۲۷/ خرداد /۱۴۰۴

استانداردهای دوگانه آژانس بین‌المللی انرژی اتمی/ وقتی ادعاهای جعلی جای حقایق فنی را می‌گیرد

استانداردهای دوگانه آژانس بین‌المللی انرژی اتمی  وقتی ادعاهای جعلی جای حقایق فنی را می‌گیرد
شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی بار دیگر به صحنه‌ای برای اعمال فشار سیاسی علیه ایران تبدیل شد. قطعنامه‌ای که با رأی موافق آمریکا و سه کشور اروپایی و بر پایه اسناد مشکوک و ادعاهای کهنه و بی‌اساس تصویب شد، موجی از نگرانی درباره آینده همکاری‌های ایران و آژانس و اعتبار این نهاد تخصصی را برانگیخت.

به گزارش خبرگزاری آنا، تصویب قطعنامه‌ای علیه برنامه هسته‌ای ایران در شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی بار دیگر نشان داد که پیچیدگی‌های سیاسی بر واقعیت‌های فنی و حقوقی این پرونده سایه افکنده است و نهاد آژانس نیز بیشتر درگیر سیاست است تا یک نهاد فنی بی‌طرف و بین المللی. تصویب این قطعنامه با حمایت آمریکا و سه کشور اروپایی (انگلیس، فرانسه و آلمان) در حالی صورت گرفت که روسیه، چین و بورکینافاسو مخالفت کردند و ۱۱ کشور نیز رأی ممتنع دادند. بررسی محتوای قطعنامه و واکنش مخالفان و ممتنعان، به وضوح از تردید عمیق نسبت به نیات واقعی طراحان این اقدام حکایت دارد.

مروری بر محتوای سیاسی قطعنامه علیه ایران

سند تصویب شده در شورای حکام عملاً تکرار همان ادعا‌های بی‌پایه و اساس رژیم صهیونیستی درباره بُعد ادعایی نظامی برنامه هسته‌ای ایران بوده است؛ ادعا‌هایی که پس از توافق برجام و متعاقب تلاش‌های ناکام غرب برای متهم‌سازی ایران، با هدف احیای پرونده مختومه PMD و بردن موضوع به شورای امنیت مطرح و تبلیغ شده‌اند. در واقع، همانگونه که آژانس بین‌المللی انرژی اتمی خود در آذر ۱۳۹۴ اذعان کرد، هیچ‌یک از فرضیات گذشته علیه تهران قابل اثبات نبوده و پرونده ادعا‌ها علیه ایران بسته شده است. با این حال، آمریکا و هم‌پیمانانش با استفاده ابزاری و سیاسی از آژانس، درصدد فضا‌سازی جدید و دامن زدن به نگرانی‌های ساختگی هستند.

آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به عنوان یک نهاد تخصصی، زمانی می‌تواند اعتبار داشته باشد که بی‌طرفی و تخصص را مقدم بر ملاحظات سیاسی قرار دهد. اما تجربه ایران نشان داده که بخصوص در دوره مدیریت جدید و تحت تأثیر فشار‌های آمریکا و رژیم صهیونیستی، آژانس جایگاه فنی خود را فدای بازی‌های سیاسی کرده‌است.

ادعای اخیر مبنی بر اینکه ایران از سال ۲۰۱۹ در همکاری کامل با آژانس کوتاهی کرده، فاقد هرگونه استناد به شواهد فنی و حقوقی است. اساساً، طبق تمامی مدارک و گزارشات دوره‌ای آژانس، ایران حتی بیش از آنچه توافق‌نامه پادمان الزام‌آور می‌داند، همکاری داشته است. اما به‌جای قدردانی یا تلاش برای کاهش تنش، کشور‌های غربی باهدف امتیازگیری سیاسی و تحت فشار لابی‌های خاص، به سیاست صدور قطعنامه و تهدید به ارجاع پرونده به شورای امنیت روی آورده‌اند.

