فرشبافیان در گفت‌و‌گو با آنا:

نبرد واقعی، نبرد کریدورهاست/آسیای میانه، عمق تمدنی ایران

نبرد واقعی، نبرد کریدورهاست آسیای میانه، عمق تمدنی ایران
کارشناس حوزه قفقاز و اوراسیا با تأکید بر اینکه آسیای میانه بخشی از عمق تمدنی، فرهنگی و تاریخی ایران است، گفت: امروز میدان اصلی رقابت قدرت‌ها در این منطقه، نه صرفاً دیپلماسی سیاسی بلکه نبرد کریدورها و مسیرهای راهبردی ترانزیت است و ایران در صورت فعال‌سازی ظرفیت‌های خود می‌تواند به یکی از بازیگران تعیین‌کننده این میدان تبدیل شود.

«احمد فرشبافیان» کارشناس حوزه قفقاز و اوراسیا، در گفت‌و‌گو با خبرنگار سیاسی آنا، با اشاره به گسترش روابط دیپلماتیک ایران با  کشورهای آسیای میانه از جمله قزاقستان و ترکمنستان، اظهار کرد: آسیای میانه برای جمهوری اسلامی ایران تنها یک همسایه جغرافیایی نیست؛ بلکه این منطقه بخشی از عمق تمدنی، فرهنگی و تاریخی ایران به شمار می‌آید. از منظر هویتی، فرهنگی و حتی زبانی، پیوندهای ما با آسیای میانه به مراتب عمیق‌تر و معنادارتر از بسیاری از نقاط دیگر جهان است. هر اندازه که ایران در این منطقه سرمایه‌گذاری دیپلماتیک، ارتباطی و راهبردی انجام دهد، در واقع در حال بازسازی و احیای جایگاه تمدنی خود است. این پیوندها نه‌تنها بر غنای فرهنگی ایران می‌افزاید، بلکه فرصت‌های جدیدی برای همکاری‌های اقتصادی و سیاسی فراهم می‌آورد. به همین دلیل، توجه به آسیای میانه به عنوان یک اولویت استراتژیک برای جمهوری اسلامی ایران ضروری است.

وی افزود: مردم کشورهای آسیای میانه از نظر ذهنی و فرهنگی، ایران را بسیار نزدیک‌تر از بازیگران فرامنطقه‌ای می‌دانند. اگر در برخی مقاطع احساس می‌کنیم که نفوذ ایران کمرنگ شده یا گاهی عقب‌افتاده‌ایم، باید شجاعانه بپذیریم که این مسئله بیشتر ناشی از کاهش تلاش، کم‌تحرکی یا ضعف تمرکز ما بوده است تا تمایل طرف مقابل. تجربه نشان داده که هر جا دیپلماسی ما فعال بوده، چه دیپلماسی رسمی دولتی، چه دیپلماسی عمومی و چه دیپلماسی علمی، ایران دست بالا را داشته است.

کم‌تحرکی آفت مقابله با پروژه نفوذ

فرشبافیان با اشاره به رقابت قدرت‌های بزرگ در منطقه قفقاز و آسیای میانه تصریح کرد: امروز نمی‌توان واقعیت حضور قدرت‌های فرامنطقه‌ای را نادیده گرفت. آمریکا، اروپا و به تبع آن رژیم صهیونیستی، از دهه‌ها قبل با برنامه‌ریزی دقیق وارد آسیای میانه شده‌اند. این نفوذ، محصول تحولات چند سال اخیر نیست. رژیم صهیونیستی سال‌ها پیش، آرام و خزنده، در حوزه‌های امنیتی، اقتصادی، کشاورزی، نظامی و حتی فرهنگی این کشور‌ها جای پا باز کرده است.

وی ادامه داد: بعضی تحلیل‌ها به‌اشتباه روابط امروز برخی کشور‌های منطقه با رژیم صهیونیستی را صرفاً به جنگ دوم قره‌باغ تقلیل می‌دهند. این نگاه سطحی است. رژیم صهیونیستی از مدت‌ها قبل در این منطقه فعال بوده و ما متأسفانه در مقاطعی، نه‌تنها رقابت نکرده‌ایم، بلکه حتی هشدار‌ها را هم جدی نگرفته‌ایم.

این کارشناس حوزه قفقاز و اوراسیا با اشاره به تحولات امنیتی اخیر گفت: دستاورد‌های جمهوری اسلامی ایران در مواجهه ۱۲ روزه با رژیم صهیونیستی، یک پیام روشن به منطقه مخابره کرد؛ اینکه ایران بازیگری منفعل نیست و توان تغییر معادلات را دارد. این اتفاق، سطح هوشیاری منطقه را افزایش داده و امروز فضا برای بازتعریف نقش ایران مهیاتر از گذشته است. سفر‌های اخیر مقامات ارشد جمهوری اسلامی (ازجمله سفر وزیر خارجه به باکو و سفر رئیس‌جمهور به قزاقستان و ترکمنستان) دقیقاً در چنین بستری معنا پیدا می‌کند.

