۲۸/ خرداد /۱۴۰۴

بررسی ساختارهای پنهان نژادی در کلیسای کاتولیک/ چرا واتیکان هیچ‌گاه پاپ رنگین‌پوست نداشته است؟

بررسی ساختارهای پنهان نژادی در کلیسای کاتولیک  چرا واتیکان هیچ‌گاه پاپ رنگین‌پوست نداشته است؟
نظام انتخاباتی واتیکان، با وجود ادعای جهانی بودن، در عمل به سیستمی بسته و نژادپرستانه تبدیل شده است. در حالی که بیش از نیمی از کاتولیک‌های جهان در آفریقا و آمریکای لاتین زندگی می‌کنند، نظام کاردینالی واتیکان همچنان تحت سلطه اروپایی‌ها باقی مانده است.
به گزارش خبرگزاری آنا، در قلب اروپا، در پشت دیوار‌های بلند واتیکان، یکی از کهن‌ترین نظام‌های انتخابی جهان هر بار تکرار می‌شود. مراسمی که در ظاهر روحانی و مقدس است، اما در باطن مملو از سازوکار‌های نانوشته‌ای است که همواره قدرت را در دست مردان سفیدپوست اروپایی نگه داشته است.
 
از میان ۲۶۶ پاپی که در طول دو هزار سال بر کرسی سنت پیتر تکیه زده‌اند، حتی یک نفر نیز رنگین‌پوست نبوده است. این پدیده تصادفی نیست، بلکه پیامد سیستمی است که نژادپرستی را در ساختار خود نهادینه کرده.
 
کلیسای کاتولیک، فرزند امپراتوری روم و سپس حامی قدرت‌های استعماری اروپا، هرگز از میراث نژادپرستانه خود فاصله نگرفته. در دوران اوج برده‌داری، کلیسا نه‌تنها علیه آن موضعی نگرفت، بلکه بسیاری از متألهان مسیحی، برده‌داری را با استناد به نظریه فرزندان حام توجیه کردند، افسانه‌ای که سیاهپوستان را محکوم به بندگی می‌دانست.
 
این نگاه نژادپرستانه حتی در الهیات رسمی کلیسا نیز نفوذ کرد. برای قرن‌ها، مسیح، مریم مقدس و قدیسان در تمام نقاشی‌ها و مجسمه‌های کلیسا به‌صورت سفیدپوست تصویر شده‌اند. حتی امروز نیز در کلیسا‌های آفریقا و آمریکای لاتین، تابلو‌هایی که مسیح را با چهره‌ای اروپایی نشان می‌دهد بر دیوار‌ها حکمفرماست، گویی خداوند نیز سفیدپوست است و رهبری روحانی تنها شایسته مردانی از نژاد برتر.
 
بررسی ساختارهای پنهان نژادی در کلیسای کاتولیک/ چرا واتیکان هیچ‌گاه پاپ رنگین‌پوست نداشته است؟
 
سیاست‌های نژادی در نظام کاردینالی: سه فیلتر نانوشته
 
این سیستم ظاهراً مقدس که قرن‌ها خود را فراتر از نقد و بررسی میپندارد، در واقع از مکانیزم‌های پیچید‌های برای حذف سیستماتیک غیراروپایی‌ها استفاده میکند. مکانیزم‌هایی که هر یک به گون‌های ناخودآگاه ساختار‌های قدرت موجود را حفظ کرده و تنوع نژادی را به حاشیه میراند. این سه فیلتر جغرافیایی، زبانی و شبکهای، در کنار هم سیستمی تقریباً نفوذناپذیر ایجاد کردهاند
 
۱. فیلتر جغرافیایی:
اتاق‌های کونکلاو همیشه در تسخیر اروپایی‌ها بوده است. از ۱۲۸ کاردینال رأی‌دهنده در ۲۰۲۳، تنها ۱۷ نفر از آفریقا و ۱۸ نفر از آمریکای لاتین هستند؛ درحالی‌که بیش از نیمی از کاتولیک‌های جهان در این دو منطقه زندگی می‌کنند. کاردینال‌های غیراروپایی عمدتاً از اسقف‌نشین‌های حاشیه‌ای منصوب می‌شوند و کمتر به پست‌های کلیدی واتیکان راه می‌یابند.
 
۲. فیلتر زبانی:
در واتیکان، رسیدن به قدرت مستلزم تسلط به ایتالیایی و لاتین است. این شرط نانوشته، بسیاری از اسقف‌های بااستعداد آفریقایی و آسیایی را از گردونه رقابت حذف می‌کند؛ گویا خداوند کلیسا فقط به این دو زبان سخن می‌گوید!
 
۳. فیلتر شبکه‌ای:
حلقه‌های قدرت در واتیکان بر اساس روابطی شکل گرفته که ریشه در مدارس الهیات اروپایی دارد. کاردینال‌های رنگین‌پوست، حتی اگر به واتیکان راه یابند، معمولاً در حاشیه می‌مانند و هرگز به هسته تصمیم‌گیری نفوذ نمی‌کنند.
 
بررسی ساختارهای پنهان نژادی در کلیسای کاتولیک/ چرا واتیکان هیچ‌گاه پاپ رنگین‌پوست نداشته است؟
 
مقاومت سنت‌گرایان در برابر «تهدید سیاه»
 
واتیکان در سال‌های اخیر، تحت فشار افکار عمومی، چند کاردینال رنگین‌پوست را منصوب کرده است. اما این گزینش‌ها عمدتاً نمادین بوده‌اند.
 
کاردینال آرتور روشا از آفریقای جنوبی و پترو تورکسون از غنا هیچ‌گاه به پست‌های اجرایی کلیدی نرسیدند.
 
