13:36 26 / 05 /1404
ناترازی انرژی از دریچه علم/۲۰

هدررفت سالانه ۱.۳۵ میلیارد متر مکعبی آب در کشور؛ پروژه‌های انتقال راهی به ناکجاآباد است

هدررفت سالانه ۱.۳۵ میلیارد متر مکعبی آب در کشور؛ پروژه‌های انتقال راهی به ناکجاآباد است
استادتمام و عضو هیئت علمی دانشگاه تأکید کرد: با محققان و کارشناسان حوزه آب گفت‌و‌گو کرده‌ام و بر این نکته اتفاق‌نظر دارند که انتقال آب به میزان زیاد و قابل توجه به مسافت‌های طولانی، قطعاً در بلندمدت آسیب‌های جدی به اکوسیستم وارد می‌آورد و این شیوه غلط راهی به ناکجاآباد است.

خبرگزاری آنا ـ حسین بوذری؛ بحران آب در ایران به‌‌خصوص در کلان‌شهرها ازجمله تهران به یکی از چالش‌های جدی و پایدار تبدیل شده و بررسی‌های اخیر نشان می‌دهد که مصرف آب شرب در تهران به‌تنهایی ۲۳ درصد از کل مصرف آب شرب کشور را به خود اختصاص می‌دهد، در حالی که سهم جمعیتی این استان کمتر از این میزان است.

این عدم تناسب نه‌تنها نشان‌دهنده فشار بالای مصرف بر منابع آبی، بلکه نمایانگر مشکلات عمیق‌تری در زمینه مدیریت منابع آب و زیرساخت‌هاست.

یکی از معضلات اصلی در این زمینه، فرسودگی و ناکارآمدی شبکه توزیع آب شرب کشور است، به‌طوری‌که آمار رسمی نشان می‌دهد سالانه بالغ بر ۱.۳۵ میلیارد متر مکعب آب در این شبکه هدر می‌رود، در حالی که کل مصرف سالانه آب شرب در تهران فقط ۱.۲ میلیارد متر مکعب است، به عبارت دیگر، تقریباً ۳۲ درصد از آب شرب به دلیل وضعیت نامناسب زیرساخت‌ها به هدر می‌رود و این هدررفت نه‌تنها به کاهش منابع آبی کشور منجر می‌شود، بلکه احساس ناامنی در تأمین آب شرب سالم و پایدار را نیز به دنبال دارد.

در چنین شرایطی، انتظار از مردم برای کاهش مصرف آب به چالشی جدی تبدیل می‌شود. چگونه می‌توان از شهروندان خواست که در مصرف آب صرفه‌جویی کنند، در حالی که خود زیرساخت‌ها و شبکه توزیع با چنین سطح بالایی از نشتی و هدررفت مواجه هستند؟

این پرسش به‌خصوص زمانی که افکار عمومی به‌طور منطقی در پی پاسخ به آن است، به مسئله‌ای مهم و اجتماعی تبدیل می‌شود و این نکته به‌وضوح نشان می‌دهد که قبل از درخواست از مردم برای صرفه‌جویی، باید اقدامات لازم برای اصلاح وضعیت هدررفت آب انجام شود.

علاوه بر این، نگرش جامعه نسبت به آب شرب که گاهی به‌عنوان یک کالای بی‌ارزش تلقی می‌شود، نتیجه سیاست‌گذاری‌های نادرست و قیمت‌گذاری نامتناسب است و هنگامی که قیمت آب به‌گونه‌ای تعیین می‌شود که به نظر می‌رسد مجانی است، دیگر نمی‌توان انتظار داشت که مردم به ارزش واقعی آن توجه کنند؛ بنابراین، اصلاح الگوی مصرف آب شرب نیازمند تغییر در نگرش و سیاست‌های اقتصادی است.

در نهایت، باید به این نکته توجه کرد که بحران آب در ایران نه‌تنها یک مشکل زیست‌محیطی و اقتصادی، بلکه یک چالش اجتماعی نیز هست. برای عبور از این بحران، نیاز به همکاری و همفکری متخصصان و کارشناسان در حوزه آب داریم تا بتوانیم به‌طور مؤثری به این چالش‌ها پاسخ دهیم و از تجربیات جهانی بهره‌مند شویم.

به‌این‌ترتیب باید به سمتی حرکت کنیم که آب را به‌عنوان یک کالای ارزشمند بشناسیم و سیاست‌های خود را بر اساس این درک بنا کنیم.

