چرایی اعتبارسنجی و تحلیل پروژههای سرمایهگذاری در ۱۴۰۴ / راهیابی کاهش ریسکهای سرمایهگذاری در اقتصاد ایران
به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری آنا، با توجه به اهمیت سرمایه گذاری برای تولید و اهمیت تحقق سرمایه گذاری برای تولید و جایگاه مهم تحقق این شعار در توسعه اقتصادی جمهوری اسلامی ایران به بررسی چالشها و راه کارهای تحقق حداکثری این مهم در اقتصاد جمهوری اسلامی ایران پرداختهایم و به گفتوگو با ایمان زنگنه عضو انجمن اقتصاد دانان ایران و کارشناس حوزه پولی و بانکی نشستهایم تا ضمن تببین جایگاه و دلیل نام گذاری این شعار برای سال جاری به صورت تخصصی به بررسی چالشهای پیش رو برای توسعه سرمایه گذاری در تولید کشور بپردازیم. بخش دوم این گفتوگو را در ادامه میخوانید.بخش اول این گفتگو را اینجا بخوانید.
مدیریت در سرمایه گذاری را چگونه توصیف می کنید
زنگنه: مدیریت به معنی است که برای فعالان اقتصادی این توصیه و تجویز را تشریح کنیم که شاید خیلی موضوعاتی که الان به صورت بزرگ و کاریکاتوری مطرح میشود در عرصه میدانی تاثیرش به اون اندازه نیست. نمیخواهیم تاثیر برخی اتفاقات منفی را نفی کنیم بلکه صحبت ما راجع به شدت و ضریب تاثیر این گونه مسائل است. در حوزه متغیرهای اقتصادی اتفاق خاصی نیفتاده، بلکه نااطمینانیها به این افزایشها دامن زده، یعنی امروز جنس تقاضای ما برای ارز یا برای تبدیل داراییها نا اطمینانیهاست. اگر دقت کنید پیش از این تقاضای مازاد ناشی از نیتهای سوداگرانه بود که به افزایش نرخ ارز دامن میزد، اما امروز تقاضای احتیاطیست که در حال دامن زدن به تقاضای کذب و افزایش نرخ ارز است؛ آن هم در حالی که در حوزه واقعی بخش عمدهای از نیازهای اقتصادی کشور را بانک مرکزی تامین میکند.
یعنی روند ثبت سفارشات، تامین ارز و تخصیصات تغییر نکرده و بانک مرکزی هر تقاضای ارز را با همان نرخی که اعلام میکند تامین هم میکند. ولی چه چیزی باعث میشود که ما شاهد افزایش نرخ ارز باشیم، آن هم در بازار عرض کنم آزاد یا غیر رسمی که سهم بازار ارزی کمتر و به مراتب کمتراز تخصیصات رسمی است که بانک مرکزی در حوزه واقعی اقتصاد تامین میکند و پیش میبرد؟ تنها همین تلاطمات است که سرریزش موجب میشود که در تصمیمات اقتصادی به سمت اینکه مردم داراییهای خود را به سمت بازار ارز و طلا و ... هدایت میکنند. بالاخره اشتهای مردم به سمت سرمایه گذاری در طلا موجب شده است که به سوی سرمایه گذاری در همین اپلیکیشنهایی که به نظر میآید چندان امن نباشد شده است. در خصوص این اپلیکیشنهایی که در حوزه سرمایه گذاری طلا شکل گرفتهاند اطمینان نداریم، چون نگرانیهایی وجود دارد که خالی فروشی باشند و تاکید میشود که هیچ پلتفرمی جز بازار بورس برای سرمایه گذاری در حوزه طلا از امنیت و استاندارد لازم برخوردار نیست و طبیعتا خوب توصیه ما این است که اگرقصد دارید در حوزه خرید طلا سرمایهگذاری کنید تنها به سوی بورس بروید که اطمینان کافی دارد.
توصیهای برای دوستان ما در دولت و در مجلس و آنهایی که تصمیم گیری و تصمیمسازی میکنند قانون وضع میکنند سیاست اتخاذ میکنند، به این موضوع دقت بفرمایید در خیلی از مواقع جامعه از خیلی از تصمیمات ما پیروی نمیکند؛ به این معنی که ما در اقتصاد میگوییم اقتصاد دستوری نیست یعنی هر مقرری که ما تعیین میکنیم مردم ملزم به رعایت و پیروی از آن نیستند. دقت بفرمایید در بسیاری از حوزهها دولت راه کارهایی را تجویز میکند، ولی مردم خلاف جهت حرکت میکنند؛ در این شرایط باید دلیل این اتفاق را جویا شویم و ببینیم دلیل آن چیست که مردم در خیلی از حوزههای رسمی حاضر به همراهی با دولت نیستند
در صندوقهای طلای بورس اطمینانی وجود دارد که خالی فروشی امکان ندارد و ما به ازای سرمایهای که به آن جا میبرید طلای واقعی در بورس خریداری شده ولی خیلی از این حوزههای سرمایهگذاری که امروزه تبلیغ میشود به نظرم اطمینان لازم را ندارد کما اینکه یک بارهم بانک مرکزی با این پلتفرمها برخورد کرد و درگاههایشان را بست. پس اون چیزی که اشتهای مردم برای سرمایه گذاری در بازار ارز و بازار طلا را تقویت میکند، شوکهای سیاسی و نا اطمینانی راجع به شرایط آینده اقتصادی ایران است که باعث شده سرمایه گذاریهای متعددی در این حوزه داشته باشیم.