کاردینال ویلفرد ناپیر از آفریقای جنوبی علیرغم سابقه درخشان، هرگز به عنوان نامزد پاپی مطرح نشد.
 
سناتور‌های پنهان واتیکان، گروهی از کاردینال‌های محافظه‌کار اروپایی، به دنبال حفظ وضع موجودند. آنها با شعار حفظ سنت‌ها، هرگونه تلاش برای تنوع نژادی در ساختار کلیسا را خنثی می‌کنند. رشد جمعیت کاتولیک‌های آفریقا ممکن است در بلندمدت توازن قدرت را تغییر دهد، اما موانع ساختاری همچنان پابرجاست.
 
کنسرواتیو‌های واتیکان هر تلاشی برای غیراروپایی کردن کلیسا را تهدید علیه وحدت مسیحیت می‌دانند. قدرت مالی همچنان در دست کلیسا‌های آلمان، ایتالیا و آمریکاست و این کشور‌ها ترجیح می‌دهند پولشان صرف حمایت از رهبرانی شود که نمایندگان منافع آنان باشند.
 
معادله ناممکن تغییر در ساختار نژادی واتیکان
 
برخلاف دیگر نهاد‌های جهانی که تحت فشار افکار عمومی به سمت تنوع نژادی حرکت کرده‌اند، واتیکان همچنان در ساختار قرون وسطایی خود باقی مانده است. بررسی عملکرد پاپ فرانسیس که به عنوان اصلاح‌طلب این سیستم نیز شناخته می‌شود نشان می‌دهد حتی او نیز نتوانسته بر این نظام نژادپرستانه فائق آید.
 
در حالی که پاپ فرانسیس بار‌ها از کلیسای جهانی سخن گفته، در عمل ۷۲ درصد از انتصاب‌های کاردینالی خود را به اروپایی‌ها اختصاص داده است. این تناقض آشکار نشان می‌دهد صحبت‌های زیبای واتیکان درباره برابری صرفاً شعاری تبلیغاتی است.
 
امروزه روش‌های حذف رنگین‌پوستان پیچیده‌تر شده است. به جای رد آشکار، از تاکتیک‌هایی مانند انتصاب به مناطق دورافتاده، محدود کردن دسترسی به شبکه‌های ارتباطی قدرت و ایجاد موانع بوروکراتیک پیچیده استفاده می‌شود. جالب اینجاست که حتی شرکت‌های چندملیتی، سازمان‌های بین‌المللی و احزاب سیاسی در کشور‌های غربی نیز نسبت به واتیکان تنوع نژادی بیشتری در رهبری خود ایجاد کرده‌اند. این مسئله واتیکان را به یکی از آخرین قلعه‌های نظام‌مند نژادپرستی در جهان تبدیل کرده است.
 
بررسی ساختارهای پنهان نژادی در کلیسای کاتولیک/ چرا واتیکان هیچ‌گاه پاپ رنگین‌پوست نداشته است؟
 
سرنوشت کاردینال‌های آفریقایی
 
بررسی مسیر شغلی کاردینال‌های رنگین‌پوست در واتیکان الگوی تکراری و غمگینی را نشان می‌دهد.
 
• کاردینال ژان-مارگتیت از کنگو پس از انتصاب به عنوان کاردینال به بخش موسیقی کلیسا منتقل شد.
 
کاردینال پل امیل لژر از هائیتی تنها کاردینال سیاهپوست در دهه ۵۰ بود که به بهانه مشکلات سلامت از موقعیت‌های اجرایی کنار گذاشته شد.
 
• کاردینال ایوان دیاس از هند با وجود مقام رسمی، هیچ‌گاه اجازه حضور در جلسات مهم تصمیم‌گیری را نیافت.
 
این مقاومت سیستماتیک در برابر رهبران رنگین‌پوست ریشه در ترس‌های عمیق‌تری دارد. ترس از به چالش کشیدن الهیات سفیدمحور، نگرانی از تغییر توازن قدرت به نفع جهان جنوب و اضطراب از واکنش محافظه‌کاران اروپایی همگی در این مقاومت نقش دارند.
 
با رشد روزافزون جوامع کاتولیک در آفریقا و آمریکای لاتین، کلیسا با معادله خطرناکی رو‌به‌رو است. ادامه انحصارگرایی نژادی تا ۲۰۵۰ موجب بی‌اعتباری بیشتر کلیسا در جهان در حال توسعه خواهد شد. انتصاب پاپی از آمریکای لاتین تا ۲۰۴۰ ممکن است به عنوان مصالحه‌ای نمادین صورت گیرد. فشار کشور‌های جنوب برای بازنگری کامل نظام انتخابی می‌تواند به انشعاب بزرگ در کلیسا بینجامد.
 
نتیجه
 
در نهایت باید گفت واتیکان امروز در دوراهی خطرناکی قرار دارد. یا باید ساختار نژادپرستانه خود را که به نام سنت تقدس بخشیده شده کنار بگذارد، یا باید شاهد کاهش روزافزون نفوذ خود در بخش عمده‌ای از جهان باشد.
 
سکوت این نهاد در قبال جنبش‌های ضد نژادپرستی در سال‌های اخیر نشان می‌دهد متأسفانه گزینه اول را برگزیده است. این انتخاب، کلیسای کاتولیک را به موزه‌ای زنده از ارزش‌های منسوخ قرون وسطایی تبدیل خواهد کرد که با واقعیات جهان مدرن هیچ سنخیتی ندارد.

انتهای پیام/

ارسال نظر
گوشتیران
قالیشویی ادیب