خبرنگار آنا در گفت‌وگویی تخصصی با سیدهاشم اورعی استادتمام دانشکده برق و عضو هیئت علمی دانشگاه صنعتی شریف، رئیس هیئت‌مدیره اتحادیه انجمن‌های انرژی ایران، رئیس هیئت‌مدیره انجمن علمی انرژی بادی ایران و عضو باشگاه اقتصاد انرژی و در قالب پرونده «ناترازی انرژی از دریچه علم» به بررسی علت وقوع بحران آب پرداخته و از منظر علمی راهکار‌های آن را برشمرده و تأثیر آن را بر جامعه و اقتصاد کشور مورد واکاوی قرار داده است.

بخش دوم گفت‌و‌گو با اورعی در پی می‌آید: (بخش نخست را اینجا بخوانید)

تهران تشنه، شبکه سوراخ؛ ۳۲ درصد آب به جای مصرف هدر می‌رود!

آنا: چه راهکار‌های جامع و مؤثری شامل اصلاحات فنی در شبکه توزیع، اقدامات مدیریتی در سطح کلان و سیاست‌های تشویقی یا بازدارنده باید برای مصرف‌کنندگان در دستورکار دولت و نهاد‌های مسئول قرار گیرد تا علاوه بر رفع معضل هدررفت گسترده آب، امکان پاسخگویی به مطالبات عمومی مبنی بر لزوم کاهش هدررفت پیش از درخواست صرفه‌جویی از شهروندان، فراهم شود؟

اورعی: بررسی‌ها نشان می‌دهد که مصرف آب شرب در کلان‌شهر تهران با سهمی معادل ۲۳ درصد از کل مصرف آب شرب کشور به مراتب فراتر از سهم جمعیتی این استان است.

این عدم تناسب، چالش‌های قابل توجهی را در مدیریت منابع آبی کشور ایجاد کرده است. یکی از مهم‌ترین معضلات موجود، فرسودگی گسترده شبکه توزیع آب شرب کشور است که منجر به هدررفت قابل توجهی از این منبع حیاتی می‌شود.

آمار رسمی حاکی از آن است که حجم هدررفت آب در شبکه توزیع آب شرب کشور، سالانه بالغ بر ۱.۳۵ میلیارد متر مکعب است، این در حالی است که کل مصرف سالانه آب شرب در تهران ۱.۲ میلیارد متر مکعب است، به عبارت دیگر، تقریباً ۳۲ درصد از آب شرب به دلیل وضعیت نامناسب زیرساخت‌های شبکه  و فرسودگی شبکه به هدر می‌رود.

در چنین شرایطی که شبکه توزیع آب شرب کشور با چنین سطح بالایی از نشتی و هدررفت مواجه است و مشک شبکه آب شرب کشور سوراخ است (یعنی عملاً یک سوم آب به هدر می‌رود)، چگونه از مردم انتظار داشته باشیم کم مصرف کنند؟! و انتظار از شهروندان برای کاهش مصرف، ممکن است با واکنش‌هایی مواجه شود.

افکار عمومی چه به صورت آشکار و چه به صورت ضمنی این پرسش را مطرح می‌کنند که پیش از درخواست از مردم برای صرفه‌جویی، آیا دولت و نهاد‌های مسئول، اقدامات لازم برای کاهش هدررفت در شبکه را انجام داده‌اند؟ این نکته، صرف نظر از قضاوت درباره درستی یا نادرستی این واکنش، به‌عنوان یک واقعیت اجتماعی و چالشی در حوزه مدیریت منابع آبی باید مورد توجه قرار گیرد.

آنا: چگونه می‌توان سازوکار‌های نوآورانه اقتصادی و سیاستی را طراحی و اجرا کرد که علاوه بر جبران کاستی‌های زیرساختی در شبکه توزیع، نگرش جامعه را نسبت به ارزش واقعی آب تغییر داده و مسئولیت‌پذیری فردی و جمعی را در مدیریت پایدار منابع آب افزایش دهد، در این راستا، نقش دولت در اصلاح نظام تعرفه‌گذاری و هدایت فرهنگی جامعه برای پذیرش رویکرد‌های جدید در مصرف آب چیست؟

اورعی: تأکید می‌شود که در حوزه آب شرب، یکی از مسائل اصلی ما به فرسودگی شبکه توزیع بازمی‌گردد و موضوع دوم به اقتصاد آب مربوط می‌شود و این پرسش مطرح است که چگونه می‌توانیم از ۱۰۰ نفر در جامعه نظرسنجی کنیم و از آنان بپرسیم آیا در طول عمر خود قبض آب را مورد ملاحظه دقیق قرار داده‌اند یا خیر؟

