تثبیت معادله «ضربه درمقابل ضربه»؛ تغییر محاسبات راهبردی و پیامدهای بلندمدت جنگ ۱۲ روزه

به گزارش خبرگزاری آنا، نبرد اخیر میان ایران و رژیم صهیونیستی، فراتر از یک رویارویی نظامی معمولی، پیامدهای عمیقی برای نظم امنیتی خاورمیانه به همراه داشت. در حالی که بسیاری بر تعداد موشکها و تخریبها تمرکز داشتند، اما نکته کلیدی در تغییر محاسبات استراتژیک و پیامدهای بلندمدت آن نهفته است.
ایران با موفقیت نشان داد که نه تنها یک قدرت نظامی قابل توجه است، بلکه ارادهای مصمم برای دفاع از خود و منافعش دارد. عملیاتهای دقیق و هدفمند، به ویژه در پاسخ به حملات رژیم صهیونیستی، نشاندهندهی آمادگی و قابلیتهای نظامی این کشور بود. این امر باعث ایجاد تردید در مورد توانایی اسرائیل برای ادامه عملیاتهای تهاجمی بدون مواجهه با هزینههای سنگین شد.
محاسبه دشمن این بود که با اقدام نظامی غافلگیرانه و ضربه آنی به سازمان رزم ایران، اول اینکه خلأ تصمیم و اقدام ایجاد خواهد شد و ایران قادر به پاسخ سنگین و گسترده نخواهد بود، دوم اینکه مداخله خارجی باعث تحریک گسلهای سیاسی و اجتماعی خواهد شد و با ایجاد آشوب فراگیر، طرح براندازی جمهوری اسلامی عملیاتی خواهد شد.
دشمن برای چنین روزی دههها تدارک و آمادگی ایجاد کرده بود؛ اما هر دو محاسبه دشمن به سرعت به شکست گرایید. با تدبیر فرمانده معظم کل قوا، سازمان رزم در کسری از ساعت، مجدداً احیاء و عملیات بیسابقه موشکی ایران کمتر از ۲۴ ساعت پس از تجاوز اسرائیل آغاز شد.
در فضای عمومی نیز نه تنها جنگ منجر به ایجاد آشوب و ناآرامی نشد؛ بلکه به عامل انسجام و اتحاد ملی زیر پرچم و حفظ موجودیت و تمامیت ارضی کشور تبدیل شد. رسواتر از همه در این پروژه شکستخورده، سفلگانی، چون پهلوی بودند که خیال کردند رژیم صهیونی میتواند برای آنها فرش قرمزی از خون ایرانیان پهن کند تا او با قدم زدن بر روی آن به پادشاهی برسد. حمایت از تجاوز این فرومایگان بیوطن به قدری مشمئز کننده بود که حتی مورد اعتراض بخش زیادی از مخالفان جمهوری اسلامی قرار گرفت که هنوز بهرهای از وجدان دارند.
ایران در این نبرد، قدرت نظامی خود را به نمایش گذاشت و نشان داد که قادر به دفاع از خود در برابر تهدیدات خارجی است. عملیاتهای دقیق و هدفمند، به ویژه در پاسخ به حملات رژیم صهیونیستی، اثربخشی و آمادگی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی را به اثبات رساند. این امر نه تنها بازدارندگی بالقوهی ایران را افزایش میدهد، بلکه به جامعه بینالمللی نشان میدهد که ایران یک بازیگر جدی و قابل اعتماد در منطقه است.
ورود مستقیم آمریکا به جنگ نیز نشانه دیگری از شکست محاسباتی دشمن و ناتوانی رژیم صهیونیستی در عملیات مستقل با وجود پشتیبانی همهجانبه تسلیحاتی، اطلاعاتی و پدافندی از طرف آمریکا و برخی کشورهای اروپایی است. آمریکا تصور میکرد که عملیات نظامی آن باعث انفعال و تسلیم ایران خواهد شد؛ یعنی همان چیزی که ترامپ سهشنبه گذشته نوشته بود «تسلیم بدون قید و شرط». ایران این محاسبه را نیز بهم زد و با حمله مستقیم به پایگاه العدید آمریکا در قطر، معادله جدیدی خلق کرد.
