استیون میلر جایگزین یهودی والتز در سمت مشاور امنیت ملی آمریکا کیست؟

به گزارش خبرگزاری آنا، دولت ایالات متحده بار دیگر گرفتار بازیهای قدرت داخلی و رقابتهای بیپایان میان چهرههای مشکوک و گاه افراطگرا شده است. برکناری ناگهانی مایک والتز از مقام مشاور امنیت ملی کاخ سفید و انتقال او به سمتی نمایشی تحت عنوان سفیر آمریکا در سازمان ملل، نشان میدهد که در بالاترین سطوح مدیریت ایالات متحده نه عقلانیت، بلکه وفاداری کورکورانه به رئیسجمهور ترامپ و برنامههای رادیکال او تعیینکننده است.
این جابهجایی که کمتر از یک تصمیم کارشناسانه بلکه بیشتر شبیه یک جابهجایی صوری برای راضی نگهداشتن حلقه داخلی ترامپ به نظر میرسد، موجی از نگرانی را نه تنها در میان تحلیلگران سیاست خارجی ایالات متحده، بلکه در میان بسیاری از متحدان غربی و حتی مخالفانش به راه انداخته است. استیون میلر، چهرهای که عمدتاً به دلیل سیاستهای ضدحقوق بشری، رفتار پوپولیستی بیرحمانه در قبال مهاجران و تدوین رویکردهای افراطی علیه همگان بهویژه کشورهای آمریکای لاتین شناخته میشود، حالا به عنوان گزینه اصلی نشستن بر صندلی مشاور امنیت ملی دولت آمریکا مطرح شده است.
استیون میلر، محصول پدیدهای خطرناک در قدرت آمریکا
میلر که تا پیش از این با عنوان معمار سیاستهای مهاجرتی ترامپ شناخته میشد، همزمان مسئول طراحی طرحهایی برای اخراج دستهجمعی مهاجران و تقویت فضای ارعاب علیه اقلیتها در جامعه آمریکا بود. او از همان روزهای نخست قدرت گرفتن ترامپ، نقشی محوری، اما همواره بحثبرانگیز داشت؛ حضوری غالباً ستیزهجویانه در برابر رسانههای مستقل و بیاعتمادی آشکار نسبت به سازوکار تصمیمگیری جمعی.
میلر با حمایت حلقهای محدود از عناصر افراطی که اغلب حوزه تصمیمسازی را در دولت ترامپ به صورت کارتلگونه اشغال کردهاند، حالا به مرحلهای رسیده که برخی منابع او را «تنها کسی که وزن و قدرت لازم را برای به سرانجام رساندن کار دارد» میدانند. اما سؤال اینجاست که «انجام چه کاری؟» و با چه هزینهای برای مردم آمریکا و حتی جامعه جهانی؟
سابقه میلر در پرونده اخراج مهاجران، بستن درهای آمریکا بر روی دانشجویان و نخبگان خارجی، برخوردهای غیرانسانی با کودکان مهاجر و دفاع جدی از سیاستهای نفرتمحور، چهرهای سرد و فاقد هرگونه روحیه مدارا از او ساخته است. امروز رسانههای غربی با لحنی ضدانتقادی درباره او مینویسند؛ اما واقعیت این است که حضور میلر در جایگاه طراحی سیاستهای امنیتی، خطری است جدیتر از هر تهدید خارجی برای جایگاه حقوق بشر در ایالات متحده.
بیتوجهی به صلاحیت و تمرکز بر وفاداری شخصی
در ساختار معیوب تصمیمگیری واشنگتن، صلاحیت، تجربه و دانش حقوقی یا امنیتی در برابر وفاداری شخصی به ترامپ هیچ وزنی ندارد. انتصابها اغلب بهشکلی شعبدهوار بین وفاداران رئیسجمهور دستبهدست میشود. اظهارات نزدیکان به ترامپ که میلر را یک سیاستگذار مدیریتی «برجسته» و دارای درک «عمیق» از ساختار حکومت میخوانند بیش از آنکه مبتنی بر واقعیت باشد، بخشی از تلاشهای ایشان برای حفظ قدرت انحصاری خود حتی به قیمت بیثباتسازی ساختار دولت و جامعه است.