تجربه شخصی اینجانب نشان می‌دهد که چنین تجربه‌ای در طول عمرم نداشته‌ام. اینجانب در طول عمرم قبض آب را مورد ملاحظه دقیق قرار نداده‌ام، یعنی قصد دارم این نکته را مطرح کنم که در بخش شهری، خانگی یا آب شرب به نظر می‌رسد که آب مجانی تلقی می‌شود؛ گویی این هدیه‌ای الهی است که به ما ارزانی شده است و این نگرش صحیح نبوده و اینطور نیست.

سیاست‌های دولت نیز همین رویکرد را منعکس می‌سازد، اما اینطور نیست. هنگامی که ما اقتصاد آب شرب را بدین‌گونه با بی‌توجهی، مجانی یا بسیار ارزان قیمت‌گذاری می‌کنیم، دیگر نمی‌توانیم از مردم درخواست کنیم که مصرف کم یا صحیح داشته باشند، چراکه به وضوح اعلام می‌کنیم و فریاد می‌زنیم که این کالا بی‌ارزش است؛ بنابراین کالای بی‌ارزش که قیمت ندارد.

در نتیجه یکی از مشکلات را خودمان ایجاد می‌کنیم و در آن مانده‌ایم، اکنون با چالش آب مجانی، آب شرب مجانی و شبکه توزیع سوراخ مواجه هستیم، حال شما به مردم بگویید که مصرف آب را کاهش دهند. 

در گذشته هنگامی که این موضوع مطرح می‌شد، بحث فرهنگ‌سازی پیش می‌آمد، معمولاً گفته می‌شود که باید فرهنگ‌سازی شود. بله، حتماً باید فرهنگ‌سازی شود. سپس گفته می‌شود که مردم مقصرند و فرهنگ صحیح مصرف آب را ندارند و اینجانب معتقدم که نه فقط در حوزه آب، بلکه در هر کاری که مردم جامعه به درستی انجام می‌دهند، امتیاز آن برای دولت و نظام حکمرانی است که بخش فرهنگ‌سازی، یعنی آن وظیفه فرهنگ‌سازی‌اش را دولت به درستی انجام داده، مجلس به درستی قانون وضع کرده و قس علی هذا (قیاس کنید بر این).

آب مجانی، مصرف بی‌رویه؛ مقصر کیست؟

آنا: چگونه می‌توان نظام مدیریتی و اجرایی کشور را به‌گونه‌ای اصلاح کرد که علاوه بر اولویت‌بخشی به تأمین آب شرب پایدار و جلوگیری از هدررفت منابع، سازوکار‌های شفاف و مؤثری برای مدیریت مصرف آب در بخش‌های مختلف (از جمله فضای سبز شهری) و همچنین اصلاح نگرش عمومی نسبت به ارزش واقعی آب، پیاده‌سازی شود؛ به‌طوری‌که مسئولیت اقدامات اصلاحی به درستی به نهاد‌های مسئول بازگردد و از برون‌سپاری ناکارآمدی‌ها به مردم جلوگیری شود؟

اورعی: چنانچه یک اقدام خاص توسط مردم جامعه به شکل نادرست و غلط انجام می‌گیرد، به عنوان مثال در صورتی که فردی به بستن کمربند ایمنی مبادرت نورزد، نتیجه‌ این می‌شود که سیاست‌های فرهنگی دولت صحیح نیست یا به میزان کافی اثربخش نبوده است. 

به عبارت دقیق‌تر آموزش‌های لازم به شهروندان ارائه نشده و سازوکار‌های تنبیهی ازجمله جریمه به نحو مؤثری اعمال نشده است؛ بنابراین اگر مردم به شیوه نامناسبی آب را مصرف می‌کنند، این نتیجه سیاست‌گذاری‌های نادرست دولت‌هاست، به عنوان مثال قیمت‌گذاری مجانی (یا بسیار ارزان) آب.

در مسیر‌های تردد شهری در اتوبان‌ها و همین خیابان‌ها و بلوارها شاهدیم که شیر‌های آب رها شده‌اند و آب به خیابان جاری می‌شود. این تصویر در ذهن ناخودآگاه من به عنوان یک شهروند ثبت می‌شود و به من این سیگنال را می‌دهد که آب یک کالای بی‌ارزش است.

