چهره پنهان خاموشیها/ برق نیست، زندگی هست

به گزارش خبرنگار خبرگزاری آنا، اگر تابستان امسال را در هر نقطهای از ایران گذرانده باشید، احتمالاً لحظهای بوده که در میان روز یا حتی شب، ناگهان برق خانهتان رفته و همهچیز برای مدتی در خاموشی فرو رفته است. این تجربه مشترک بین شهروندان استانهای مختلف از تهران گرفته تا مشهد، اهواز، یزد، کرمانشاه، سنندج و حتی روستاهای دورافتاده تکرار شده؛ گویی خاموشی دیگر یک اتفاق نیست، بلکه بخشی از زندگی روزمره شده است.
اما بیایید این پدیده را فقط از زاویهی منفیاش نبینیم. قطعی برق، اگرچه موجب اختلال در امور روزانه، نگرانی بیماران، مشکلات برای کسبوکارها و مختل شدن آموزش آنلاین شده، اما همزمان درهای جدیدی را هم باز کرده؛ به سبکهایی از زندگی که شاید مدتهاست فراموششان کردهایم.
از اضطراب دیجیتال تا نفس تازه
در روزگاری که همهچیز به اینترنت و نمایشگر وصل شده، قطع برق یعنی قطع دسترسی به همهچیز. اما جالب است بدانیم که برخی روانشناسان معتقدند این قطعیها، بهویژه اگر کوتاهمدت باشد، میتواند نقش یک «دیتاکس دیجیتال اجباری» را ایفا کند. مریم، مادر دو فرزند از تبریز، میگوید: اولش بچههام غر میزنن که وای برق رفت، ولی بعدش میبینی بازیهای خلاقانهای راه میندازن که اصلاً توی گوشی یا تبلت پیدا نمیشه.
خانوادههایی که همیشه پای گوشی بودن، حالا مجبور شدند دور شمع بنشینند، چای ذغالی بنوشند و خاطره تعریف کنند، از تجربههایی گفتهاند که سالها تکرار نشده بود. حمید، کارمند بانک از یزد، تعریف میکند که برای اولین بار بعد از مدتها، شب را با همسر و بچههایش وسط حیاط خانه گذرانده، آسمان را نگاه کرده و برایشان قصه گفته. همهمون گفتیم کاش برق همیشه نمیاومد.
اما واقعیت فقط همین نیست/ کسبوکارهایی که زیر فشارند
از آن سوی ماجرا، بسیاری از مشاغل، بهخصوص کسبوکارهای کوچک، این خاموشیها را تحملناپذیر میدانند. فروشگاههای مواد غذایی با یخچالهایی که خاموش میشوند، نانواییهایی که با دستگاه کار میکنند، و کارگاههای صنعتی کوچک در شهرکهای صنعتی، همه و همه با خسارتهای مالی و اختلال جدی در عملکرد روبهرو شدهاند. حسین، صاحب یک کارگاه تراشکاری در اطراف اصفهان، میگوید: برق که میره، انگار داریم نفس مصنوعی قطع میکنیم. مشتری میره، دستگاه میمونه خاموش، ضرر میره بالا.
این مشکل فقط مالی نیست. برخی خدمات حیاتی مثل درمان بیماران در خانه، نگهداری از نوزادان در دستگاه، یا حتی حفظ ایمنی ساختمانهای بلند در نبود آسانسور و نور، چالشهای جدیای ایجاد کرده است.
نور شمع، تاریکی اقتصاد
در نگاهی کلان، قطعیهای مکرر برق در کشوری با منابع عظیم انرژی، چون ایران، بازتابی است از مشکلات مدیریتی و ضعف در زیرساختهای توزیع و تولید انرژی. کارشناسان معتقدند کمبود سرمایهگذاری، فرسودگی نیروگاهها، مصرف بیرویه و فقدان الگوی مصرفی هوشمندانه، دست به دست هم دادهاند تا این بحران به شکل روزانه در زندگی مردم ظاهر شود. با این حال، همین بحران، تلنگری است به ضرورت تغییر سبک زندگی.
بازگشت به خانه؛ خانهی واقعی
بسیاری از خانوادهها، پس از چند روز تجربهی قطعی برق، متوجه شدهاند که چقدر نیاز به بازگشت به ارتباطهای انسانی دارند. برخی رسانههای خانوادگی پر شده از عکسهایی با هشتگهایی مانند خاموشیِ روشنایی، که در آن خانوادهها در نور شمع یا فانوس کنار هم نشستهاند، بازی میکنند، غذا میخورند یا حتی شعر میخوانند.
نرگس، معلم بازنشسته از بوشهر، میگوید: من و شوهرم مدتها بود که فقط کنار هم غذا میخوردیم ولی حرفی نمیزدیم. اون شب برق نبود، نشستیم با هم، خاطره تعریف کردیم، خندیدیم. یادم اومد چرا اصلاً ازدواج کرده بودم.
از سوی دیگر، خانهداری نیز دستخوش تغییر شده. بدون وسایل برقی، خیلی از خانمهای خانهدار به تجربههای سنتی برگشتهاند: پخت نان در تنورهای خانگی، درست کردن مربا و ترشی، یا حتی استفاده از بادبزنهای دستی. تجربهای که برخی از آن با لذت یاد میکنند.
نفس طبیعت، نفَس ما
یکی دیگر از وجوه کمتر دیدهشده این خاموشیها، اثرات زیستمحیطی آن است. در روزهایی که مصرف برق کاهش مییابد، بار روی نیروگاهها کم میشود و در برخی موارد، آلودگی هوا کاهش پیدا میکند. تهران، اصفهان و مشهد در روزهایی که قطعی برق داشتند، طبق گزارشهای مردمی، آسمانی شفافتر و هوایی پاکتر را تجربه کردند.
شاید این هم تلنگری باشد به اینکه سبک زندگی مصرفگرایانه ما تا چه حد در تخریب طبیعت نقش دارد و خاموشی، هرچند به اجبار، فرصتی برای بازاندیشی در این مسیر فراهم میآورد.
مریم سادات زحمتکش، روانشناس کودک، با دیدی متفاوت به مسئله نگاه میکند: قطع شدن برق، بهخصوص برای بچههایی که مدام پای تبلت و تلویزیون بودن، یک وقفهی لازم ایجاد کرده. والدین بالاخره متوجه شدن که میتونن با بچهها بازیهای تعاملی بکنن. حتی برخی خانوادهها از من خواستن براشون بازیهای بدون برق طراحی کنم. او ادامه میدهد: از لحاظ روانی، ما نیاز به جدایی مقطعی از تکنولوژی داریم. ولی خب، اگر این اتفاق بیبرنامه و ناگهانی باشه، استرسزاست.
در پایان، شاید قطعی برق هنوز هم برای بسیاری، خستهکننده و مشکلساز باشد، و این حقیقت را نمیشود انکار کرد. اما اگر از پنجرهای دیگر نگاه کنیم، این خاموشیها نه فقط برق را، که برخی «روشناییهای مصنوعی» را از ما گرفتند و شاید کمک کردند تا نورهای واقعیتری را در خودمان، در خانوادهمان، و در شیوه زیستمان دوباره کشف کنیم؛ و شاید مهمتر از همه، یادمان آوردند که روشن بودن لامپها لزوماً بهمعنای روشن بودن زندگی نیست.
انتهای پیام/