سقط جنین در ایران؛ ابعاد قانونی، اجتماعی و پزشکی

به گزارش خبرنگار آنا؛ سقط جنین در ایران یکی از موضوعات حساس و چندوجهی است که همواره در مرز میان قانون، اخلاق، فرهنگ و سلامت قرار داشته است. این پدیده نه تنها پیامدهای جسمی و روانی سنگینی برای زنان دارد، بلکه تأثیر گستردهای بر خانواده و جامعه نیز برجای میگذارد. محدودیتهای قانونی و نبود آمار دقیق، تصویری روشن از وضعیت واقعی سقط در کشور ارائه نمیکند و بررسی دقیق ابعاد آن را دشوار ساخته است.
چارچوبهای قانونی
بر اساس قانون ایران، سقط جنین تنها در موارد محدود و با عنوان «سقط درمانی» مجاز است. این موارد شامل زمانی است که جان مادر در خطر باشد یا جنین دارای ناهنجاریهای شدید باشد. دریافت مجوز برای این اقدام نیازمند تأیید سه پزشک متخصص و تصویب سازمان پزشکی قانونی است و محدودیت زمانی نیز برای انجام آن در نظر گرفته شده است. این سازوکار سختگیرانه باعث شده بسیاری از زنان به روشهای غیررسمی و غیرایمن روی بیاورند که خطرات جسمی و روانی جدی به همراه دارد.
آمار و رصد وضعیت
آمار رسمی نشان میدهد که سالانه حدود ۹ هزار مورد سقط با مجوز پزشکی قانونی انجام میشود، اما درباره سقطهای غیرقانونی آمار دقیق وجود ندارد و بیشتر بر اساس تحقیقات منطقهای تخمین زده میشود. فقدان دادههای شفاف، تحلیل روندها و مقایسه وضعیت ایران با سایر کشورها را دشوار کرده است.
عوامل مؤثر در افزایش سقط
تحقیقات نشان میدهد که گرایش به سقط تنها ناشی از مشکلات اقتصادی نیست و عوامل متعددی در این زمینه نقش دارند. ناآگاهی مادران و خانوادهها درباره مراقبتهای دوران بارداری، پیامدهای جسمی و روانی سقط و نداشتن دسترسی به خدمات بهداشتی و مشاورهای از مهمترین این عوامل هستند. علاوه بر این، فشارهای اجتماعی، اختلافات خانوادگی، ترس از قضاوت، نگرانیهای تحصیلی یا شغلی و تغییر سبک زندگی در جامعه شهری و صنعتی نیز باعث افزایش تمایل به سقط شده است.
زمان پرخطر بارداری
بیشترین مراجعات برای سقط در هفتههای ابتدایی بارداری، به ویژه بین هفتههای چهارم تا ششم رخ میدهد. این دوره هم از نظر جسمی و هم از نظر روانی حساس است و توجه به آگاهیبخشی و مراقبتهای ویژه در این زمان اهمیت زیادی دارد.
عوارض جسمی و روانی
سقطهای غیرایمن میتواند پیامدهای جسمی و روانی گستردهای برای زنان به همراه داشته باشد. خونریزیهای شدید، عفونتهای گسترده و چسبندگی رحم از شایعترین عوارض جسمی هستند که در برخی موارد به ناتوانی یا نازایی منجر میشوند. از سوی دیگر، مشکلات روانی مانند اضطراب، افسردگی و احساس گناه نیز بخش دیگری از پیامدهای پنهان سقط را تشکیل میدهند. بسیاری از زنان پس از تجربه سقط نیازمند مراقبتهای پزشکی و روانشناختی گسترده هستند، اما این خدمات به طور کامل در دسترس قرار نمیگیرند. با این حال، تجربه سقط لزوماً به معنای مشکل دائمی در باروری نیست و بیش از ۸۷ درصد زنانی که سقط را تجربه کردهاند، در بارداریهای بعدی موفق خواهند بود.