علاوه بر این، مطرح می‌شود که شهرداری حدود ۶۰ درصد از آبی را که برای نگهداری فضای سبز استفاده می‌کند ـ که اینجانب این موضوع را شنیده‌ام و نمی‌دانم آیا حتماً همینطور است ـ آب شرب است. همه جا و همه جا، یعنی یک شهروند در ایران به‌خصوص در تهران هنگامی که از صبح تا شب در فضای شهری تردد می‌کند، می‌بیند و می‌شنود، تمام اینها به او این سیگنال را می‌دهد که اینها نتیجه سیاست‌های دولت‌هاست است. به او دارد می‌گوید که آب یک کالای بی‌ارزش است.

سپس ناگهان با این پیام مواجه می‌شویم که «آب مصرف نکنید!»، «آب تمام شده»، «آب در حال اتمام است». این پرسش مطرح می‌شود که چرا دارد تمام می‌شود؟ پاسخ‌های معمول این است که «مردم بد مصرف می‌کنند»، «مردم مقصرند»! که اصلاً اینگونه نیست، بلکه تمام اینها نتیجه سیاست‌های غلط دولت‌هاست.

آنا: نقش سیاست‌های فعلی در بخش کشاورزی (مصرف آب) و صنعت در تشدید بحران آب کشور به‌خصوص تهران تا چه حد است و چه راهکار‌های جایگزینی پیشنهاد می‌کنید؟

اورعی: تقریباً چهار درصد از منابع آبی کشور در این بخش به مصرف می‌رسد، ادعا نمی‌کنم که این میزان قابل قبول است، اما مسئله اصلی بازهم در سیاست‌گذاری‌های ما نهفته است.

آنا: علت چیست؟ 

اورعی: منظورم موقعیت جغرافیایی است، قصد ندارم وارد بحثی شوم مبنی بر اینکه آیا نباید در این مناطق کارخانه فولاد احداث کنیم یا نباید به سمت صنایع آب‌بر گرایش یابیم؛ آن یک بحث جداگانه است، اما حداقل هنگامی که اقدام به مکان‌یابی و جایابی صنایع آب‌بر می‌‌کنیم، با کدام حساب و کتاب این صنایع را در مناطق مرکزی کشور مستقر کرده‌ایم؟ درحالی که باید با تفکر پیش برویم و در حال حاضر ما این صنایع را به صورت متمرکز در مناطق مرکزی کشور مستقر کرده‌ایم که قطعاً عاقلانه نیست.

این اشتباه اولیه است. سپس برای پوشش دادن این اشتباه اولیه، دست به یک اشتباه بزرگ‌تر می‌زنیم و آن، پروژه‌های انتقال آب است. 

حداقل هنگامی که اقدام به مکان‌یابی و جایابی صنایع آب‌بر می‌‌کنیم، با کدام حساب و کتاب این صنایع را در مناطق مرکزی کشور مستقر کرده‌ایم؟ درحالی که باید با تفکر پیش برویم و در حال حاضر ما این صنایع را به صورت متمرکز در مناطق مرکزی کشور مستقر کرده‌ایم که قطعاً عاقلانه نیست، این اشتباه اولیه است. برای پوشش دادن این اشتباه اولیه، دست به یک اشتباه بزرگ‌تر می‌زنیم و آن، پروژه‌های انتقال آب است

اینجانب این را با اطمینان کامل اعلام می‌‌کنم، چراکه با محققین و کارشناسان حوزه آب گفت‌و‌گو کرده‌ام که اتفاق نظر دارند انتقال آب به میزان زیاد و قابل توجه به مسافت‌های طولانی، قطعاً در بلندمدت (تأکید می‌کنم در بلندمدت) آسیب‌های جدی به اکوسیستم وارد می‌آورد و ما در حال دخالت در کار خداوند متعال هستیم.

از سدسازی تا انتقال آب؛ هر راه‌حل بحران بزرگ‌تری می‌سازد

آنا: دلیل علمی شما بر نادرستی انتقال آب به میزان زیاد و قابل توجه به مسافت‌های طولانی چیست که منجر به آسیب دیدن اکوسیستم می‌شود، درحال حاضر دولت در حال انتقال آب از سد طالقان به تهران و کرج است؟

اورعی: مثال این مورد را در سدسازی‌های دهه‌های شصت، هفتاد و هشتاد مشاهده کردیم، آیا این سدسازی‌ها در نهایت منجر به خشک شدن دریاچه ارومیه به‌عنوان یکی از دلایل اصلی نشد؟ در روز‌های اولیه، همه سرمست بودند و به سدسازی می‌پرداختند، تمام منابع کشور برای سدسازی برای توسعه کشاورزی به کار گرفته شد، شد این نتیجه‌‌اش.

