دلنوشتهای بر بام قصر کوفه؛ اینجا مسلم افتاد، تاریخ گریست/ اول محرم، روزی که کوفه از شرم سر خم کرد

به گزارش خبرنگار خبرگزاری آنا، روزها که به محرم میرسد، قلبها برای آغاز ماهی سرشار از حزن و جاودانه ساختن عشق به امام حسین (ع) به تپش میافتند. از اولین طلوع آفتاب محرم، بانگ یا حسین در خیابانها طنین میافکند. لباسهای سیاه به احترام اهل بیت (ع) پوشیده میشود، علمها به اهتزاز درمیآیند و تکایا و هیأتها پر میشوند از اشک، نوحه و ذکر.
نغمههای سینهزنی و زنجیرزنی، فضای معنوی و احساسی در دلها ایجاد میکند. بوی عطر و عود، فضایی روحانی و حزنآلود میسازد. مردم برای عرض ارادت به امام حسین (ع)، نخستین روز محرم را ویژه میدانند، روزی که یادآور شهادت نماینده وفادار ایشان، حضرت مسلم بن عقیل (ع) است.
روز اول محرم؛ روز حضرت مسلم بن عقیل (ع)
در سنت هیأتی یک رسم دیرین وجود دارد: نامگذاری هر روز از دهه محرم به نام یکی از شهدای کربلا. روز اول به پاس حماسه و فداکاری مظلومانه حضرت مسلم بن عقیل (ع) اختصاص یافته؛ او که با شجاعت تمام پیشقراول قیام شد تا با اراده راسخ خود، محبت کوفیان را بررسی کند.
مسلم بن عقیل بن ابیطالب، پسر عقیل، عموزاده امام حسین (ع) و از صحابه پیامبر (ص) بود. او در سال ۶۰ هجری از سوی امام حسین (ع) به کوفه فرستاده شد تا صداقت دعوت کوفیان را بررسی کند و زمینه بیعت عمومی با امام را فراهم سازد.
ابتدا ورود او شورانگیز بود: ۱۲ هزار نفر در نامههایی وفاداری خود را اعلام کردند. اما حضور عبیدالله بن زیاد، حاکمی خونخوار و بیرحم، نقشهها را برهم زد. او با تهدید، تطمیع و اعمال ارعاب، کوفیان را از حمایت امام بازداشت، و کوفه به شهری پر از ترس و خیانت بدل گشت.
ورود به کوفه
مسلم در نیمه ماه رمضان وارد کوفه شد و پس از سخنرانی و بیعت گرفتن با بزرگان شهر، امید داشت تکلیف روشن شود. او از حبیب بن مظاهر، رفاعه بن شداد و دیگر سران شهر امضاء بیعت گرفت.
اما هنگامی که عبیدالله بن زیاد حکومت را در دست گرفت، اوضاع تغییر کرد. نامههای تهدیدآمیز، فشارهای امنیتی و تبلیغات منفی علیه مسلم به سرعت تاثیر گذاشت و مردم را از او دور کرد. مسلم اندک اندک تنها شد؛ ابتدا از ۱۲ هزار نفر، چند هزار و سپس اندکی بیشتر باقی ماندند.
چرا و چگونه تنها ماند؟
به روایت تاریخی، شب که رسید فقط ۳۰ تا ۵۰ نفر همراه مسلم بودند و با نزدیک شدن به صبح، حتی همین تعداد نیز پراکنده شدند. ظلم و ارعاب مأموران باعث شد حتی وفاداران هم ترسیده و او را ترک کنند. مسلم وقتی خود را غریب و تنها یافت، تصمیم گرفت شبانه از مسجد خارج شود.
روضه شهادت
در بازار تاریک کوفه، جایی که ظلم حاکم فریاد میزد، مسلم به دنبال پناهگاهی رفت. سرانجام در خانهای به نام «طوعه» پناه گرفت، اما خیانت پسر طوعه که با ابن زیاد همدست بود، مکان او را لو داد.
