۲۷/ خرداد /۱۴۰۴
10:11 03 / 03 /1404
به مناسبت فتح خرمشهر؛

ای خطّه خوش‌مرام‌ ای خرّمشهر!

ای خطّه خوش‌مرام‌ ای خرّمشهر!
شاعر و عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی به‌مناسبت سوم خرداد (سالروز فتح خرمشهر) قطعه اشعاری سروده است.

به گزارش خبرنگار آنا، ابوالفضل فیروزی شاعر و عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد یادگار امام خمینی(ره) به‌مناسبت سوم خرداد(سالروز آزادسازی و فتح خرمشهر) چند قطعه شعر در قالب چکامه و رباعی سروده است. 

چکامه شهیدان

شهیدان نفحهٔ روح‌الامین‌اند

گلستان خدا روی زمین‌اند

شمیم سرخشان پرکرده عالم

نسیم کوی ربّ‌العالمین‌اند

بهرجا لاله‌ای خونین دمیده

نشانی ازشهیدان در زمین‌اند

حجاز وقدس وایران تا به لبنان

به بحرین ویمن، افغان وچین‌اند

دراین دنیای وانفسای غدّار

همان کهف الوَری! حصن حصین‌اند

برای تشنگان علم وایمان

همان سرچشمهٔ ماءمَعین‌اند

هلا افتاده درچاه ضلالت

شهیدان «هادیان» متقین‌اند

میان فرش تاعرش‌الهی

شهیدان جلوهٔ حبل‌المتین‌اند

ز خیل سالکان راه الله

شهیدان شیعیان سابقین‌اند

به بذل خون و مال و آبروشان

پی «نفی سبیل‌کافرین»‌اند

به محراب عبادت، راهب شب

به گاه رزم، شیران غرین‌اند

به رمز یامحمد یاعلی‌شان

همیشه فاتح فتح‌المبین‌اند

شهیدان دست بیعت باغدیرند

محبّان امیرالمؤمنین‌اند

علمداران عشق وصاحب فضل

چنان «عباس» مولا، مه جبین‌اند

شهیدانند انصارالاهی

که با قرآن وعترت همنشین‌اند

اگر خواهی بدانی شیعه، چون است

شهیدان شیعیان راستین‌اند

نه، چون مشتی ریاست جوی رعنا

که از اسلام و «زین‌الدین» عنین‌اند

مسلمانی ز «سلمان» جوی و «عمّار»

که با اسلام وبا قرآن قرین‌اند

«بلال» و «بوذر» و «مقداد» و «مالک»

چو «حجر» و «میثم» و «سلمان» دین‌اند

مثال «حنظله» «جون» و «پلارک»

معطر گرچه غرق خون وطینند

به خون پاکشان تطهیرگشتند

که بی غسل وکفن، طاهرترین‌اند

ز خارا سیم نفس خود، گذشتند

به میدان عمل، مردان مین‌اند

اشدّاءعلی‌الکفار هستند

رحیم مسلمین ومؤمنین‌اند

رجال عاهدوا مصداقشان باد

که خصم سخت وسفت ناکثین‌اند

گهی پاکند زاوّل مثل «اصغر»

گهی با توبه چون «حرّ» آخرین‌اند

یزید نفس خود راچون بکشتند

رها چون «حرّ» شهید اوّلین‌اند

گهی هستند پیران سلحشور

گهی نوباوگان جنگ وکین‌اند

علمداران خیل عاشقانند

درفش «کاوه» بربام برین‌اند

شهیدان حجّت الاسلام مایند

چنانکه «حُجَجیِّ» نازنین‌اند

صلای صادق آهنگران‌اند

طلوع صبح سبز صادقین‌اند

حیات ومرگشان باشد «علی» وار

تو گویی عند ختم‌المرسلین‌اند

اگرچه اهل «خرّمشهر» هستند

«جهان آرا»‌ی مرز وملک دین‌اند

چو «فهمیده حسین» سیزده سال

زعیم رهبر اسلام و دین‌اند

چو «شیرودی» و «بابایی» و «چمران»

شهیدان فخراسلام مبین‌اند

«بروجردی» و «خرازی» و «همّت»

دراین دوران شهیدانی گزین‌اند

چنان «صیّادشیرازی» به مرصاد

منافق را همیشه در کمین‌اند

چو «تهرانی مقدم» هابه تحقیق

اَلدُ الخَصم صهیوین مِهین‌اند

امیرملک دل‌ها «حاج قاسم»

«سلیمانی» سلطان المبین‌اند

چو «آوینی» گهی راوی نورند

چنان «نوری» شهاب آتشین‌اند

گهی مانند «ابراهیم هادی»

