بازگشت دوباره سهیلی‌زاده به تلویزیون

«روزی روزگاری آبادی»، روایت طنزآمیز زندگی در روستا

«روزی روزگاری آبادی»، روایت طنزآمیز زندگی در روستا
«روزی روزگاری آبادی» تلاش می‌کند بدون اغراق و شعار، درباره بازگشت به گذشته و مواجهه با پیامد‌های آن صحبت کند. سریال نه در جایگاه قضاوت می‌ایستد و نه راه‌حل ارائه می‌دهد. بیشتر موقعیت را نشان می‌دهد و اجازه می‌دهد مخاطب خودش نتیجه بگیرد. همین رویکرد، لحن اثر را آرام نگه داشته و آن را از برخی سریال‌های پرادعا جدا کرده است.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری آنا، سریال «روزی روزگاری آبادی» این شب‌ها روی آنتن شبکه یک سیما رفته و تلاش می‌کند مخاطب را وارد قصه‌ای کند که ریشه در خانواده، گذشته و مناسبات محلی دارد. این مجموعه پس از پایان سریال «دشتستان» پخش شده و جای آن را در کنداکتور گرفته است.

سریال «روزی روزگاری آبادی» از ۲۲ آذرماه روی آنتن شبکه یک سیما رفته و هر شب ساعت ۲۲ پخش می‌شود. این مجموعه که در ۳۰ قسمت تولید شده، بعد از چند سال وقفه در همکاری کارگردانش با تلویزیون به‌عنوان یکی از آثار تازه کنداکتور شبانه معرفی شده است.

داستان سریال درباره مردی به نام داوود است که به همراه مادرش به روستای زادگاهش برمی‌گردد. بازگشتی که در ابتدا ساده به نظر می‌رسد، اما خیلی زود او را وارد درگیری‌هایی می‌کند که از سال‌ها قبل باقی مانده‌اند. اختلاف‌های خانوادگی، رقابت بر سر یک کسب‌وکار بسته و مسائلی که در گذشته حل نشده‌اند، کم‌کم خودشان را نشان می‌دهند. در کنار اینها، رازی هم مطرح می‌شود که مسیر قصه را پیچیده‌تر می‌کند.

سریال به جای آن که دنبال حادثه‌های عجیب یا اتفاق‌های غیرواقعی باشد، روی روابط میان آدم‌ها تمرکز دارد. روابطی که در یک آبادی شکل گرفته و با رقت‌وآمد، حسادت، سهم‌خواهی و خاطره‌های قدیمی گره خورده است. همین موضوع باعث می‌شود قصه برای بسیاری از مخاطبان آشنا باشد. شخصیت‌ها شبیه آدم‌هایی هستند که می‌شود نمونه شان را در زندگی واقعی دید.

قصه در یک فضای بومی شکل می‌گیرد و تلاش می‌کند روابط میان آدم‌های یک آبادی را نشان دهد. روابطی که با رفاقت، حسادت، رقابت و حساب‌وکتاب‌های قدیمی گره خورده است. شخصیت‌ها همدیگر را از قبل می‌شناسند و همین شناخت قبلی، باعث می‌شود هر برخورد ساده، به یک مسئله بزرگتر ختم شود. سریال سعی نمی‌کند این روابط را توضیح بدهد، بلکه آنها را در دل موقعیت‌ها نمایش می‌دهد.

در کنار خط اصلی داستان، لحظات طنز هم در روایت دیده می‌شود. این طنز بیشتر از دل دسیسه‌ها، سوءتفاهم‌ها و اتفاقات پیش‌بینی‌نشده بیرون می‌آید. شوخی‌ها اغلب کوتاه‌اند و نقش مکمل دارند. فضای کلی سریال اجتماعی است، اما طنز باعث شده روایت خشک و سنگین نشود. این ترکیب، «روزی روزگاری آبادی» را به اثری مناسب برای تماشای خانوادگی تبدیل کرده است.

یکی از نکات قابل توجه در این مجموعه، پرداختن به موضوع اقتصاد محلی است. رقابت بر سر کسب‌وکار بسته، سهم‌خواهی و تلاش برای حفظ منافع، بخشی از رفتار شخصیت‌ها را شکل می‌دهد. موضوع پسته، فقط یک محصول کشاورزی نیست، بلکه به نمادی از قدرت، نفوذ و اختلاف تبدیل می‌شود. همین نگاه باعث شده مسائل اقتصادی به‌صورت مستقیم وارد زندگی شخصیت‌ها شود و روی روابط خانوادگی آنها اثر بگذارد.

