تن لرزه پشت لاف تهدید/ آقای زرد به اینجا فکر نکرده بود

تن لرزه پشت لاف تهدید  آقای زرد به اینجا فکر نکرده بود
تهدید و لفاظی‌های روز گذشته دونالد ترامپ علیه جمهوری اسلامی و رهبر انقلاب چیزی جز اعتراف به شکست و ناتوانی در برابر تدابیر و قدرت ایران نبود. آنچه مشخص است عدم وجود استراتژی مشخص برای ادامه ایستادگی در برابر حملات جمهوری اسلامی در سرزمین‌های اشغالی و سردمداران غربی است که این چنین به تهدید روی آورده‌اند.

به گزارش خبرگزاری آنا، تجاوز رژیم صهیونیستی به خاک ایران عزیز، که با حملات ددمنشانه و رذیلانه به دانشمندان، فرماندهان ارشد، مراکز نظامی و تحقیقاتی کشورمان انجام شد، نقطه عطفی را در تاریخ خاورمیانه و ماهیت وجودی رژیم کودک‌کش به‌وجود آورد. اما این تجاوزگری تا به اینجا با پاسخ قاطع نیروهای مسلح کشورمان نه تنها سوال‌های جدی درباره توان بازدارندگی غرب و ماهیت واقعی به اصطلاح «گنبد آهنین» صهیونیست‌ها را مجددا زنده کرد، بلکه واکنش ایران و پاسخ سنگین و حساب‌شده جمهوری اسلامی را به عنوان فصلی تازه در معادلات قدرت خاورمیانه تثبیت کرد.

تجاوزی که از سوی رژیم صهیونیستی و با چراغ سبز و مجوز آمریکا صورت گرفت، با هدف ضربه زدن به خطوط قرمز امنیت راهبردی ایران کلید خورد. مقامات صهیونیست، مستظهر به حمایت سنتی کاخ سفید و متحدان اروپایی خود، بر این باور بودند که با یک حمله سریع و محدود می‌توانند ایران را غافلگیر و قدرت بازدارندگی تهران را تضعیف کنند. اما بلافاصله آشکار شد که این نوع توهم‌ها نتیجه‌ای جز تشدید ناامنی برای عاملانش به بار نخواهد آورد و هنوز هم زیر ضربات ایران کم کم کمر خم می‌کنند.

تجاوز به ایران نتیجه بحران و نکامی‌های رژیم صهیونیستی و غرب بود

رژیم صهیونیستی که طی ماه‌های گذشته با بحران‌های داخلی و ناکامی‌های پی‌درپی در جبهه فلسطین مواجه بود، تلاش کرد با طراحی عملیات تجاوزکارانه علیه ایران، افکار عمومی متلاطم داخلی خود را مدیریت کند و شکست‌های پیاپی را پشت پوششی از اقتدار و حمله پیشدستانه پنهان سازد. اما تجربه چند دهه اخیر نشان داده که هر اقدامی برای تسکین بحران‌های داخلی رژیم کودک‌کش، سرانجامی جز فاجعه‌های بزرگ‌تر و بی‌اعتمادی بیشتر مردم این رژیم به رهبرانش در پی نداشته است.

پاسخ ایران به این تجاوز، سنگین، قاطع، حساب‌شده و خلاقانه بود. جمهوری اسلامی با شلیک ده‌ها موشک و پهپاد از اعماق جغرافیای ایران تا قلب سرزمین‌های اشغالی، بار دیگر اقتدار بی‌نظیر موشکی و توان تکنولوژیک خود را به رخ جهانیان کشید. فرماندهان نظامی ایران به صراحت اعلام کردند امنیت ملی ایران خط قرمز است و هیچ تجاوز و تهدیدی بدون هزینه سخت رها نخواهد شد. 

 حملات و پاسخ‌های ایران همچون دو عملیات دیگر وعده صادق پرده از دروغ بزرگ «گنبد آهنین» رژیم صهیونیستی برداشت با این تفاوت که پوشش پدافندی رژیم صهیونیستی با کمک غرب چندین برابر شده بود. تصاویر منتشر شده و اعترافات مقامات صهیونیستی و غربی، حاکی از آن است که موشک‌ها و پهپادهای ایرانی به راحتی از لایه‌های دفاعی رژیم صهیونیستی عبور کرده و به اهداف تعیین‌شده اصابت کرده‌اند. آسیب‌های شدید وارده به زیرساخت‌های نظامی و صنعتی رژیم صهیونیستی، پیام‌های روشنی برای حامیان این رژیم داشت: دوران مصونیت گذشته است و هرگونه تجاوزگری، با هزینه ویرانگر و غیرقابل تصوری مواجه خواهد شد. این ضربه، نه تنها قدرت نظامی و تکنولوژیک ایران را به اثبات رساند، بلکه بار روانی و حیثیتی شکست این رژیم جعلی را دوچندان کرد.