اقتصاد و ترانزیت؛ میدان واقعی رقابت

فرشبافیان با تمرکز بر بعد اقتصادی سفر رئیس‌جمهور به قزاقستان و ترکمنستان اظهار کرد: امروز اقتصاد منطقه‌ای و ترانزیت، میدان اصلی رقابت قدرت‌هاست. نبرد واقعی، نبرد کریدورهاست؛ کریدور‌های شمال–جنوب، شرق–غرب و دالان‌های انرژی و حمل‌ونقل. ایران به‌صورت طبیعی در نقطه تلاقی چندین کریدور حیاتی قرار دارد و اگر از این موقعیت استفاده نکند، دیگران با اشتیاق جای آن را پر می‌کنند.

وی افزود: این سفر‌ها می‌تواند مقدمه‌ای برای فعال‌سازی ظرفیت‌های بزرگ اقتصادی ایران در آسیای میانه باشد؛ از ترانزیت کالا و انرژی گرفته تا همکاری‌های بانکی، صنعتی و سرمایه‌گذاری مشترک. عضویت ایران در سازمان‌هایی مانند شانگهای نیز یک فرصت مکمل است که اگر درست بهره‌برداری شود، می‌تواند دست ایران را در این منطقه بسیار باز کند.

این کارشناس با اشاره به رزمایش ضدتروریستی اخیر در تبریز و اجلاس استانداران کشور‌های حاشیه خزر گفت: این تحرکات نشان می‌دهد که رویکرد منطقه‌محور در حال تقویت است. اجلاس استانداران کشور‌های ساحلی خزر از این جهت اهمیت دارد که دیپلماسی را از انحصار پایتخت‌ها خارج می‌کند و به استان‌های مرزی نقش فعال‌تری می‌دهد.

دیپلماسی استانی؛ افزایش امنیت از رهگذر تعاملات اقتصادی

وی توضیح داد: استان‌های مرزی و حاشیه خزر، به‌ویژه استان‌هایی مانند آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، اردبیل و استان‌های شمالی، شناخت عمیق‌تری از همسایگان دارند. این استان‌ها هم از نظر فرهنگی و هم از نظر اقتصادی و اجتماعی، ارتباط زنده‌تری با کشور‌های مقابل مرز دارند و می‌توانند موتور محرک تجارت و تعامل منطقه‌ای باشند.

فرشبافیان تأکید کرد: البته این تعاملات باید کاملاً هوشمندانه و مبتنی بر منافع ملی باشد. ما امروز یک قدرت منطقه‌ای هستیم و نمی‌توانیم صرفاً با شعار دوستی و برادری پیش برویم. منافع اقتصادی، امنیتی، سیاسی و فرهنگی ایران باید در تمام سطوح این ارتباطات لحاظ شود.

وی در ادامه درباره پیوند امنیت و اقتصاد گفت: افزایش تعاملات اقتصادی، علمی و فرهنگی، به‌طور طبیعی امنیت کشور‌ها را به هم گره می‌زند. وقتی منافع مشترک ایجاد شود، امنیت نیز تقویت می‌شود. ایران می‌تواند هم به واسطه این تعاملات امنیت خود را ارتقا دهد و هم به یکی از بازیگران تأمین‌کننده امنیت در اوراسیا تبدیل شود.

نبرد کریدور‌ها، یک پروژه ژئوپلیتیکی تمام‌عیار

این کارشناس حوزه قفقاز و اوراسیا با هشدار نسبت به ساده‌سازی موضوع کریدور‌ها تصریح کرد: بزرگ‌ترین خطا، کوچک‌نمایی است. نبرد کریدور‌ها کاملاً جدی است. ترکیه، آذربایجان، ارمنستان، گرجستان و حتی بازیگران فرامنطقه‌ای مانند اروپا، ناتو، فرانسه و آلمان با برنامه‌ریزی دقیق وارد این میدان شده‌اند. این حضور اتفاقی یا صرفاً اقتصادی نیست؛ یک پروژه ژئوپلیتیکی تمام‌عیار است.

وی افزود: اگر ما این واقعیت را درست نبینیم و تهدید را تقلیل دهیم، نه‌تنها سود نمی‌بریم، بلکه موقعیت‌های حیاتی خود را از دست می‌دهیم. دو آسیب جدی در این حوزه وجود دارد؛ نخست کوچک‌نمایی تحولات و دوم نوعی کم‌تحرکی و فرسودگی مدیریتی. رقبا شبانه‌روز کار می‌کنند، ظرفیت‌های علمی، دانشگاهی و اقتصادی منطقه را شناسایی می‌کنند و جلو می‌آیند. ما هم تلاش‌هایی داشته‌ایم، اما کافی نیست.

فرشبافیان در پایان تأکید کرد: کریدور‌ها شوخی‌بردار نیستند. آینده نقش منطقه‌ای ایران، به میزان جدیت، تحرک و واقع‌بینی ما در این پرونده‌ها گره خورده است. اگر واقعیت را درست ببینیم و در اندازه آن عمل کنیم، دستاورد‌ها می‌تواند بسیار فراتر از انتظار باشد.

انتهای پیام/

ارسال نظر
گوشتیران
قالیشویی ادیب
رسپینا