وقتی مرز بین واقعیت و نمایش در زندگی دیجیتال محو میشود، بدن دیگر بخشی از وجود نیست، بخشی از برند شخصی است. بدنی که تمرین میشود، زاویه میگیرد، نور میخورد، تا در شبکههای اجتماعی بدرخشد.
در جهانی که همهچیز در یک لحظه پخش میشود، ماندن در سکوت و نداشتن حضور آنلاین، خودش یک ترس جدید ساخته؛ ترسی پنهان، اما همهگیر. ترس از جا ماندن، حالا بخشی از زندگی روزمره ماست؛ بیآنکه خودمان بدانیم.
در دل شبهای اورژانس، جایی که خستگی امان پزشک را میبُرد، صدایی خاموش اما دقیق وارد میدان میشود؛ هوش مصنوعی.فناوریای که نه میخوابد و نه تردید دارد، اما هنوز در سایهی بیاعتمادی، کمبود قانون و زیرساخت، تنها مانده است.
وقتی صحبت از عمل جراحی میشود، بیشتر ما هنوز به دستهای ماهر جراحان اعتماد داریم. اما حالا رباتهای جراح، با دقتی بینقص و حرکاتی میلیمتری، در حال تصاحب اتاقهای عمل هستند.
ساعت را نگاه میکنی و میبینی که فقط برای «چند دقیقه» چک کردن پیامها و گشت زدن در شبکههای اجتماعی، یک ساعت گذشته است. گوشی را کنار میگذاری، اما چند دقیقه بعد، بیاختیار دوباره سراغش میروی. این چرخه بیپایان برای بسیاری از ما آشناست. اما آیا این فقط یک عادت است یا اعتیادی که ذهن و رفتارمان را تغییر داده است؟
هر بار که صفحه گوشی روشن میشود و نوتیفیکیشنی تازه ظاهر میشود، مغز ما با موجی از دوپامین مواجه میشود؛ حسی شبیه به باز کردن هدیهای غیرمنتظره. این اعلانهای بیوقفه، از پیامهای دوستان تا آپدیتهای شبکههای اجتماعی، بهمرور زمان ما را به خود وابسته میکنند.
با گسترش هوش مصنوعی و رباتهای دیجیتال در صنایع مختلف، نگاهها به این فناوریهای نوظهور میان دو قطب مخالف تقسیم شده است. برخی آن را انقلابی در بهرهوری و خدمترسانی میدانند، در حالی که برخی دیگر از تهدیدات آن برای امنیت شغلی و حریم خصوصی نگراناند. اما واقعیت چیست؟
افزایش بیرویه قیمت دارو، بیماران را در برابر انتخابی دشوار قرار داده است؛ ادامه درمان یا کنار گذاشتن آن. حالا دارو دیگر یک نیاز اساسی نیست، بلکه به کالایی لوکس تبدیل شده که از سبد مصرفی بسیاری از خانوارها حذف میشود.
زوجهای زیادی در ایران با رؤیای فرزندآوری زندگی میکنند، اما برای بسیاری از آنها، این رؤیا نه به دلیل مشکلات پزشکی، بلکه به خاطر هزینههای سنگین درمان، دور از دسترس مانده است.
در ایران، مفهوم سلامت معنوی بهعنوان بخشی اساسی از بهبود سلامت عمومی شناخته میشود. این موضوع بهویژه در سالهای اخیر توجه زیادی را به خود جلب کرده است. برای بررسی این موضوع، به گفتوگو با دکتر علی رضا باستانی، استاد روانشناسی دانشگاه تهران، نشستهایم تا اهمیت و چالشهای سلامت معنوی را در ایران مورد بررسی قرار دهیم.
تکنولوژی، درعینحال مرزهای میان حریم خصوصی، روابط انسانی و آرامش فردی را به چالش کشیدهاند. آیا این پیشرفتها ما را به سمت زندگی بهتر سوق دادهاند، یا آرامش و خلوت شخصی را از ما گرفتهاند؟
فضای رسانههای اجتماعی بهویژه برای جوانان ایرانی به یکی از اجزای جداییناپذیر زندگی روزمره تبدیل شده است. این رسانهها علاوه بر اینکه منبعی برای سرگرمی و ارتباطات اجتماعیاند، به شکل فزایندهای بر سلامت جسمی و روانی این نسل تأثیر میگذارند.
سالمندی در ایران به سرعت در حال افزایش است و این موضوع فشار زیادی به سیستم بهداشتی وارد میکند. بیماریهای مزمن و نیاز به مراقبتهای ویژه، ضرورت بهبود زیرساختهای درمانی و دسترسی بهتر به خدمات پزشکی را ایجاب میکند.
در دنیای مدرن، بهویژه در جوامع شهری، روند تکفرزندی در خانوادهها رو به افزایش است. این پدیده بهویژه در سالهای اخیر با توجه به تغییرات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی رشد چشمگیری داشته، اما آیا این تغییرات در ساختار خانواده به سلامت روانی کودکان تکفرزند آسیب میزند؟
کمبود دارو و سردرگمی در انتخاب میان نسخههای ایرانی و خارجی، به بحرانی در نظام سلامت ایران تبدیل شده است که سلامت عمومی و اعتماد بیماران را تهدید میکند.
کثیفی خیابانها و آلودگیهای بصری نهتنها بر زیبایی شهری تأثیر میگذارند، بلکه بهطور مستقیم سلامت روانی و جسمانی شهروندان را تهدید میکنند. از اضطراب و استرس گرفته تا مشکلات بینایی و کاهش کیفیت زندگی، این مسائل بهطور پنهانی بر مردم اثر میگذارند و نیازمند توجه فوری مسئولین شهری است.
بحران کمبود دارو در ایران به چالشی روزمره تبدیل شده است. در صفهای طولانی داروخانهها، مردم با دستانی خالی برمیگردند، در حالی که دلالان با سودجویی از این وضعیت، داروها را به قیمتهای نجومی به فروش میرسانند.
سندرومهای ژنتیکی ناشناخته بیماریهایی پیچیده هستند که بهدلیل عدم آگاهی عمومی و کمبود منابع تشخیصی و درمانی، در بسیاری از خانوادهها بهطور صحیح شناسایی نمیشوند. این اختلالات میتوانند بهطور موروثی در نسلها منتقل شوند و سلامت فردی و اجتماعی را تحت تأثیر قرار دهند.
در دنیای پرهیاهوی امروز، استرس شغلی به تهدیدی جدی برای سلامت روان و جسم کارمندان تبدیل شده است. فشارهای کاری مداوم و انتظارات بالا، نه تنها کارایی را کاهش میدهد، بلکه میتواند مشکلات جسمانی و روانی زیادی به دنبال داشته باشد.
در دنیای امروز که بیشتر وقتها پشت میزهای کاری و در مقابل تلویزیون میگذرد، کمتحرکی به یک معضل جدی برای سلامت تبدیل شده است. بیماریهای قلبی، دیابت، چاقی و مشکلات مفصلی تنها بخشی از پیامدهای این شیوه زندگی هستند.