در این میان، اما برخی منابع حتی شغل مشاور امنیت ملی را برای میلر مناسب نمیبینند؛ نه به خاطر حساسیت شگرف جایگاه، بلکه تنها به این دلیل که ممکن است او را از موضوعات تبلیغاتی و غوغاسازی رسانهای دور کند؛ گویی که استفاده از قدرت و تریبون در واشنگتن برای پیشبرد اهداف گروهی و شخصی اساساً بخشی از ماهیت این نظام شده است.
رقابت میان چهرههای شکستخورده و افراطی
نکته تأسفبار دیگر همزمانی مطرح شدن نام میلر با سایر افرادی است که هر یک در پروندههای جنجالی، امنیتی یا دیپلماتیک دولت ترامپ ناکامیها یا جنجالهایی تاریخی داشتهاند. از جمله مایکل آنتون که با افکار دستراستی و رادیکال شناخته میشود؛ سباستین گورکا، چهره پرحاشیه ضدتروریسم که منتقدان او را به نژادپرستی متهم میکنند؛ و ریک گرنل که سابقه جنجال و عدم موفقیت در سمتهای پیشین را دارد. این فهرست خود نشان از فقر اندیشه و انتخاب در شورای امنیت ملی آمریکا دارد.
دفاع از دافعه و سرکوب
میلر معمار رویکردهایی است که نتایج آن فقط وخامت وضعیت حقوق بشر، افزایش رفتارهای خشونتآمیز علیه مهاجران، بسته شدن مرزهای علمی، افزایش نفرتپراکنی رسانهای و برهم خوردن ائتلافهای سنتی آمریکا بوده است. سیاستهایی نظیر ایجاد محدودیت برای ویزا به اتباع کشورهای ناهمسو، تمدید اختیارات فراقانونی پلیس مرزی و حمایت بیچونوچرا از سرکوب مخالفان داخلی و خارجی، دستاورد اصلی این چهرههاست. بیدلیل نیست که سازمانهای حقوقبشری و گروههای مستقل جهانی مرتباً نسبت به جهتگیری امنیتی و مهاجرتی آمریکا در دوره ترامپ هشدار دادهاند.
در شرایط کنونی، دایره تصمیمسازی دولت ترامپ عملاً گرفتار هرجومرج درونی و رقابتهای خطرناک برای قبضه بیشتر قدرت است. رایزنیهای پشت پرده نه تنها دردی از امنیت ملی آمریکا دوا نمیکند، بلکه با معرفی افرادی همچون میلر ـ با سابقه سرکوب مطبوعات، دشمنی با علم و بیاعتمادی سیستماتیک به هرگونه شفافیت ـ آینده وزارتخانهها، نهادهای اطلاعاتی و حتی دیپلماسی آمریکا را در حالتی لرزان و غیرقابلپیشبینی قرار داده است.
سایه بیاعتمادی و افراطیگری بر کاخ سفید
در نهایت، تحولات اخیر کاخ سفید در حوزه مدیریت امنیت ملی که با معرفی حلقهای بسته از وفاداران رادیکال و چهرههای فاقد صلاحیت به نقطه جوش رسیده، نه نشانه تغییر استراتژیک بلکه بیانگر تداوم مسیر شکست آمریکا در عرصه اعتبار جهانی و امنیت داخلی است. تصمیمات و رایزنیهای جاری عملاً اثبات میکنند که منافع ملی آمریکا و ارزشهای جهانشمول، باز هم قربانی رقابتهای فرساینده در حلقه قدرت و اولویتدهی به وفاداری شخصی خواهند شد. در این میان، اگر میلر به عنوان مشاور امنیت ملی انتخاب شود، باید جامعه جهانی خود را برای تقابل با موج تازهای از بحرانها و اقدامات پیشبینیناپذیر و مخرب از سوی کاخ سفید آماده کند.
انتهای پیام/