از «شیخ جهاد» تا «مهندس سازش»: جولانی این بار خون آرمان فلسطین را میریزد

به گزارش خبرگزاری آنا، در روزهای آشفته و پرالتهاب خاورمیانه، خبری منتشر شد که همچون پتکی بر سر آرمان فلسطین فرود آمد: احمد الشرع، که روزگاری با نام ابومحمد الجولانی سردمدار خونینترین گروههای افراطی بود، اکنون در کسوت «رئیس جمهور موقت سوریه» دم از صلح با اسرائیل میزند و چشمانش را به سوی «پیمان ابراهیم» دوخته است. این چرخش ناگهانی، نه تنها مایه تعجب، بلکه مایه تاسف عمیق هر وجدان بیداری است که ذرهای برای عدالت و حقوق پایمال شده مردم فلسطین ارزش قائل است.
چگونه ممکن است فردی که دستش به خون هزاران سوری آلوده است و سالها تحت لوای جهاد، سوریه را به ویرانهای تبدیل کرده، اکنون خود را مدعی صلح با رژیمی معرفی کند که بیش از یک و نیم سال است صدها هزار فلسطینی را به خاک و خون کشیده و هفتاد سال است سرزمین فلسطین را اشغال کرده و هر روز بر ظلم و ستم خود میافزاید؟
اینجا دیگر سخن از «مصالح سیاسی» یا «واقعگرایی» نیست. اینجا سخن از یک خیانت آشکار است، خیانتی که ریشه در سوداگری و فرصتطلبی دارد. جولانی، این مدعی دروغین صلح و تروریست دیروز، اکنون حاضر است آرمان مقدس فلسطین را، که روزی سنگ آن را به سینه میزد، با تخت ریاست جمهوری خود معاوضه کند. او حاضر است خون هزاران شهید سوری و فلسطینی را زیر پا بگذارد تا شاید بتواند با دلارهای آمریکا و چتر حمایتی اسرائیل، جای پای خود را در دمشق محکم کند.
از پرچم سیاه جهاد تا کت و شلوار دیپلماسی: دگردیسی یک فرصتطلب
سالهاست که نام احمد الشرع، با هراس و وحشت عجین شده است. او کسی است که رهبری تشکیلات «جبهه النصره» و سپس «هیئت تحریر الشام» را بر عهده داشت، گروههایی که به خاطر خشونت بیرحمانه، کشتار غیرنظامیان و پیوندهایشان با القاعده بدنام بودند. تحت فرماندهی او، هزاران نفر در سوریه کشته و آواره شدند و زیرساختهای این کشور به کلی ویران گشت. تصاویر اعدامهای صحرایی، شکنجه مخالفان و تفکر تکفیری که جولانی مبلغ آن بود، هنوز در اذهان مردم سوریه و جهان باقی است.
اما اکنون، با سرنگونی دولت بشار اسد، جولانی ناگهان چهره عوض کرده است. او که روزی از «خلافت اسلامی» و «جهاد جهانی» سخن میگفت، اکنون از «دموکراسی»، «حکومت قانون» و «صلح منطقهای» حرف میزند. کت و شلوار پوشیده، ریش خود را کوتاه کرده و در مصاحبهها تلاش میکند چهرهای معتدل و عملگرا از خود نشان دهد. این دگردیسی ظاهری، چیزی جز یک تاکتیک ماهرانه برای فریب افکار عمومی و کسب مشروعیت بینالمللی نیست. جولانی میداند که با چهره قبلی خود نمیتواند در صحنه سیاسی سوریه دوام بیاورد، بنابراین تلاش میکند با نمایش تغییر، خود را از گذشته خونین خود جدا کند.
اما آیا واقعاً تفکر جولانی تغییر کرده است؟ آیا گرگ درنده به گوسفند آرام تبدیل شده؟ شواهد نشان میدهد که این تغییر تنها در ظاهر است. ایدئولوژی افراطی، تفکر تکفیری و نگاه ابزاری به دین در باطن جولانی و پیروانش همچنان پابرجاست. گزارشها از نقض حقوق بشر، سرکوب مخالفان و اعمال شریعت به سبک خشن در مناطق تحت کنترل هیئت تحریر الشام همچنان ادامه دارد. جولانی تنها یاد گرفته است که چگونه در مقابل دوربینها و مقامات غربی، ماسک «اعتدال» را به چهره بزند.
سودای «پیمان ابراهیم»: فروختن فلسطین به ثمن بخس
اوج این دگردیسی ریاکارانه، اظهارات جولانی مبنی بر تمایل سوریه تحت حاکمیت او برای پیوستن به «پیمانهای ابراهیم» است. این پیمانها، که با دلالی دولت ترامپ بین رژیم صهیونیستی و برخی کشورهای عربی منعقد شد، هدفی جز عادیسازی اشغالگری و پایمال کردن حقوق مردم فلسطین ندارد. کشورهایی که به این پیمانها پیوستند، با نادیده گرفتن هفتاد سال ظلم، اشغال و آپارتاید، دست دوستی به سوی قاتلان مردم فلسطین دراز کردند.