تناقض‌گویی غرب و نادیده‌گرفتن مسئولیت‌های خود

از نظر حقوق بین‌الملل و مفاد معاهده NPT، کشور‌های دارنده سلاح هسته‌ای دو تعهد دارند: عدم اشاعه به دیگر کشور‌ها و حرکت جدی به سمت خلع سلاح کامل. اما آمریکا، انگلیس و فرانسه به‌عنوان سه ضلع اصلی پشت قطعنامه، در عمل نه‌تنها از تعهدات ماده ۶ خود شانه خالی کرده‌اند، بلکه با استقرار تسلیحات هسته‌ای در خاک آلمان و پشتیبانی بی‌قید و شرط از زرادخانه هسته‌ای رژیم صهیونیستی، عملاً به افزایش خطر اشاعه و مسابقه تسلیحاتی در جهان دامن زده‌اند.

در حالی که رژیم صهیونیستی به صورت رسمی خارج از چهارچوب معاهده NPT قرار داشته و ده‌ها کلاهک هسته‌ای را بدون نظارت بین‌المللی انباشته کرده، کشور‌های غربی صرفاً به سمت اتهام‌زنی و سیاسی‌سازی پرونده هسته‌ای ایران رفته‌اند. سکوت عجیب همین دولت‌ها در برابر تهدیدات علنی مقامات رژیم صهیونیستی مبنی بر حمله نظامی به تاسیسات صلح‌آمیز سایر کشورها، نشان از استاندارد دوگانه و رفتار کاملاً سیاسی غرب دارد.

موفقیت هر سازوکار بین‌المللی، از جمله آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، در گروی اعتماد متقابل و شفافیت است. زمانی که برخی کشور‌ها بخواهند این نهاد را به سکویی برای پیگیری اهداف ژئوپلتیکی خود تبدیل کنند، کل پروژه امنیت جمعی در زمینه منع اشاعه را با چالش جدی مواجه خواهند کرد.

ایران طی سال‌های مختلف، بار‌ها و بار‌ها فراتر از تعهدات قانونی خود عمل کرده و امکان بازرسی‌های گسترده و حضور ناگهانی بازرسان را فراهم ساخته است. با این حال، کوچک‌ترین خطایی که اغلب ناشی از تفسیر موسع آژانس یا حتی دسترسی به اسناد جعلی و غیرموثق بوده، بزرگنمایی شده و به بهانه‌ای برای تبلیغات منفی بدل شده است. چنین اقداماتی نه تنها به ایران آسیب می‌زند، بلکه اعتبار نهاد آژانس و آینده نظم مبتنی بر حقوق بین‌الملل را به‌خطر می‌اندازد.

ناکارآمدی سیاست فشار و نتیجه معکوس تعامل غرب

مرور عملکرد حکومت آمریکا و تروئیکای اروپایی نشان می‌دهد که استراتژی فشار حداکثری و وادارسازی ایران به عقب‌نشینی یا امتیازدهی هرگز نتیجه بخش نبوده است. بلکه، هرگاه فضای همکاری و اعتماد نسبی ایجاد شده و ایران متناسب با سیاست تعامل، شفافیت بیشتری به خرج داده، غرب به‌جای بهره‌گیری مثبت، بر تشدید فشار و تبلیغات سیاسی خود افزوده است. آخرین اقدام این چهار کشور در تصویب قطعنامه‌ای سراسر سیاسی، نه تنها کمکی به روشن شدن واقعیت‌ها نمی‌کند، بلکه محور‌های تعامل آینده را بشدت تضعیف می‌کند.

ایران با توجه به رفتار سیاسی اخیر شورای حکام دست به اتخاذ تدابیر متقابل زد. دستور راه‌اندازی مرکز جدید غنی‌سازی در محل امن و جایگزینی ماشین‌های نسل اول فردو با ماشین‌های پیشرفته نسل ششم، پاسخی آشکار و متناسب با تهدیدات سیاسی بوده و نشانه جدیت ایران در حفظ حقوق مشروع خود است.

