دانشآموزان پشت در، معلمان در صف/ چقدر آزمون استخدامی کمبود معلم را جبران کرده است؟

به گزارش خبرنگار سرویس جامعه خبرگزاری آنا، وقتی صدای زنگ مدرسه به گوش میرسد، انتظار میرود کلاسها پر از دانشآموز و معلم باشند، اما در بسیاری از مدارس کشور، این انتظار گاهی به ناامیدی تبدیل میشود. کمبود معلم در سالهای اخیر به یک معضل جدی و نگرانکننده تبدیل شده که نه تنها کیفیت آموزش را تحت تأثیر قرار داده، بلکه آینده دانشآموزان را نیز به چالش کشیده است.
با نزدیک شدن به زمان اعلام نتایج آزمون استخدامی آموزش و پرورش، سوالی که همچنان در ذهنها باقی است این است: چرا مشکل کمبود معلم در کشور هر سال بدتر میشود؟ و این موضوع چه ریشههایی دارد؟ در این گزارش، ما به این پرسشها از زبان معلمان، مدیران، دانشآموزان، والدین و کارشناسان پاسخ میدهیم و تصویری متفاوت از واقعیت موجود ترسیم میکنیم.
روزهایی که معلمها ناپدید میشوند
در یکی از مدارس متوسطه تهران، خانم زهرا موسوی، معلم ریاضی، با لبخندی تلخ میگوید: کلاسهایم پر است، اما احساس میکنم همیشه کمبود دارم. یک روز معلم زبان نداریم، روز دیگر معلم علوم. بچهها سردرگماند و مدیران ناچارند از معلمان سایر رشتهها کمک بگیرند.
او ادامه میدهد: ما معلمان هم از شرایط راضی نیستیم. حقوق کم، بار کاری بالا و نبود امنیت شغلی باعث شده بسیاری از همکارانم به فکر ترک این حرفه باشند.
مشکل فقط کمبود نیرو نیست، توزیع ناعادلانه است
آقای عباس محمدی، مدیر یک مدرسه در کرج، نظر متفاوتی دارد: کمبود معلم واقعاً وجود دارد، اما مشکل اصلی توزیع ناعادلانه نیروهاست. در شهرهای بزرگ بعضی رشتهها اشباع شدهاند و در شهرستانها معلم نیست. آموزش و پرورش باید سیستم جذب و نگهداری نیرو را اصلاح کند.
در کلاس دهم دبیرستانی در مشهد، چند دانشآموز از این وضعیت گلایه دارند. یکی از آنها میگوید: وقتی معلم نیست، کلاس ما تعطیل نمیشود، بلکه یکی از بچهها باید نقش معلم را بازی کند! این درست نیست. ما برای یادگیری به مدرسه میآییم، نه تدریس کردن.
خانم نرگس صدیقی، مادر دو دانشآموز در اصفهان، با نگرانی بیان میکند: وقتی معلم کم باشد، کیفیت آموزش پایین میآید. من میترسم بچههایم برای کنکور آماده نشوند. البته که آموزش و پرورش تلاش میکند، ولی به نظر من مشکل ریشهای است.
در کنار نظرات مردم، به گفته کارشناسان بررسی ریشههای کمبود معلم نشان میدهد چند عامل اصلی نقش کلیدی دارند:
۱. حقوق و مزایا پایین
با وجود اهمیت فوقالعاده حرفه معلمی، حقوقها در مقایسه با سایر شغلها پایینتر است. این موضوع انگیزه معلمان جوان را برای ورود و ماندن در این شغل کاهش میدهد.
۲. بار کاری بالا و فشار روانی
معلمان با حجم زیادی از کلاسها، کارهای اداری و مسئولیتهای جانبی روبهرو هستند. فشارهای روانی و نبود حمایت کافی از سوی سیستم، آنها را خسته و دلزده میکند.
۳. توزیع نامناسب نیروی انسانی
بسیاری از معلمان ترجیح میدهند در شهرهای بزرگ و یا مناطق برخوردار کار کنند. این باعث شده در مناطق محروم کمبود معلم شدیدتر باشد.
۴. فرسودگی شغلی و ترک خدمت
تعداد زیادی از معلمان با گذشت چند سال از خدمت، به دلایل مختلف از جمله مشکلات مالی و فشار کاری تصمیم به ترک شغل میگیرند.
مهدی روشندل، استاد علوم تربیتی، در گفتگویی میگوید: کمبود معلم یک بحران ملی است و راهحل آن هم باید جامع و چندوجهی باشد. افزایش حقوق معلمان، بهبود شرایط کاری، حمایتهای روانی و تربیتی و جذب هدفمند نیرو در مناطق محروم، از جمله اولویتهاست.
او همچنین تأکید میکند که آموزش و پرورش باید با فناوریهای نوین و آموزش ترکیبی، کیفیت آموزش را افزایش دهد تا کمبود معلم کمتر به چشم بیاید.
آزمون استخدامی؛ نقطه امید یا ادامه بحران؟
هر سال، هزاران نفر در آزمون استخدامی آموزش و پرورش شرکت میکنند و منتظر اعلام نتایج میمانند. امسال هم این آزمون با هیجان فراوان برگزار شد، اما هنوز مشخص نیست که چقدر از این استخدامها میتواند بحران کمبود معلم را حل کند.
یکی از داوطلبان این آزمون، آقای حسین امیری، در گفتوگو با ما میگوید: امیدوارم که پس از اعلام نتایج، شرایط کاری بهتر شود. ما انگیزه داریم، اما باید حمایت و امنیت شغلی هم وجود داشته باشد.