دوباره می‌گویم، انتقال آب به این میزانی که ما در مورد آن صحبت می‌کنیم، به عنوان مثال، برداشت آب از خلیج فارس و انتقال آن به مشهد، شما به مسافت‌ها نگاه کنید، فرد دیگری می‌گوید آب را برداشت کرده و دریاچه ارومیه را پر کنیم.

البته اینجانب با احتمال قوی می‌دانم که دلیل این‌گونه اقدامات چیست و در پس پرده این اقدامات رانت و فساد نهفته و خوابیده است و منابع مالی عظیمی پشت سر آنها قرار دارد.

مگر ما ماجرای مسخره آب ژرف را در سیستان و بلوچستان در دولت‌های یازدهم و دوازدهم مشاهده نکردیم؟ عددی که اینجانب دیدم، فکر می‌کنم یک‌هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان بودجه تخصیص داده شد که به‌یکباره گفتند یک‌هزار میلیارد متر مکعب آب از کوه‌های هندوکش می‌آید، از زیر سیستان و بلوچستان عبور می‌‌کند و به خلیج فارس می‌ریزد و بودجه را گرفتند، چهار چاه به عمق ۳ هزار متر حفر کردند و تمام شد و رفت و هیچ نتیجه‌ای از آن حاصل نشد و این نیز از همان جنس است.

آنا: چگونه می‌توان با اصلاح حکمرانی آب و بازنگری در مدل‌های اقتصادی مصرف از مواجهه با تناقض بین سیاست‌های اعلامی (صرفه‌جویی) و سیاست‌های اجرایی (هدررفت و انتقال آب) اجتناب کرد؟

اورعی: از نظر اینجانب این صحبت‌ها صرف‌نظر از رانت و فسادی که پشت آن نهفته است، اساساً باید به‌لحاظ اکولوژیکی مورد بررسی قرار گیرد و واقعاً عاجزانه از مسئولان مربوطه تقاضا دارم که این را به‌عنوان یک خواسته اجتماعی مطرح کنند.

شما باید این را به راه اندازید تا بگویند: آقا! بیایید و ما تعداد زیادی متخصص بسیار ارزشمند داریم. اینجانب افرادی را می‌شناسم که در منزل نشسته‌اند، استادان دانشگاهی که در سطح بین‌المللی در حوزه آب مطرح هستند، اما نشسته‌اند و دلشان خون است که این باید یک مطالبه اجتماعی شود که قبل از اینکه این کار‌ها و این پروژه‌ها را دنبال کنید، اشکالی ندارد، به یک سری متخصص و محقق بسپارید تا این پروژه‌ها را به صورت بی‌طرفانه بررسی کنند. 

نمی‌دانم، مورد خاص «از خلیج فارس به مشهد» اشکالی ندارد که بررسی شود و این یک پروژه‌ای نیست که یکشبه بخواهد انجام شود؛ بنابراین به جای اینکه به فکر انتقال آب یا اجرای پروژه‌های انتقال آب باشیم، باید ابتدا به خودمان نگاه کنیم و به سمت اصلاح حکمرانی آب، مدیریت آب و بالاخره اقتصاد آب گام برداریم. 

عرض کردم تا زمانی که کشاورز ما از عمق ۲۰۰ متری با برق و آب مجانی، آب را استخراج کند، ببرد، دو سوم آن را در مسیر تلف کند و هدر بدهد، دوباره برود پایین (برای آبی که پول خرج کرده‌ایم، برقی که نداریم صرف کرده‌ایم و آورده‌ایم بالا) دوباره برود پایین و محصول خود را به صورت غرقابی آبیاری کند، صحبت از اصلاح الگوی مصرف یک شعار توخالی خواهد بود.

تا زمانی که شهروند ما هیچ ایده‌ای از ارزش و قیمت آبی که مصرف می‌کند، نداشته باشد و اصلاً قبض آبی ندیده باشد، صحبت از اصلاح الگوی مصرف آب شرب حرف و شعار توخالی است و تا زمانی که هزینه تأمین آب صنعت ـ عموماً، ما استثنا‌ها را کنار می‌گذاریم ـ در مقایسه با قیمت تمام شده محصول و تولیدات آن ناچیز باشد، بازهم صحبت از الگو و اصلاح الگوی مصرف، صرفاً شعاری بیش نیست.