یل گُردان ومردان ثمین‌اند

گهی در راه دانش تابناکند

چنانکه «احمدی روشن» ترین‌اند

گهی علاّمه‌ای در خون شناور

«مطهرمرتضای» عالمین‌اند

گهی مظلوم امت چون «بهشتی»

به چشم دشمنان تیر گَزین‌اند

رجای واثقند، مثل «رجایی»

مثال «باهنر» آماج کین‌اند

درود حق به هریک از شهیدان

زهر جایی که از این سرزمین‌اند

به‌ویژه زادگاه من محلات

که الحق شهر دارالمؤمنین‌اند

خصوصا آن شهیدان عزیزی

که فخر تیرهٔ این کمترین‌اند

زخاک پاک گلچشمهٔ محلات

ویا از هرکجای این زمین‌اند

ز یاد نامشان معذورم‌ای دوست

اگرچه جملگی ازبهترین‌اند

همه چشم وچراغ اولیائند

صراط المستقیم مستبین‌اند

سلام حق به روح پاکشان باد

که جمله تائبین ومخلصَین‌اند

همه بودند سربازی فداکار

که محبوب‌القلوب مسلمین‌اند

چو اخوان شهید «حاج رضایی»

که مهدی وعلی ومحسنین‌اند

چو «پورآغاسی» آن مردمجاهد

همه سلاک راه صالحین‌اند

گهی چون «سینجعلی» اندو «یدالله»

یدبیضای حق در آستین‌اند

به آرامش «عطاءالله سروش» ند

چو «عدلی» مهربان وپاک طین‌اند

چو شمعی سوختند ازپای تاسر

ازاین رو روشنای این زمین‌اند

چوکوهی سربلند واستوارند

چوبحری با شگفتی‌ها عجین‌اند

معطرچون گل وخندان چوخورشید

مثال هرچه خوبی وبهین‌اند

به‌جسم خاکی آنان تو منگر

شهیدان آسمانی در زمین‌اند

مزار پاکشان تاروز محشر

زیارتگاه عشّاق شهین‌اند

اگرخواهی بدانی حرف آخر

شهیدان مثل‌حق وعین دین‌اند

به محراب شهادت مثل مولا

وربّ الکعبه! آنان فائزین‌اند

بدور از وحشت گورند و برزخ

مبرّا از سوال وجیم وسین‌اند

مقیم مقعدصدق ملیک‌اند

فروغ و فرّ فردوس برین‌اند

زجمع شاهدان اهل جنّت

شهیدان عند ربّ‌العالمین‌اند

همه روزی خوران‌خوان عشقند

به فردوس علا بالاترین‌اند

شهیدان مثل ومانندی ندارند

خداوندان شعر راستین‌اند

چنانکه حق نگجند در مَثَلها

ورای قال و قیل و آن و این‌اند

منم عاجز زگفتن توشنیدن

که از توصیف ومدحت برترین‌اند

چه گویی «نی‌نوا» وصف شهیدان

شهیدان آنچنان واینچنین‌اند

خداوندا بحق کشته اشک

که افضل از تمام شاهدین‌اند

والحقنا به جمع صالحینت

بحق شاهدانت کاین‌چنین‌اند

رباعی «خاک سرخ»

ای خطّهٔ خوش مرام‌ ای خرّمشهر!‌

ای خاک تو لعل فام‌ ای خرّمشهر!

برخیز به خون تپیده لبخند بزن!

ما آمده‌ایم، سلام‌ای خرّمشهر!

«لبخندعطش»

عطر گل باغ آفتابی‌ای شهر!

لبخند عطش میان آبی‌ای شهر!

دیدم به شب وصال تا مطلع فجر.

معراج هزار‌ها شهابی‌ای شهر!

«پیروزی‌ خون»

با آنکه ز درد خود نخفتی‌ای شهر!

یک آخ ز درد هم نگفتی‌ای شهر!

پیروزی خون به تیغ را فهمیدم.

روزیکه میان خون شگفتی‌ای شهر!

«دم‌ روح‌ خدا»

آزاد شدی ولی نه آسان به خدا

آباد شدی ولی نه با آب و هوا

آزاد شدی و خرّم آباد شدی.

با خون شهیدان و دم روح خدا

«مخمل‌ لاله»

از خاک تو خون عاشقان می‌جوشد

خورشید ز لعل تو سحر می‌نوشد

هر عید بهار تن عریان تو را.

با مخمل سرخ لاله‌ها می‌پوشد!

انتهای پیام/

ارسال نظر
گوشتیران
قالیشویی ادیب