فیلمنامه سریال به‌گونه‌ای نوشته شده که قصه به‌صورت خطی پیش برود. روایت پیچیده نیست و مخاطب برای دنبال کردن داستان، نیاز به اطلاعات اضافه ندارد. اتفاق‌ها به مرور رخ می‌دهند و هر قسمت بخشی از گره‌های قبلی را باز یا پیچیده‌تر می‌کند. این سادگی روایت، باعث شده ریتم سریال قابل‌قبول باشد و مخاطب با آن همراه بماند.

در این مجموعه، بازیگران متعددی حضور دارند که هرکدام بخشی از فضای داستان را شکل می‌دهند. علیرضا خمسه، فاطمه گودرزی، محمد فیلی، امیر دژاکام، محمدجواد جعفرپور، سیاوش خیرابی، یدالله شادمانی و سعید نعمتی از جمله بازیگرانی هستند که در این سریال نقش آفرینی می‌کنند. حضور بازیگران باسابقه در کنار چهره‌های جوان‌تر، ترکیبی ایجاد کرده که تنوع شخصیتی داستان را افزاایش داده است.

تعداد زیاد شخصیت‌ها، دست سریال را برای پرداخت به روابط مختلف باز گذاشته، اما در برخی بخش‌ها باعث پراکندگی تمرکز قصه هم شده است. گاهی برخی شخصیت‌ها برای چند قسمت کم‌رنگ می‌شوند و دوباره به داستان برمی‌گردند. این مسئله ممکن است برای بخشی از مخاطبان، پیگیری خط داستانی را کمی دشوار کند.

کارگردانی این مجموعه برعهده حسین سهیلی‌زاده است؛ کارگردانی که پیش از این، با سریال‌هایی مانند «دلنوازان» در تلویزیون شناخته شده بود. او در سال‌های اخیر بیشتر در شبکه نمایش خانگی فعالیت داشت و آثاری مانند «مانکن»، «ملکه گدایان» و «عقرب عاشق» را ساخته بود. «روزی روزگاری آبادی» بازگشت او به تلویزیون بعد از حدود هشت سال به شمار می‌آید.

این سریال در مرحله تولید با نام موقت «پسته خندان» شناخته می‌شد و در نهایت با عنوان «روزی روزگاری آبادی» روی آنتن رفت. تغییر نام سریال، هم‌زمان با مشخص شدن فضای طنز و بومی داستان انجام شد؛ فضایی که نسبت به برخی آثار قبلی این کارگردان، تفاوت‌هایی دارد و به زندگی در یک آبادی کوچک می‌پردازد.

شرایط تولید سریال‌های تلویزیونی، به‌ویژه در پروژه‌های بلند، همیشه با چالش‌هایی همراه است. طولانی بودن زمان فیلم‌برداری و فاصله میان ضبط صحنه‌ها، حفظ تداوم بازی را دشوار می‌کند. بازیگر باید بتواند حس صحنه را بعد از وقفه‌های زمانی دوباره بازسازی کند. اگر این تداوم از بین برود، مخاطب متوجه ناهماهنگی می‌شود و ارتباطش با داستان کم‌رنگ خواهد شد.

«روزی روزگاری آبادی» تلاش می‌کند بدون اغراق و شعار، درباره بازگشت به گذشته و مواجهه با پیامد‌های آن صحبت کند. سریال نه در جایگاه قضاوت می‌ایستد و نه راه‌حل ارائه می‌دهد. بیشتر موقعیت را نشان می‌دهد و اجازه می‌دهد مخاطب خودش نتیجه بگیرد. همین رویکرد، لحن اثر را آرام نگه داشته و آن را از برخی سریال‌های پرادعا جدا کرده است.

داستان سریال گاهی در پرداخت به شخصیت‌های متعدد پراکنده می‌شود و بعضی خطوط فرعی بدون نتیجه واضح رها می‌شوند، که ممکن است پیگیری روایت اصلی را برای مخاطب دشوار کند.

در مجموع، این مجموعه یک داستان طنز و اجتماعی را در بستری بومی روایت می‌کند. داستانی که از دل زندگی روزمره بیرون آمده و بر پایه روابط انسانی جلو می‌رود. شاید همین نزدیکی به واقعیت، مهم‌ترین دلیل توجه مخاطبان به «روزی روزگاری آبادی» باشد.

انتهای پیام/

ارسال نظر
گوشتیران
قالیشویی ادیب
رسپینا