مستند
در خیابان _  2
وحید خدادادی

در خیابان _ 2

عکاسی خیابانی (به انگلیسی: Street Photography) به عنوان بدنه هنر عکاسی، صحنه‌هایی از زندگی روزمره مردم را سوژه اصلی خود قرار می‌دهد. خیابان‌ها، پارک‌ها، کارناوال‌ها، محل‌های خرید و مراکزی که مردم گردهم می‌آیند، محل اصلی تهیه عکس‌های خیابانی است. هر چند این عکاسی شاخه‌ای از عکاسی مستند به شمار می‌آید اما از بعضی جهات با آن متفاوت است؛ از جمله اینکه هدف اصلی عکاسی خیابانی به تصویر کشیدن مردم است و نه پوشش یک اتفاق. در واقع این شاخه از عکاسی آیینه‌ای است در برابر مردم که گاهی نیز با شوخ طبعی و یا لحنی طعنه‌آمیز پیام‌های سیاسی و یا اجتماعی را منتقل می‌کند و در چنین شرایطی به عکاسی مستند نزدیک می‌شود.
زندگی زیر سایه دکل‌های برق فشار قوی
ابوالفضل ماهرخ

زندگی زیر سایه دکل‌های برق فشار قوی

دکل‌های برق فشار قوی این روزها همسایه پردردسر انسان‌ها شده‌اند، همسایه‌ای که با هیکل درشتش علاوه بر اشغال فضا، سلامتی آدمیان را نیز به خطر انداخته‌ است، به طوری که کارشناسان حوزه سلامت هشدار می‌دهند که امواج الکترومغناطیسی که از این دکل‌ها ساطع می‌شود، می‌تواند بر سلامت ساکنین اطراف دکل تا شعاع 20 تا 50 متر اثر بگذارد و برای آنان مشکلات خونی، مغزی و حتی معلولیت به وجود آورد.
روایت زندگی اهالی روستای پاسک
ابوالفضل ماهرخ

روایت زندگی اهالی روستای پاسک

«پاسک»، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان قصرقند در استان سیستان و بلوچستان ایران است که اهالی این روستا از نبود امکانات بهداشتی، کمبود آب شرب، کمبود فضای آموزشی و فقر مادی رنج می‌برند. کودکان این روستا برای تحصیل مجبورند کیلومترها راه را طی کنند تا به تحصیل در روستای همجوار خود بپردازند.
پاییز
آرش ایزدان

پاییز

برداشت زعفران در شهرستان‌های تربت حیدریه و زاوه
حسین اسماعیلی

برداشت زعفران در شهرستان‌های تربت حیدریه و زاوه

تربت حیدریه و زاوه با داشتن بیش از 19 هزار هکتار عرصه زعفرانکاری، بیشترین سطح زیر کشت این محصول را در کشور دارد و از این‌رو به پایتخت زعفران ایران مشهور شده است. با شروع فصل برداشت زعفران در شهرستان‌های تربت حیدریه و زاوه حدود 44 تن زعفران خشک از مزارع تربت حیدریه برداشت می شود. 15 هزار خانوار در شهرستان تربت حیدریه و زاوه به زعفرانکاری مشغول هستند و این محصول برای 70 هزار نفر به طور مستقیم اشتغال ایجاد کرده است و به 45 کشور دنیا صادر می‌شود.
رد پای چند فریم عکس در زندگی مردمان «قلعه سیمون»
مهران ریاضی

رد پای چند فریم عکس در زندگی مردمان «قلعه سیمون»

عکس‌های خبرگزاری آنا از محرومیت مردمان «قلعه سیمون» اسلامشهر را که می‌بیند، تصمیم می‌گیرد تا غمی از دل کودکان روستا بردارد. با اسباب‌بازی‌های رنگارنگ و غذاهای گرم به سراغشان می‌آید. کودکان شاد و خرم دورش جمع می‌شوند و مردم روستا جمله «خدا خیرت دهد» از دهانشان نمی‌افتد. مردم «قلعه سیمون» هیچ وقت فکر نمی‌کردند چند فریم عکس زندگیشان را عوض کند. اما امروز این اتفاق افتاده است و مردم روستا با زندگی در آلونک‌هایی که به آن خانه می‌گفتند خداحافظی‌ کرده‌اند، برایشان چادرهایی با حداکثر امکانات نصب کرده‌اند و منتظرند تا کار ساخت خانه‌های جدید تمام شود. خانه‌هایی که به جای پرده، در داشته باشد.
طبیعت زیبای مازندران
محسن امیری