پشت پرده لفاظی‌های ترامپ استیصال و وحشت کاخ سفید است

در همین بستر بود که شاهد لفاظی‌های بی‌پرده و بی‌سابقه از سوی دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا بودیم که نقش محوری در تجاوز علیه ایران دارد. ادعاهای ترامپ مبنی بر «شناسایی محل اقامت رهبر ایران» و «سهولت ترور ایشان» بیش از آنکه نمایش قدرت باشد، از استیصال و وحشت کاخ سفید و تل‌آویو از ظرفیت و توان بازدارندگی ایران پرده برداشت. ترامپ، با این نوع لفاظی‌ها، در واقع به شکل ناخواسته به قدرت ایران در ایجاد موازنه وحشت در منطقه اعتراف کرد. او تلاش داشت تا با این تهدیدها، ایران را از پاسخ به تجاوزات نظامی و ضربه زدن و تنبیه رژیم متجاوز صهیونیستی بازدارد.

اما واقعیت این است که این نوع سخنان، نه تنها ایران را به سستی وادار نکرده، بلکه عزم و اراده ملت ایران برای مقابله با استکبار و دفاع از آرمان‌هایش را تقویت کرده است؛ چیزی که مردم تنها پس از چند ساعت با تجمع شبانه خود در میدان فلسطین نشانش دادند. ترامپ، که با سیاست «فشار حداکثری» سعی در به زانو درآوردن ایران داشت، نتوانست به اهداف خود برسد. او اکنون شاهد است که ایران، نه تنها ضعیف نشده، بلکه با قدرت و اقتدار بیشتر در مقابل توطئه‌های محور شرارت ایستاده است.

پایگاه‌های نظامی آمریکا در منطقه پاشنه آشیل استراتژی واشنگتن علیه ایران

پایگاه‌های نظامی آمریکا در منطقه، که ترامپ نگران حملات ایران به آنها بود، در واقع پاشنه آشیل استراتژی واشنگتن در منطقه هستند. این پایگاه‌ها، برخلاف سرزمین‌های اشغالی که از گنبد آهنین بهره می‌برند، در صورت بروز درگیری، به شدت آسیب‌پذیرند و می‌توانند به راحتی هدف موشک‌های دقیق و نقطه‌زن ایرانی قرار گیرند. این آسیب‌پذیری، در واقع نقطه ضعف بزرگی برای آمریکا و رژیم صهیونیستی است که در صورت هرگونه درگیری گسترده، می‌تواند خسارات جبران‌ناپذیری را به آنها وارد کند.

کاملا مشخص است که عدم وجود استراتژی مشخص برای ایستادگی در برابر حملات جمهوری اسلامی در سرزمین‌های اشغالی و سردمداران غربی است که این چنین به تهدید روی آورده‌اند. رژیم متجاوز و سردمداران غربی به ایجای کار فکر نکرده بودند که ممکن است سرزمین‌های اشغالی با خاک یکسان شود و ایران با چنین قدرتی در برابر رژیم صهیونیستی و سردمداران غربی نه تنها ایستادگی کند بلکه ضربات چند روزه سنگین به آنها وارد آورد. 

با این شرایط در یک کلام باید گفت دوران یکه‌تازی رژیم صهیونیستی و آمریکا در منطقه به پایان رسیده است. ایران، با اتکا به توان داخلی به یک قدرت غیرقابل انکار در منطقه تبدیل شده است که هرگونه تجاوز را با پاسخی قاطع و ویرانگر مواجه خواهد کرد. لفاظی‌های ترامپ و سایر مقامات آمریکایی و صهیونیستی، تنها نشانه‌ای از استیصال و ترس آنها از قدرت فزاینده ایران است. آینده منطقه، بدون شک، با نقش‌آفرینی ایران  به سمت صلح و ثبات عادلانه پیش خواهد رفت.

انتهای پیام/

ارسال نظر
گوشتیران
قالیشویی ادیب
رسپینا