ریشهها؛ سفری به عمق داستان معلمان
واقعیت این است که کمبود معلم به یکی از چالشهای جدی نظام آموزشی کشور بدل شده است. این بحران نهتنها بر کیفیت یادگیری تأثیر میگذارد، بلکه انگیزه معلمان، عدالت آموزشی و حتی اعتماد عمومی به نظام آموزش و پرورش را زیر سؤال برده است.
دلایل این کمبود را باید در مجموعهای از عوامل ساختاری، اقتصادی و مدیریتی جستوجو کرد:
بازنشستگی گسترده معلمان در دهه اخیر و جایگزینی ناکافی آنها؛ کاهش ظرفیت پذیرش در دانشگاه فرهنگیان و محدودیتهای جذب رسمی نیرو؛ حقوق پایین و مزایای ناکافی که باعث بیانگیزگی نیروی انسانی یا حتی مهاجرت نخبگان آموزشی میشود؛ و از همه مهمتر، توزیع نامتوازن معلمان در کشور؛ جایی نیرو مازاد است، و جایی دیگر مدرسهای با چند پایه بدون معلم مانده است.
راهکار برونرفت چیست؟
در چنین شرایطی، نیاز به یک بازنگری اساسی در سیاستهای جذب و نگهداشت معلم بهشدت احساس میشود. در ادامه، مهمترین راهکارهای پیشنهادی کارشناس آموزش و پرورش برای کاهش این بحران را بررسی میکنیم:
۱. افزایش جذب و آموزش معلمان آینده
باید ظرفیت دانشگاه فرهنگیان افزایش یابد و حمایتهای مالی و کیفی از این دانشگاهها تقویت شود. همچنین برگزاری آزمونهای استخدامی گسترده و منظم با هدف جذب نیروهای جوان و متخصص، از راهکارهای فوری و ضروری است.
۲. ترمیم نظام حقوق و مزایا
شغل معلمی باید از نظر اقتصادی نیز جذاب و با ثبات باشد. بازنگری در حقوق، پرداخت مزایای ویژه، طرحهای رفاهی، و ارائه مشوقهایی مانند امتیاز مسکن یا خدمات درمانی برای معلمان، بهویژه در مناطق دورافتاده، باید در اولویت قرار گیرد.
۳. استفاده هوشمندانه از معلمان بازنشسته و حقالتدریس
بسیاری از معلمان بازنشسته هنوز انرژی و تجربهی لازم برای آموزش دارند. میتوان از ظرفیت آنها در قالب طرحهای پارهوقت یا مشاوره بهره برد. همچنین معلمان حقالتدریس باید از طریق مسیرهای شفاف و عادلانه جذب رسمی شوند.
۴. گسترش آموزش از راه دور و فناوریهای آموزشی
در دنیای امروز، نبود معلم نباید به معنای توقف آموزش باشد. با توسعه زیرساختهای دیجیتال، بهویژه در روستاها و مناطق محروم، میتوان از معلمان مجرب برای تدریس از راه دور استفاده کرد. آموزش مجازی، در صورت استاندارد بودن، میتواند مکمل خوبی برای آموزش حضوری باشد.
۵. توزیع عادلانه نیروی انسانی
با کمک سامانههای اطلاعاتی و هوش مصنوعی، میتوان نیاز هر منطقه را شناسایی و نیروها را بر اساس ضرورت و اولویت بازتوزیع کرد. در کنار این، ایجاد سیاستهای تشویقی برای انتقال معلمان به مناطق بحرانی، بسیار مؤثر خواهد بود.
۶. توانمندسازی و آموزشهای ضمن خدمت
معلمان نیاز دارند بهروز بمانند. ارائه کارگاهها، دورههای ضمن خدمت، و آموزشهای مهارتی میتواند کیفیت آموزش را بالا ببرد و حتی امکان تدریس چندرشتهای را فراهم کند.
۷. مسیرهای جایگزین جذب معلم
فارغالتحصیلان توانمند سایر دانشگاهها، میتوانند پس از گذراندن دورههای تربیت معلم، وارد سیستم آموزشی شوند. این تنوع در جذب، به شرط حفظ استانداردها، میتواند راهکاری مؤثر و سریع باشد.
نقش مدارس چیست؟
مدارس نیز میتوانند در این بحران نقش فعالتری ایفا کنند از جمله استفاده از ظرفیت اولیا و مربیان برای حمایتهای آموزشی و مشاورهای، طراحی برنامههای کمکآموزشی در قالب پروژههای داوطلبانه و بهرهگیری از معلمان چندمهارته یا آموزش مهارتهای تدریس چندپایهای. البته که امروزه این مسایل نگاه کم رنگ تری در مدارس دارد و اولویتها مسائل دیگری است ولی باید مدارس به این سمت و سو حرکت کنند.
امروز کمبود معلم تنها یک آمار خشک روی کاغذ نیست؛ صدای بیجواب ماندهی هزاران دانشآموزی است که در کلاسهای نیمهخالی نشستهاند. آزمونهای استخدامی اگرچه میتواند بخشی از این نیاز را پاسخ دهد، اما تا زمانی که برنامهای بلندمدت و پایدار برای جذب، تربیت و نگهداشت معلمان تدوین نشود، هر سال همین چرخه تکرار خواهد شد. آموزش، سرمایهای است که با وصلهپینه تأمین نمیشود؛ آینده نسلها در گرو تصمیمهایی است که امروز باید شجاعانه و مدبرانه گرفته شود.
انتهای پیام/