شکست اجماعسازی تروئیکا علیه ایران؛ نظم تکقطبی دیگر کارایی ندارد
«قاسم حبیبزاده» کارشناس مسائل سیاست خارجی، در گفتوگو با خبرنگار سیاسی خبرگزاری آنا، درباره عدم موفقیت تروئیکای اروپا در ایجاد اجماع علیه ایران در شورای امنیت و مقابله چین و روسیه با سناریوهای ضدایرانی سران غربی، اظهار کرد: امروز شاهد هستیم که تروئیکای اروپا در شورای امنیت به بنبست رسیده و نمیتواند سیاستها و خواستههای خود را پیش ببرد یا آن اجماعی را که بهدنبال آن است، شکل دهد.
وی گفت: سؤال اساسی این است که چرا تروئیکای اروپا تا امروز در پیشبرد این خواسته ناکام مانده است و پاسخ این سوال را باید در تغییر شرایط و واقعیتهای عرصه بینالملل جستوجو کرد، بهویژه پس از جنگ اوکراین و جنگ اقتصادی که آمریکاییها علیه چین به راه انداختند، فضای بینالمللی اگرچه تا حدی یکسویه بود و حتی میشد آن را شبهتکقطبی دانست، اما اکنون چندین سال است که این وضعیت تغییر کرده است.
عبور جهان از تکقطبی و تأخیر اروپا در درک واقعیت
این کارشناس مسائل سیاسی با بیان اینکه امروز جهان با قطبهای متعدد اقتصادی، سیاسی و تکنولوژیک مواجه است، تصریح کرد: این یک واقعیت انکارناپذیر است که اروپاییها با تأخیر در حال متوجه شدن این تحول هستند. البته اظهارات مقامات آنها نشان میدهد ناچار شدهاند این واقعیت را بپذیرند.
حبیبزاده ادامه داد: وقتی رئیسجمهور فرانسه یا صدراعظم آلمان صراحتاً اعلام میکنند که دیگر نمیتوانند در حوزه امنیتی به حمایتهای آمریکا اتکا کنند، این نشان میدهد که در برخی حوزهها این تغییر را پذیرفتهاند. با این حال، آنها همچنان تلاش میکنند برای جلب حمایت آمریکا دستوپا بزنند و برای عرضاندام در عرصه بینالمللی، حتی اگر شده از موضع خودشان، تحرکاتی را نشان دهند.
وی تأکید کرد: واقعیت این است که این تلاشهای مذبوحانه برای بازگرداندن فضای تکقطبی و استمرار هژمونی غرب در عرصه بینالملل، دیگر فایدهای ندارد و کارکرد گذشته خود را از دست داده است.
منافع چین و روسیه در ایستادگی مقابل غرب
این کارشناس مسائل سیاسی با اشاره به نقش چین و روسیه در شورای امنیت گفت: نباید تصور کرد چین و روسیه صرفاً بهدلیل نگاه مثبت به ایران یا بر اساس ملاحظات احساسی از ایران دفاع کردهاند. آنها بهخوبی میدانند که اگر منطق شورای امنیت سازمان ملل را با سردمداری چند کشور اروپایی و آمریکایی بپذیرند، این بیمنطقی در آینده دامن خودشان را نیز خواهد گرفت.
حبیبزاده افزود: تلاشهای اروپاییها از ابتدا هم از منطق حقوقی و قانونی محکمی برخوردار نبود. واکنش مثبت و قاطع چین و روسیه در شورای امنیت، نشاندهنده آغاز فصل تازهای در نظام بینالملل است؛ فصلی که مهر پایانی بر یکجانبهگرایی کشورهای غربی و رفتار متکبرانه و در عین حال دیرفهم برخی کشورهای اروپایی میزند.
تغییر نگاه به ایران بعد از جنگ ۱۲ روزه
این کارشناس مسائل سیاسی در پاسخ به دلیل چنددستگی ایجادشده در شورای امنیت ادامه داد: پس از جنگ ۱۲روزه و تقابل دو قدرت اتمی علیه ایران و در نهایت عقبنشینی آنها از اهدافشان و حتی جنگی که به راه انداختند و در نهایت درخواست آتشبس دادند، برای روسها و چینیها یک موضوع تثبیت شد و آن این بود که ایران یک قدرت هژمون برتر در منطقه است و نمیتوان آن را نادیده گرفت.
حبیبزاده خاطرنشان کرد: یک ضربالمثل معروف وجود دارد که میگوید هیچکس روی اسب بازنده شرطبندی نمیکند. اگر امروز شاهد دفاع چین و روسیه از ایران در شورای امنیت هستیم، این دفاع به پشتوانه قدرتی است که ایران در منطقه از خود نشان داده است.
وی افزود: اگر از این زاویه به موضوع نگاه کنیم، میتوان گفت ایران یک پیروزی دیگر به دست آورده است، اما اگر بخواهیم این مسئله را صرفاً بر اساس فعالیتهای دیپلماتیک فاکتور کنیم، من چندان با این تعبیر موافق نیستم؛ هرچند هیچگاه ارزش تلاشهای وزیر محترم امور خارجه و دستگاه دیپلماسی کشور نادیده گرفته نمیشود یا از اهمیت آن کاسته نخواهد شد.
دیپلماسی متکی بر قدرت ملی
این کارشناس مسائل سیاسی تصریح کرد: بحث اصلی این است که فعالیتهای دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران متکی بر قدرت ملی کشور است. اگر این قدرت وجود نداشت، فعالیتهای دیپلماتیک نیز به نتیجه نمیرسید.
راهبرد پیشنهادی برای استفاده از فضای جدید
حبیبزاده در پاسخ به این پرسش که ایران در شرایط فعلی و با توجه به فرصت ایجادشده در عرصه بینالمللی چه اقدامی باید انجام دهد، گفت: ما یک تجربه تلخ در دهه ۹۰ داریم. در آن مقطع، دولت وقت پس از امضای برجام، به روسیه و بهویژه چین روی خوش نشان نداد و در حوزه پروژههای اقتصادی تعامل مناسبی با آنها شکل نگرفت.
وی افزود: همین تجربه باعث شد این کشورها تا حدی فضای اقتصادی ایران را رها کنند و در ادامه، با خروج آمریکا از برجام و بدعهدی اروپا، فشار مضاعفی بر کشور تحمیل شود.
این کارشناس مسائل سیاسی تأکید کرد: امروز باید با رعایت توازن در سیاست خارجی، میان شرق و غرب تعادل برقرار کنیم. البته غرب صرفاً به آمریکا یا چند کشور اروپایی خلاصه نمیشود، هرچند آنها سردمدار هستند، اما همه ظرفیتهای غرب به این کشورها محدود نیست.
حبیبزاده ادامه داد: در کنار این توازن، توجه ویژه به همسایگان و محیط پیرامونی اهمیت بالایی دارد. ما باید از ظرفیتها و مزیتهای هر یک از این بازیگران برای پیشبرد اهداف اقتصادی و برنامههای توسعهای کشور استفاده کنیم.
وی در پایان تأکید کرد: در این فضا باید مراقب باشیم نه به این سمت غش کنیم و نه به آن سمت. هنر سیاست خارجی این است که از همه ظرفیتهای موجود نهایت استفاده را ببرد و اجازه ندهد فرصتهای ایجادشده از دست برود.
انتهای پیام/