اطمینان بخشی به مردم به اقتصاد جامعه و مردم کمک میکند
حالا هر چقدر که ما به مردم اطمینان بخشی بکنیم و مردم را به آرامش دعوت کنیم به اقتصاد به جامعه و مردم این کمک میکنیم که بالاخره انتظارات به سمت مثبتی شکل بگیرد و این سرمایه گذاریها در این حوزهها کمتر شود و مردم تقاضای احتیاطی کمتری داشته باشند و بیایند در حوزه سرمایه گذاری واقعی مانند بخش تولیدی و در اقتصاد ایران حضورشان پررنگتر باشد.
به چه دلیلی سرمایه بخش اقتصادی دولت به قدری تغییر پیدا کرده که مردم حاضرند در بخشهای پر ریسک و غیر رسمی حضور داشته باشند، اما در بخشهایی که دولت حضور دارد حضور پیدا نکند این یک سوال اساسی است که به نظرم سیاستگذار اقتصادی باید از خودش بپرسد. نماینده مجلس باید از خودش بپرسد که ما چه بر سر سرمایه اجتماعی بخش اقتصادی حاکمیت آوردیم که مردم با ما همراهی نمیکنند سوالش خیلی ساده است پاسخخش به نظر میاد که خیلی ساده است چرا، چون در هر حوزهای که مردم به ما اعتماد کردند ما به تصمیماتی که گرفتیم زیان آنان را در پی داشت.
مردم امروز شما میبینید بخش زیادی از سرمایهشان را حاضرند در حوزههای پرریسک و غیر رسمی سرمایهگذاری بکنند و در حوزههایی که امکان دخالت دولت هست حضور پیدا نکنند. در حوزه رمز ارزها حاضر است سرمایه گذاری بکنند و یا در حوزه پلتفرمهایی که مربوط به فروش طلاست و حتی شاید خیلی مطمئن نیست. حاضر است در حوزه خرید دلار و ارز که بالاخره شاید حباب باشد سرمایه گذاری بکنند ولی در حوزههایی که ما توصیه میکنیم به عنوان بخش عمومی و دولتی سرمایه گذاری نکنند! دلیلش چیست؟ دلیلش دست اندازیهایی است که مجلس و دولت در حوزه مالکیت خصوصی انجام داده است.
چاره کاهش ریسک های سرمایه گذاری در اقتصاد چیست؟
زنگنه: ما به عنوان دولت باید به مردم این تضمین را بدیم که سرمایه گذاری شما از دخالت دولت و مجلس مصون خواهد بود؛ این به معنی نفی سیاست گذاری و قانون گذاری نیست بلکه به این معنی است که سیاست شما باید اعلامی باشد؛ باید اگر قرار است برای سال آینده تصمیمی بگیرید و قانونی پیاده کنید و سیاستی را اتخاذ بکنید، چه در حوزه نرخ ارز و چه در حوزه مالیات از الان اعلام کنید. مطالعهای در اتحادیه اروپا انجام شده بود که تاکید داشت کارایی و اثربخشی سیاستهای اعلامی به مراتب بیشتر از سیاستهایی بود که ناگهانی وضع میشد. لازم به ذکر است که ما در بخشی از حوزهها باید ناگهانی تصمیم بگیریم، چون اگر برخی از این تصمیم اطلاع داشته باشند، ممکن است رانتی به وجود بیاد.
اما عمده تصمیمات دولتی نباید به صورت ناگهانی باشد، بلکه باید اقناع مردم را در پی داشته باشد و از پیش اعلام شود که قراراست که چنین تصمیمی را مثلاً ما در ماه آینده راجع به نرخ مالیات بگیریم. هر تصمیم باید به بحث عمومی گذاشته شود و عوارض و پیامدهای آن در بخش عمومی صحبت شود. باید مردم را امین خودمون بدانیم و هر تصمیمی که در آینده میخواهیم بگیریم، باید با مردم مطرح بکنیم چه بسا در لابلای نقدها تصمیم ما به درجه بهتری برسد و تکامل پیدا کند. پس اگر میخواهیم که شعار سال محقق شود باید زمینه سرمایه گذاری مردم را در حوزه تولید با شرایطی که ذکر شد فراهم بکنیم.