اکنون جولانی نیز در پی این قافله است. او که روزی خود را رهبر «جهاد» علیه «طاغوت» معرفی میکرد، حاضر است برای کسب رضایت آمریکا و رژیم صهیونیستی، آرمان فلسطین را زیر پا بگذارد. این نه تنها یک چرخش ۱۸۰ درجهای، بلکه یک خیانت کامل است. جولانی با این اقدام، نه تنها به مردم فلسطین، بلکه به خون شهدای مقاومت در سوریه نیز پشت میکند. او حاضر است سرزمین اشغالی جولان، که بخشی جداییناپذیر از خاک سوریه است و بیش از نیم قرن تحت اشغال اسرائیل قرار دارد، را نادیده بگیرد تا شاید بتواند اندکی از فشار تحریمها رها شود.
تمایل جولانی به پیوستن به «پیمان ابراهیم» در شرایطی مطرح میشود که رژیم صهیونیستی همچنان به شهرکسازیهای غیرقانونی خود در کرانه باختری و قدس شرقی ادامه میدهد، غزه را در محاصره نگه داشته و هر روز بر تعداد شهدای فلسطینی میافزاید. در چنین شرایطی، هرگونه عادیسازی روابط با این رژیم، به منزله مشروعیت بخشیدن به اشغالگری و نادیده گرفتن حقوق اولیه مردم فلسطین است. جولانی با این اقدام، عملاً خود را در کنار اشغالگران قرار میدهد و ثابت میکند که شعارهای گذشتهاش در مورد جهاد و مقاومت، چیزی جز ابزاری برای رسیدن به قدرت نبوده است.
بازی خطرناک با کارت آمریکا: چشم امید به ارباب جدید
اظهارات جولانی در مورد پیوستن به «پیمان ابراهیم» در دیدار با یک نماینده کنگره آمریکا مطرح شده است. این خود نشانهای دیگر از وابستگی او به قدرتهای خارجی و تلاش برای کسب رضایت آمریکا است. جولانی میداند که بقای او در قدرت، به حمایت آمریکا و متحدانش بستگی دارد. بنابراین، او حاضر است هر امتیازی را بدهد، حتی اگر به قیمت فروختن آرمانهایش باشد.
آمریکا نیز به نوبه خود، به دنبال استفاده ابزاری از جولانی است. پس از سالها حمایت از گروههای مختلف در سوریه که نتیجهای جز ویرانی به همراه نداشت، اکنون آمریکا به دنبال یک «برده» جدید در دمشق است که بتواند منافعش را در منطقه تامین کند. جولانی، با گذشته مبهم و وابستگیاش به آمریکا، بهترین گزینه برای این نقش است. آمریکا میتواند از او برای حفظ امنیت اسرائیل و کنترل وضعیت امنیتی منطقه استفاده کند. در این بازی خطرناک، مردم سوریه و فلسطین، قربانی اصلی هستند.
نمایندگان کنگره آمریکا که به دمشق سفر کرده بودند، ظاهراً به دنبال بررسی شرایط رفع تحریمها در قبال اقداماتی از سوی جولانی هستند. این خود نشان میدهد که جولانی حاضر است برای کسب پول و امکانات، حتی از مواضع گذشته خود در قبال «استقلال» و «حاکمیت» سوریه نیز عقبنشینی کند. او به جای تکیه بر اراده مردم سوریه و بازسازی کشور با اتکا به منابع داخلی، چشم امید به کمکهای خارجی و لغو تحریمها دوخته است، حتی اگر به قیمت وابستگی بیشتر به قدرتهای بیگانه باشد.
آرمان فلسطین، خط قرمز شرافت
آرمان فلسطین، تنها یک موضوع سیاسی نیست. این یک مسئله اخلاقی، انسانی و دینی است. فلسطین، قبله اول مسلمانان و مهد ادیان الهی است. مردم فلسطین بیش از هفتاد سال است که تحت اشغال، ظلم و ستم قرار دارند. خانههایشان ویران، سرزمینشان غصب و حقوق اولیه انسانیشان پایمال میشود. حمایت از مردم فلسطین، وظیفه هر انسان آزاده و هر مسلمانی است.
هرگونه تلاش برای عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی، خیانت به این آرمان مقدس است. کسانی که دست دوستی به سوی این رژیم دراز میکنند، در واقع شریک جنایات آن میشوند. جولانی با تمایل به پیوستن به «پیمان ابراهیم»، نشان میدهد که ذرهای برای آرمان فلسطین ارزش قائل نیست. او حاضر است برای بقای خود، خون شهدای فلسطین و سوریه را نادیده بگیرد و به صف خائنان به امت اسلامی بپیوندد.
جولانی به عبارتی تخت حکومت را با آرمان فلسطین معاوضه میکند و همین موضوع به بهترین شکل، ماهیت فرصتطلبی جولانی را به تصویر میکشد. او حاضر است برای حفظ موقعیت متزلزل خود در قدرت، ارزشمندترین آرمانها را زیر پا بگذارد. تخت ریاست، هرچند موقت و متزلزل، برای او مهمتر از آزادی فلسطین، بازگشت آوارگان سوری و پایان اشغال جولان است. او حاضر است شرافت و آبروی خود را بفروشد تا شاید بتواند برای مدتی بیشتر در دمشق دوام بیاورد.
انتهای پیام/