راهکار عبور از بحران آب؛ اقتصاد آب و خصوصی‌سازی

آنا: با تمام این تفاسیر راهکار شما برای عبور از شرایط بحران آبی چیست؟

اورعی: در وهله نخست، این امر یکشبه قابل حصول نیست و باید افرادی متخصص، عالم، عاقل، وطن‌پرست و سالم را گرد هم آوریم و یک برنامه جامع تنظیم کنیم و این امر کاملاً شدنی است؛ افراد شایسته حضور دارند، اما ما از آنها بهره نمی‌گیریم. چرا؟ چون آن افراد ویژگی‌های خاصی دارند: «صداقت»، «شجاعت» و «درایت»، اما آنها اهل «بله قربان» گفتن نبوده و حاضر نیستند امضا‌های طلایی را صادر کنند که میلیاردها، شاید هزاران میلیارد به جیب بخش خاصی از جامعه سرازیر شود و این کار را انجام نمی‌دهند.

خب، چه باید کرد؟ باید یک برنامه حداقل کوتاه‌مدت پنج ساله تنظیم شود، سپس به سمت یک برنامه ۱۰ ساله حرکت کنیم.

آنا: پیشنهادتان چیست؟ 

اورعی: باید دو اقدام اساسی به شرح زیر انجام شود:

اصلاح اقتصاد آب: اقتصاد آب باید در یک دوره مثلاً پنج ساله اصلاح شود و باید صراحتاً به مردم بگوییم که امکان ادامه روند فعلی در بخش آب وجود ندارد و اقتصاد آب باید طی یک دوره مثلا‍ پنج‌ساله اصلاح شود و قیمت آب باید به‌گونه‌ای تعیین شود که بیانگر و دلالت بر ارزش واقعی این نعمت خدادادی باشد، نه اینکه مجانی تلقی شود و ما مدام فریاد بزنیم که ارزشی ندارد.

خصوصی‌سازی: همزمان با اصلاح اقتصاد آب، باید به سمت خصوصی‌سازی حرکت کنیم. مادامی که آب و نه فقط آب، بلکه هر فعالیتی که به دولت سپرده شود، همین سرنوشت را پیدا می‌کند.

ببینید، آب یک کالای تجاری است و ما آن را به یک ابزار سیاسی تبدیل کرده‌ایم و حکمرانی آب باید آب را به چشم یک کالای تجاری ببیند، نه یک کالای سیاسی و این امر نباید یک شبه صورت پذیرد، بلکه به تدریج باید رخ دهد.

شرکت‌های آب و فاضلاب و سایر نهاد‌های مشابه، چه معنایی دارد که دولتی باشند؟ اینها باید به بخش خصوصی منتقل شوند و اگر آب ارزش داشته باشد و بخش خصوصی به‌عنوان مجری، سالم و گرداننده صحنه (مثلاً آب و فاضلاب تهران)، مسئولیت را برعهده بگیرد، آیا ممکن است یک سوم آب در شبکه سوراخ ما هدر برود؟ حتی یک بشکه را هم هدر نخواهیم داد. آنگاه به‌دنبال بازگردانی و چرخش آب، دنبال تصفیه آب خواهیم رفت. چرا؟ چون اقتصاد حاکم است و اما ما با این دولتی بودن مسئله آب در همه بخش‌ها، تمام این قوانین مسلم اقتصادی را زیرپا گذاشته‌ایم.

بنابراین حتماً و حتماً آنگونه که عرض کردم، باید از اکنون برنامه‌ریزی کنیم و یک برنامه حرکت به سوی خصوصی‌سازی را آغاز کنیم، البته وقتی می‌گوییم خصوصی‌سازی، به این معنا نیست که دولت کاملاً کنار بکشد و دولت باید نظارت و قوانین را وضع کند و بر اجرای صحیح آنها نظارت داشته باشد، از نظر استاندارد‌ها و ....

از سوی دیگر، قشر آسیب‌پذیر ممکن است اعتراض کنند که آب گران می‌شود و بعد عده‌ای قادر به پرداخت آن نخواهند بود. در این صورت، دولت نباید از طریق وزارت نیرو ـ که مسئول حمایت مالی یا یارانه دادن نیست ـ یا جهاد کشاورزی، بلکه از طریق بخش دیگری از دولت، آن قشر را حمایت نماید، نه اینکه به این طریق، اساس کار را نابود کند.

انتهای پیام/

ارسال نظر
گوشتیران
قالیشویی ادیب
رسپینا