سرمایه گذاری در داخل به این معنی نیست که همه ما کار تولیدی انجام بدیم
منابع راکدی که هیچ نفعی برای کشور ندارد و امروز بالاخره بخشی در داخل خانهها شاید انباشته شده، باید وارد شریان اقتصادی کشور شود و نفعش برای اقتصاد ملی است. این اتفاق تبلورش را در افزایش تولید ملی نشان خواهد داد و ما خواهیم دید که با این تحولی که در سرمایه گذاری روی خواهد داد، ریل تولیدی در مسیر ریل سرمایه گذاری به سمتی حرکت خواهد داد که تولید ناخالص داخلی کشور افزایش پیدا خواهد کرد و توزیع ثروت و درآمد در سطح گستردهای از کشور اتفاق خواهد افتاد. همچنین تورم کاهش پیدا خواهد کرد و اشتغال افزایش پیدا خواهد کرد و مولفههای اقتصادی که امروز ما به نظر میآید به عنوان ناترازیها در خصوص صحبت میکنیم قطعا با افزایش سرمایه گذاری و افزایش تولید نیز تراز خواهد شد
افراد به جای اینکه بالاخره به دنبال تبدیل داراییها باشند که عرض کنم دارایی هایشان را تبدیل به ارز و طلا کنند و در بازارهای موازی حضور داشته باشند بیایند و در داخل سرمایه گذاری بکنند. سرمایه گذاری در داخل هم به معنی نیست که همه ما کار تولیدی انجام بدیم، چون همه ما تخصص کار تولیدی نداریم. باید دولت بستههای سرمایه گذاری را ایجاد کند یعنی یک سری ابزارهای مالی ایجاد کند که بازنشسته، خانهدار و کسی که تخصصی در حوزه بازارهای مالی ندارد و منی که بلد نیستم که سرمایه گذاری کنم و یا کارگاه تولیدی ایجاد کنم هم بتوانم اندوخته خرد خودم را در راستای مصالح و منافع کشور به میان بیارم و سرمایه گذاری کنم و نفعش به اقتصاد کشور برگردد. برخی از سرمایه گذاریها توسط افرادی انجام میشود که خودشان تخصص دارند و در آن فن صاحب نظرند؛ یعنی شما صاحب کسب و کاری هستید که بنگاه تولیدی دارید و میتوانید سرمایه گذاری خودتان را بسط دهید؛ خب این فعل اشکالی ندارد، اما ما باید برای این نوع فعالین هم به نوعی شرایط تامین مالی فراهم کنیم. به نظر میاید باید صندوق پروژه تعریف کنیم و ابزارهای مالی مخصوص به جذب سرمایه را بسط دهیم که نخست ما این اطمینان را به مردم بدیم که ما به عنوان دولت و به عنوان نظام بانکی از شما حفاظت میکنیم.
توانایی ارزیابی اعتبارسنجی و تحلیل پروژهها در بخش سرمایه گذاری به عهده کیست
زنگنه: به نظرم نظام بانکی حضورش دراین خصوص موثر است، چون هیچ کس به اندازه نظام بانکی توانایی ارزیابی اعتبارسنجی و تحلیل پروژهها را ندارد. پس باید طیف گستردهای از سرمایه گذاران را دعوت کنیم تا پروژههایشان را به بانکها ببرند و آن پروژهها را رتبه بندی و دسته بندی کنند و شرایط سرمایه گذاری در آن را در سایتهای خودشان بزارند؛ و پس از امتیاز دهی، به مردم اعلام شود که این پروژهها هست شما میتوانید در این پروژهها در قالب سهام سرمایه گذاری کنید و ما به عنوان نظام بانکی پروژه را ارزیابی کردیم این پروژهها سوددهی دارد مدت زمان بازگشت سرمایه اونها مشخصه نرخ بازدهی پروژه مشخصه و بعد دولت بخشهای اولویت دار مشخص کند و اعلام کند من برای این پروژهها اولویت قائلم و بستههای سرمایه گذاری مشخص در این خصوص وجود دارد و این بخشها تحت حمایت دولت هست و سرمایه گذاری در این بخشها مزیت دارد و شما یک بسته بندی مشخص و کاملی را در اختیار سرمایهگذار قرار تا بداند که عایدی سرمایه اش چقدر است و آیا این جز اولویتهای دولت هست و آیا نظام بانکی یا آن بانک این سرمایه گذاری را تایید کرده و بعد تضامین کافی را به مردم بدید و بگید که حالا بالاخره یک شرکتهایی را بیارید. مثلاً شرکتهای تامین سرمایه به عنوان امین سرمایه گذاری وارد شده و به عنوان ضامن سرمایه گذاری ایفای نقش کنند؛ که هم در دوران سرمایه گذاری نظارت بکنند که منابع مالی از اهداف پروژه خارج نشود و هم نظارت مشخص وجود داشته باشد که تضمین سودآوری پروژه باشد.
انتهای پیام/