آتشبس فعلی، نتیجه مستقیم فشارهای بینالمللی و نگرانیهای دولت آمریکا بود. رژیم صهیونیستی با در نظر گرفتن هزینههای داخلی و بینالمللی ادامه این جنگ، به دنبال راه حلی دیپلماتیک برآمد و دست به دامان آمریکا شد و این واقعیت که ایران نیز به دنبال تشدید تنش نبود، نشاندهنده تمایل به جلوگیری از گسترش درگیری است.
نتیجه این نبرد، احتمالاً آغاز فصلی جدید در روابط منطقهای است. ایران با اثبات قدرت خود، میتواند تعاملات آینده را شکل دهد و انتظارات جدیدی را در مورد نقش خود در منطقه ایجاد کند.
نبرد اخیر، پیامدهای بلندمدت برای آینده منطقه به همراه دارد. ایران با اثبات قدرت و ارادهاش، میتواند در هر نوع مذاکرات آینده، موضع قویتری داشته باشد. این امر به ویژه در مورد مسائل حساس و سیاستهای منطقهای قابل مشاهده است. جمهوری اسلامی میتواند از این موقعیت برای ترویج دیپلماسی و همکاری در منطقه استفاده کند. ایجاد کانالهای ارتباطی با کشورهای همسایه و ارائهی پیشنهادهای سازنده برای حل اختلافات، میتواند به کاهش تنشها و ایجاد ثبات در منطقه کمک نماید. پ
علاوه بر این، ایران میتواند با تمرکز بر توسعه اقتصادی و بهبود شرایط زندگی مردم، جاذبه خود را در منطقه افزایش دهد. سرمایهگذاری در زیرساختها، آموزش، و فناوری، نه تنها به پیشرفت داخلی کمک میکند، بلکه میتواند ایران را به یک شریک قابل اعتماد و تأثیرگذار در عرصهی بینالمللی تبدیل نماید.
در حالی که آتشبس فعلی حساسیتها را کاهش میدهد، این نبرد ممکن است رژیم صهیونیستی و متحدانش را وادار کند تا استراتژیهای خود را بازبینی کنند و به دنبال راهحلهای دیپلماتیک پایدارتر باشند. از سوی دیگر، ایران میتواند از این موقعیت برای تقویت روابط خود با متحدان منطقهای و ایجاد ائتلافهای جدید استفاده کند. در نهایت، این رویداد نشان میدهد که تعاملات امنیتی در خاورمیانه پیچیدهتر و چندوجهیتر از گذشته است و نتایج آن میتواند تأثیرات عمیقی بر ثبات و امنیت منطقه داشته باشد.
اکنون معادله «ضربه در مقابل ضربه» تثبیت شده و برای دشمن مسجل شده که هر شرارتی علیه ایران بلافاصله پاسخ گسترده و سهمگین دریافت خواهد کرد. البته در این جنگ، ما هم خسارات مادی و معنوی دیدیم و از نقاط ضعفی آگاه شدیم که بیدرنگ باید در پی رفع آنها برآییم، اما نباید اجازه دهیم که دشمن بتواند از نقاط قوت ما ضعف بسازد. مهمترین نیاز امروز تقویت عامل پیروزی در مقابل دشمن یعنی انسجام بیشتر ملی و تقویت تجهیزات و سازکارهای دفاعی کشور است.
یادمان باشد با دشمنی خدعهگر طرف هستیم که هر لحظه ممکن است دست به خباثتی دیگر بزند. باید، چون سرباز با بغض انقلابی در سینه و چشم در چشم دشمن، مترصد اقدام لازم باشیم.
سید مصطفی میرزاباقری برزی، پژوهشگر و تحلیلگر ارشد رسانه و ارتباطات
انتهای پیام/
