژورنال» بازمی‌گردد با این ادعا که «هدف ایران و آمریکا درحال‌حاضر، تدوین چارچوبی برای هدایت روند مذاکرات به سوی دستیابی به توافق است.»

این چارچوب‌بندی خوب است به شرط اینکه اختلاف‌نظر ایران و آمریکا درباره غنی‌سازی حل شده باشد. آیا حل شده است؟ باید منتظر مرحله بعدی رویکرد رسانه‌ای آمریکا یعنی فاز انتقال مستقیم خبر از دهان ویتکاف یا یکی از وابستگان کاخ سفید باشیم.

این چارچوب‌بندی می‌تواند به‌منزله یک دوره گذار برای رسیدن به یک توافق جامع‌تر باشد و به ادعای وال استریت ژورنال، همین مسئله می‌تواند سیاستمداران تندروی آمریکایی و اسرائیل را که می‌ترسند ایران به دنبال وقت‌کشی باشد، ناراحت کند.

اما حالا که آمریکا عامدانه یا غیرعامدانه در اطلاعات غیررسمی درز داده به وال‌استریت ژورنال، پای اسرائیل را وسط کشید، بگذارید یک سؤال اساسی بپرسیم:
 
از کدام وقت‌کشی حرف می‌زنید؟

ایران تکلیفش معلوم است. تا ماه میلادی اکتبر (مهرماه) باید تهدیدی به اسم مکانیسم ماشه را از خود دفع کند تا مانع از بازگشت خودکار تحریم‌های سازمان ملل شود. پس ایران بیش از هر طرف دیگری دنبال حصول توافق است (البته نه به هر قیمتی) و دنبال سلاح هسته‌ای هم نیست مگر اینکه شما با طرح خواسته‌های نامعقولی مثل «ماشه پلاس» یا «محروم شدن از حق غنی‌سازی» به سمت اتخاذ یک حالت دفاعی سوقش بدهید.

تکلیف هم که مشخص است، اگر توافقی حاصل نشود، صنعت هسته‌ای ایران به مسیر خودش ادامه می‌دهد. با این اوصاف چه کسی با چه هدفی وقت‌کشی می‌کند؟

انتهای پیام/

ارسال نظر
رسپینا
گوشتیران
قالیشویی ادیب