چرا موضوع هسته‌ای ایران تا این حد امنیتی می‌شود؟

موضوع هسته‌ای ایران از همان ابتدا و در پی موفقیت‌های مهم علمی کشور و پیشرفت در چرخه بومی غنی‌سازی، با حساسیت و واکنش شدید آمریکا و متحدان غربی مواجه شد. دلیل اصلی این نگرانی‌ها را باید در جنبه‌های ژئوپلتیکی و نه فنی یا حقوقی جست‌و‌جو کرد. غرب همواره به دنبال محدودسازی قدرت علمی و فناوری کشور‌های مستقل بوده است؛ به‌ویژه کشوری مانند ایران که تقویت توانایی‌های هسته‌ای خود را دستاوردی ملی و ابزاری برای صیانت از استقلال و مقابله با فشار‌های خارجی می‌داند.

ادعا‌های ساختگی پیرامون اهداف غیرصلح‌آمیز، همان حربه تکراری است که طی دهه‌ها علیه بسیاری از کشور‌های مستقل به‌کار رفته و همواره نتیجه آن افزایش بی‌اعتمادی، دور شدن مسیر تعامل سازنده و تقویت اراده مقاوم کشور هدف است.

ایران عضو معاهده NPT است، به تمامی تعهدات پادمانی خود عمل کرده، بیشترین سطح همکاری را با آژانس (در مقایسه با بسیاری از کشور‌های دیگر از جمله کشور‌های دارای سلاح هسته‌ای و غیرعضو اساسنامه آژانس نظیر رژیم صهیونیستی) ارائه داده و بار‌ها ثابت کرده به‌دنبال بهره‌برداری صلح‌آمیز از انرژی هسته‌ای است.

حتی کارشناسان و برخی مقامات مستقل بین‌المللی نیز اذعان دارند که رویکرد‌های سیاسی ضد ایرانی هیچ پایه و سند فنی ندارد و ایران همواره از درب دیپلماسی و تعامل استقبال کرده است. عدالت اجازه نمی‌دهد کشوری که قربانی استاندارد دوگانه و حملات تروریستی هسته‌ای (نظیر ترور دانشمندان و خرابکاری‌های مکرر صنعتی) شده، به صرف ادعا‌های تایید ناشده و اسناد جعلی تحت فشار‌های سیاسی و حقوقی مضاعف قرار گیرد.

ضرورت تغییر رویکرد غرب و بازگشت به عقلانیت

سیاست‌های کنونی آمریکا و تروئیکای اروپایی نه‌تنها به حل مناقشات موجود کمکی نمی‌کند، بلکه مسیر بحران‌سازی و گسترش بی‌اعتمادی را در پیش گرفته است. راهکار منطقی برای غرب، بازنگری اساسی در سیاست‌های دوگانه، احترام به تعهدات بین‌المللی، دوری از ابزارسازی سیاسی از نهاد‌های فنی و رویکرد بی‌طرفانه نسبت به حقوق مشروع همه کشورها، از جمله ایران است.

تجربه نزدیک به دو دهه اخیر نشان می‌دهد که فشار، تهدید و سیاسی‌سازی به تولید ناامنی و تقابل بیشتر منجر شده و تنها راه مؤثر، گفت‌و‌گو، احترام متقابل و عمل به تعهدات پذیرفته شده جهانی است. جمهوری اسلامی ایران با اتکا به حقوق خود و همراهی سایر کشور‌های مستقل جهان، همچنان بر حفظ دستاورد‌های صلح‌آمیز و همکاری سازنده اصرار داشته و خواهد داشت؛ و سیاست استفاده ابزاری غرب از ابزار‌های بین‌المللی را محکوم می‌کند.

این رویکرد نه تنها از منافع ملی ایران دفاع می‌کند بلکه ضامن تقویت ساختار مستحکم‌تر امنیت جمعی و مقابله با پدیده خطرناک استاندارد دوگانه و تبعیض‌آمیز در نظام بین‌الملل است.

انتهای پیام/

ارسال نظر
گوشتیران
قالیشویی ادیب