طبیعت زیبای مازندران

سکوت دریا
زهرا سعادت راد

سکوت دریا

چه بی‌تاب بود! دریا را می‌گویم! بی‌قرار برای دیدن روی ماه دخترانی که دنیا را در سکوت تماشا می‌کنند. وقتی بچه‌ها کفش‌هایشان را درآوردند و چند قدم به سوی او رفتند، دریا هم چند بوسه مهربانانه به پاهایشان زد. این اولین باری بود که از نزدیک دریا را تماشا می‌کردند. شب‌های آرام و معطر سواحل دریای خزر، محفلی شاد برای دوستی و آشنایی دختران ناشنوایی بود که از چهارده استان، به این میهمانی دعوت شده بودند.
فقر و محرومیت در حوالی پایتخت
مهران ریاضی

فقر و محرومیت در حوالی پایتخت

خیلی‌هایشان سال‌ها اینجا زندگی می‌کنند، اما همه چیز موقتی است؛ اضطراری، فوری. با اینکه انگار ساکن پناهگاهند؛ اما خانه‌ای برای ماندن ندارند ... اینجا؛ «قلعه سیمون». شهرک کامیون‌داران اسلام‌شهر را که رد کنی، انتهای جاده‌ای خاکی، آلونک‌هایی را می‌بینی که این روزها شده محل سکونت نزدیک به 200 نفر. می‌گویند روزی قلعه‌ای تاریخی بوده. حالا به قول جامعه‌شناس‌ها یک سکونتگاه غیررسمی است. قلعه قدیمی از دور شبیه خرابه‌ای است که فکر نمی‌کنی کسی داخلش زندگی کند. خانه‌ها آجر و خشت‌اند، اما بیشتر شبیه کپر. کپرهای خشتی. اینجا در گذشته‌های دورتر به قلعه «هزار اردک» هم معروف بوده است. صبح است و همه مردهای روستا رفته‌اند برای کار. بیشتر برای کشاورزی و کارگری. زن‌ها و بچه‌ها اما هستند. همه‌جا پر از خاک است... پر از غبار... از آسفالت خبری نیست. با هر قدم که برمی‌داری خاک از روی زمین بلند می‌شود. بچه‌ها که می‌دوند غبار بیشتری هم بلند می‌شود. بوی زباله‌هایی که این‌ور و آن‌ور‌ روی هم تلنبار شده‌ آزاردهنده است. بچه‌ها مقابل آلونک‌ها بازی می‌کنند. لباس‌های بیشترشان خاکی است. مقابل همه خانه‌ها پرده وصل شده، خبری از در نیست.
در سوگ اباعبدالله الحسین (ع)
وحید خدادادی

در سوگ اباعبدالله الحسین (ع)

حسین به میدان آمده است؛ با تمام دار و ندارش؛ با جان خود و عزیزانش؛ با آبرو و اعتبارش. گویا حق و باطل یک سره به مصاف آمده‌اند؛ فرات شاهد است که حسین مردانه ایستاد، بی‌آنکه در این راه ذره‌ای شک کند؛ بی‌آنکه پا پس بکشد. خورشید عاشورا، شاهد به خاک افتادن مردانی بود که آسمانیان برآنان رشک می‌بردند. حسین، حج را نیمه تمام وا گذاشت تا آن را در کربلا به پایان برد؛ پایانی سرخ‌تر از غروب خورشید. این است که حج حسین، کامل‌ترین حج تاریخ است و اکنون فغان تو بر این مرثیه‌ی آزادی برافراشته می‌شود بر همه‌ی سرزمین قلبت تا آغاز شوی ...