عوامل خطرساز
عوامل متعددی احتمال بروز سقط را افزایش میدهند. نقصهای کروموزومی در جنین، بیماریهای مادر مانند دیابت کنترلنشده، اختلالات هورمونی و تیروئید، مشکلات رحم یا دهانه رحم، سن بالای ۳۵ سال، مصرف دخانیات، الکل و مواد مخدر و رژیم غذایی نامناسب از جمله این عوامل هستند. همچنین مصرف برخی داروها مانند رتینوئیدها، میزوپروستول، متوترکسات و داروهای ضدالتهاب غیراستروئیدی خطر سقط را افزایش میدهد و کنترل دارویی در دوران بارداری اهمیت ویژهای دارد.
نقش خانواده و محیط اجتماعی
تصمیم به سقط معمولاً تحت تأثیر خانواده و جامعه گرفته میشود و فشار یا حمایت اعضای خانواده، به ویژه همسر، مسیر تصمیم مادر را تغییر میدهد. نگرشهای فرهنگی و قضاوتهای اجتماعی باعث میشود برخی زنان به سمت تصمیمهای پنهانی و پرخطر هدایت شوند.
تحولات اجتماعی و دسترسی به عوامل سقط
دهههای اخیر ایران با تغییرات اجتماعی گستردهای مواجه بوده است؛ افزایش شهرنشینی، صنعتیشدن، تغییر سبک زندگی و دسترسی آسانتر به داروها و روشهای سقط، مسئله را پیچیدهتر کرده و مداخلات پزشکی را به تنهایی ناکافی ساخته است.
ابعاد پزشکی و انواع سقط
از نظر پزشکی، سقط جنین به دو دسته کلی تقسیم میشود: سقط خودبهخودی و سقط خودخواسته. سقط خودبهخودی، پایان ناخواسته بارداری پیش از هفته بیستم است که حدود ۱۵ تا ۲۵ درصد بارداریها به این شکل خاتمه مییابند و بیش از ۸۰ درصد آنها در سهماهه اول رخ میدهد. عوامل اصلی شامل نقصهای کروموزومی و ژنتیکی جنین، بیماریهای مادر و مشکلات ساختاری رحم و دهانه رحم است. در مقابل، سقط خودخواسته، نتیجه تصمیم آگاهانه برای پایان دادن به بارداری است که در ایران اغلب در شرایط غیرقانونی و ناایمن رخ میدهد.
این گزارش نشان میدهد که سقط جنین در ایران صرفاً یک مسئله پزشکی نیست و ابعاد اجتماعی، فرهنگی و قانونی آن اهمیت زیادی دارد. محدودیتهای قانونی سختگیرانه و فرآیند طولانی دریافت مجوز باعث شده است بخش قابل توجهی از زنان و خانوادهها به روشهای غیررسمی و غیرایمن روی بیاورند که غالباً به صورت مخفی و زیرزمینی انجام میشود. این مسیرهای زیرزمینی شامل استفاده از داروهای غیرمجاز، مراجعه به افراد غیرمتخصص و اقدامات خودسرانه در منزل است که خطرات جدی جسمی و روانی برای مادر و جنین به همراه دارد و گاهی منجر به مرگ یا ناتوانی مادامالعمر میشود.
علاوه بر این، تغییرات اجتماعی و سبک زندگی شهری، دسترسی آسانتر به داروها و اطلاعات اینترنتی، کاهش نقش نظارتی خانواده و افزایش فشارهای اجتماعی و فرهنگی، زمینه افزایش سقطهای غیرقانونی را فراهم کرده است. این موضوع نشان میدهد که مقابله با سقط جنین نمیتواند صرفاً به مداخلات پزشکی محدود شود و نیازمند سیاستگذاری جامع، آموزش و آگاهیبخشی به خانوادهها، بهبود دسترسی به خدمات مشاورهای و ایجاد راهکارهای حمایتی قانونی برای مادران است.
در ادامه این پرونده بیشتر به ابعاد مختلف این آسیب اجتماعی خواهیم پرداخت.
انتهای پیام/