محمد بن اشعث مأمور دستگیری مسلم شد. اما حضرت با شجاعتی مثالزدنی به مقابله پرداخت و زخمیهای زیادی بر بدنش وارد آمد. پس از اسارت، به حضور عبیدالله بن زیاد برده شد. او در حالی که لب از لبخند حذف نمیکرد، جرعهای آب طلبید. اما ابن زیاد آن را از او دریغ کرد و فرمود: «نمینوشی تا آب جوشان جهنم را بچشی!»
مسلم با دندانهای شکسته و دهانی پر از خون، قدح آب را بالا آورد، اما نتوانست بنوشد. او گفت: «الحمدلله، اگر قسمت من بود مینوشیدم.» سپس با ایمان به خدا، لب به ذکر «لا إله إلا الله» و صلوات نهاد و بسوی شهادت شتافت.
لحظهای که ابدی
بکیر غلام ابن زیاد، به بالای بام قصر رفت و گردن مسلم را زد. آنگاه جسدش را همچون شمع در باد، از آن بلندی روانه زمین کرد. صدای ذکرش، پژواک ایمان بود، چنانکه خونش، خون مظلومیت.
پس از شهادت، سر مطهر مسلم با سر هانی بن عروه به شام فرستاده شد و در دمشق بر سردر دروازهها آویخته شدند. پیکر او نیز در بازار قصابان کوفه بر زمین کشیده شد.
پیام امام حسین (ع)
وقتی خبر شهادت مسلم رسید، امام حسین (ع) با تأثر مطلق فرمود: «انا لله و انا الیه راجعون.» و افزود: «خیری در زندگی پس از ایشان نیست.» این جمله عمق غم و عظمت از دست دادن نمایندهاش را نشان میدهد.
و اما حال و هوای هیأتها در روز اول محرم
کف خیابانها پر از شرکتکنندگان است. مردان، زنان، حتی کودکان، همه آمدهاند تا نخستین روز محرم را عزاداری کنند. دستهجات زنجیرزنی، سینهزنی و سبکنوحه خوانی با خلوص و حضور قلب شرکتکنندگان همراهاند.
فضای معنوی و اجتماعی حاکم بر تکایا و مساجد،ادآور وحدت و همبستگی است و هرکس با صدایی حزین یا محزون، نوای مسلم را بلند میکند. گاه بانگ «اللهالله» فضا را اشباع از معنویت میکند.
بسیاری از پیرغلامان و نوحهخوانان با اشاره به روایتهای متواتر، زندگی و شهادت مسلم را با جزئیات شرح میدهند. در این بین، زمزمه کودکان و جوانان که برای نخستین بار مشق نوحهخوانی کردهاند، حزنآور و دلنشین است.
آری! روز اول محرم تنها آغاز ده روز پرحزن نیست، نشانه شروع یک مسیر است: مسیر ایثار، وفاداری و حماسه. شهادت حضرت مسلم بن عقیل (ع)، یادآور آن است که اگر زمین غریب شود، دین و حقطلبی نیازمند پیشقراولانی شجاع هستند.
مسلم بن عقیل با اجرایی که انجام داد، نه تنها نماینده امام حسین (ع) بود، بلکه در میان کوفیان تنها ماند، اما امید امام خود را از دست نداد. او تا آخرین لحظه نیرویش را برای حق گذاشت و نشان داد که حتی یک نفر اگر پای آرمان بایستد، تاریخ را تغییر میدهد.
ـ درس اول: ایستادگی در برابر ظلم مهمتر از تعداد است.
ـ درس دوم: عشق واقعی به امام و اهل بیت، تا پای جان و بدون چشمداشت معنایی دارد.
ـ درس سوم: مظلومیت بدون شکوه، پیامی بزرگ و جاودان برای آیندگان است.
با این وجود در شب و روز اول محرم، پیر و جوان عهد میبندند که راه مسلم و حسین (ع) را ادامه دهند؛ راهی که در آن، ایمان بر زنجیرها نیرومندتر است و عشق بر شمشیرها غالب میشود.
انتهای پیام/