افول تدریجی اروپا در افق دید ترامپ/ اثرگذاری مشروط در پرونده هستهای ایران
به گزارش گروه سیاست و جهان خبرگزاری آنا، در شرایطی که تحولات جهانی با سرعت و پیچیدگی فزایندهای پیش میرود، سند جدید امنیت ملی آمریکا بار دیگر نگاهها را به تحولات اروپایی و نقش این بلوک در نظم بینالمللی معطوف کرده است. این سند، برای نخستین بار، اتحادیه اروپا بهعنوان بازیگری رو به افول و کماثر معرفی میکند و کاهش انسجام داخلی، بحرانهای اقتصادی و چالشهای سیاسی را عامل اصلی این وضعیت قلمداد میکند. چنین ارزیابیای، علاوه بر بیان دیدگاه رئیسجمهور آمریکا، بازتاب اجماع نسبی نهادهای راهبردی واشنگتن از جمله پنتاگون و شورای امنیت ملی کاخ سفید است و پیامدهای قابل توجهی برای روابط فراآتلانتیک و تعاملات منطقهای اروپا با سایر قدرتها، به ویژه در پروندههایی مانند هستهای ایران دارد.
در همین راستا، خبرنگار سیاسی خبرگزاری آنا با «نوید کمالی» کارشناس مسائل سیاست خارجی و بینالملل گفتوگویی انجام داده است که در ادامه مشروح آن را میخوانیم.
کمالی در پاسخ به اینکه چرا در سند جدید امنیت ملی آمریکا، اتحادیه اروپا بهعنوان بازیگری رو به افول و کماثر توصیف شده است، گفت: برای اولین بار است که در تاریخ سندنویسی راهبردی ایالات متحده، اتحادیه اروپا به این شکل توصیف میشود، زیرا تحلیلگران آمریکایی کاهش انسجام داخلی، بحرانهای اقتصادی و چالشهای سیاسی داخلی در کشورها و نهادهای اروپایی را نشانهای از کاهش قابلیت اثرگذاری این بلوک در نظم بینالمللی میدانند. از نگاه سیاستگذاران واشنگتن، اتحادیه اروپا دیگر توان عملیاتی و هماهنگی لازم برای پیشبرد سیاستهای فراآتلانتیک یا مقابله با تهدیدهای جهانی را در سطح مطلوب ندارد. این تحلیل مبتنی بر روندهای بلندمدت اقتصادی، امنیتی و سیاسی در اروپا، از جمله پیامدهای بحران انرژی، اختلافات بر سر بودجه و ناتوانی در تدوین استراتژی واحد دفاعی است و صرفاً یک برداشت شخصی نیست.
دیدگاه شخصی یا ارزیابی ساختاری؟
این کارشناس با تأکید بر اینکه نگاه مندرج در سند امنیت ملی آمریکا نه تنها بیانگر دیدگاه شخصی یک رئیسجمهور خاص، بلکه بازتابی از ارزیابی ساختاری درون نهادهای راهبردی این کشور است، گفت: اجماع نسبی میان پنتاگون، شورای امنیت ملی و مراکز مطالعاتی مرتبط، بر این باور استوار است که کاهش انسجام اروپاییها، امکانپذیری همکاریهای مشترک در بحرانهای منطقهای و جهانی را محدود کرده است؛ بنابراین سند، هم تجسم سیاست بلندمدت آمریکا در قبال اروپا و هم بیانگر نگرانیهای راهبردی واشنگتن از تغییر توازن قدرت در عرصه جهانی است.
تنزل اروپا به سطح شریک تکمیلی
کمالی با اشاره به اینکه قرار دادن اروپا در جایگاه یک بازیگر کماثر میتواند باعث بازتعریف روابط فراآتلانتیک شود، گفت: آمریکا احتمالاً در برخی پروندهها، بهویژه مسائل امنیتی و دفاعی، به سمت راهبردهای یکجانبه یا ایجاد ائتلافهای محدود با دیگر قدرتها حرکت خواهد کرد و اتحادیه اروپا، به جای نقش محوری، به یک شریک تکمیلی یا حتی یک ناظر محدود تبدیل میشود. این وضعیت میتواند اعتماد متقابل میان واشنگتن و بروکسل را تحت فشار قرار دهد و اروپا را به بازنگری در توانمندسازی دیپلماسی منطقهای و تقویت ظرفیتهای امنیتی داخلی و جمعی وادار کند.
کارشناس مسائل بینالملل در پاسخ به اینکه آیا ارزیابی سند آمریکا از تضعیف اروپا، تا حدی ناشی از ناتوانی این اتحادیه در مدیریت بحران اوکراین است، گفت: بله اما نمیتوان آن را تنها دلیل قلمداد کرد. ناکامی در ارائه یک پاسخ واحد، اختلافات میان کشورهای عضو درباره ارسال تسلیحات و تحریمها و محدودیتهای منابع دفاعی و اقتصادی، به نوعی تصویرسازی از اروپا بهعنوان بازیگری کماثر ر ا در ذهن سیاستگذاران واشنگتن تقویت کرده است. با این حال، تحلیل سند باید در چارچوب یک روند بلندمدت کاهش توان هماهنگی اروپاییها صورت گیرد، نه صرفاً تمرکز بر یک بحران خاص.
به گفته کمالی، علیرغم ارزیابی منفی آمریکا، اروپا تلاش دارد خود را همچنان بازیگری اثرگذار معرفی کند، زیرا برای حفظ مشروعیت بینالمللی و نقش در مذاکرات جهانی، مانند مسائل انرژی، محیط زیست و امنیت منطقهای، نیازمند آن است که ظرفیت دیپلماسی و قابلیت تأثیرگذاری خود را به رخ جهانیان بکشد. همچنین، اروپا با تقویت نهادهای داخلی، ایجاد اتحادهای منطقهای و بازتعریف سیاست خارجی مستقل، به دنبال کاهش آسیبپذیری و حفظ وزن خود در معادلات جهانی است.
اثرگذاری مشروط اروپا در پرونده ایران و مسائل منطقهای
وی تأکید کرد: با توجه به سند جدید امنیت ملی آمریکا، اروپا هنوز میتواند در پرونده هستهای کشورمان نقشآفرینی مستقلی ایفا کند، اما این نقش محدودتر، تاکتیکی و در چارچوب مذاکرات چندجانبه خواهد بود. اروپا، به دلیل توان دیپلماتیک، تجربه طولانی در پرونده هستهای و نزدیکی به برخی قدرتهای منطقهای، همچنان ظرفیت میانجیگری و ارائه پیشنهادات فنی-دیپلماتیک را دارد، هرچند تأثیر نهایی آن بر تصمیمات کلان سیاست آمریکا محدودتر از گذشته خواهد بود.
کمالی در پاسخ به اینکه آیا کمرنگ شدن نقش اروپا در سند امنیت ملی آمریکا میتواند به حذف تدریجی این اتحادیه از برخی معادلات حساس منطقهای، از جمله موضوع پرونده هستهای کشورمان، منجر شود، گفت: بله اما این فرآیند تدریجی و مشروط است. چنانچه اروپا بتواند انسجام داخلی خود را بازسازی و ظرفیتهای دیپلماتیک و امنیتی خود را تقویت کند، میتواند نقش خود را حفظ کند؛ در غیر این صورت، واشنگتن ممکن است بیش از گذشته، تصمیمگیریهای منطقهای را یکجانبه یا با ائتلافهای محدود هدایت کند. این روند، ضرورت بازتعریف استراتژی اروپا در تعامل با کشورمان و سایر بازیگران کلیدی منطقه را برجسته میسازد.
انتهای پیام/


