مسیر توسعه هوش مصنوعی در ایران

به گزارش خبرگزاری آنا، تحولات هوش مصنوعی در دو دهه اخیر، نه تنها فرصتهای بیسابقهای برای توسعه اقتصادی، اجتماعی و علمی در کشورهای مختلف فراهم کرده، بلکه چالشهای پیچیدهای را پیش روی سیاستگذاران، پژوهشگران و جامعه قرار داده است.
ایران نیز از این روند مستثنا نیست و مسیر توسعه هوش مصنوعی در کشور، تحت تأثیر عوامل مختلفی از جمله سیاستهای دولتی، سرمایهگذاریهای بخش خصوصی، ظرفیتهای علمی و فناورانه، و تعاملات بینالمللی قرار دارد.
پژوهشگران در مقالهای با عنوان «راهبردی تحلیلی برای درک مسیر توسعه هوش مصنوعی در ایران» به این موضوع پرداختهاند که سیاستگذاران عرصه هوش مصنوعی باید مدام آماده پذیرش تعاریف و مصداقهای جدید این فناوری باشند و سیاستها، ساز و کارها و ابزارهای سیاستی خود را با این هدف متحرک تطبیق دهند.
* تنوع مصداقها، کاربردها و پیامدهای هوش مصنوعی
به زعم این پژوهش یکی از مهمترین ابزارها در مواجهه با پیچیدگی و پویایی مسائل سیاستی، شکستن آن به حوزهها و دامنههای کوچکتر است. در حوزه هوش مصنوعی این کار چندین پیامد نامطلوب در پی دارد:
- اول اینکه امکان شناسایی فرصتها یا تهدیدهای مشابه در حوزههای مختلف از دست میرود.
- دوم این امکان وجود خواهد داشت که به دلیل محدودیت منابع سیاستگذاران و غلبه برخی حوزههای خاص مانند سلامت ابزارهای دیگر کاملا از چشم سیاست گذار پنهان بمانند.
- سوم، یکپارچگی و وحدت سیاستها و قواعد تنظیمگری از دست برود.
بهزعم این پژوهش در چنین شرایطی، امکان دارد کارآمدی ابزارهای سیاستی در همه حوزهها با مشکل مواجه شود و از سوی دیگر، تلاش برای اعمال سیاستها و قوانین یکسان در حوزههای مختلف میتواند به اعمال حمایتها یا محدودیتهای بیمورد منجر شود که روند توسعه و بکارگیری فناوری را مختل سازد.
بدین ترتیب تنش میان اتخاذ یک سیاست کلان و فراگیر، یا طراحی سیاستهای متناسب با شرایط خاص هر حوزه و ابزار تصمیمگیری درباره مسیر بهینه را با چالش جدی مواجه مینماید.
* تعارض میان ذینفعان مختلف عرصه هوش مصنوعی
این پژوهش مطرح میکند که در هر حوزه توسعه و کاربرد هوش مصنوعی، اجزای مختلف دولت، بخش خصوصی و گروههای مختلف جامعه اولویت ها، دغدغهها و منافع خاصی دارند بدون اینکه نسبت به مسائل گستردهتر و فراگیرتر این فناوری آگاهی یا توجه خاصی داشته باشند.
به زعم این پژوهش این مسأله نه تنها ایجاد توافق و اجماع بین آنها در آن حوزه خاص را دشوار میسازد، بلکه به سبب نابرابریهای قدرت از یک سو و عدم شفافیت فرآیندهای توسعه فناوری از سوی دیگر، در عمل ممکن است به توسعه فناوریهایی منتهی شود که منافع بلندمدت هیچیک از بازیگران را برآورده نسازد.
* فن ملیگرایی در برابر فن جهانگرایی
در این پژوهش آمده است که دوگانه سیاستی پیش روی سیاستگذاران را میتوان در چارچوب فن ملیگرایی در برابر فن جهانگرایی بیان کرد. در رویکرد فنملیگرایی، کشورهای جهان یکدیگر را رقیب خود در توسعه فناوری میشمارند و سعی میکنند با تمرکز بر نقش دولت ملی در توسعه و بکارگیری بومی فناوری، سیاستهایی را درپیش گیرند که ضمن تقویت اتکا بر نوآوری بومی، شرکتهای داخلی را از رقابت بیرونی محافظت میکند و تلاش میکند ثمرات پیشرفتهای علمی و فناورانه را در محدوده داخل کشور حفظ نماید.
به گفته این پژوهش در مقابل در رویکرد فن جهانگرایی، علاوه بر اینکه بر ضرورت همکاری علمی و فنی دولتها تأکید میشود نقش گستردهای
برای بازیگران کمابیش مستقل از جمله دانشمندان، آزمایشگاهها و شرکتهای بزرگ فناوری در نظر گرفته میشود که میتوانند در همکاری با هم توسعه فناوری را در ابعادی جهانی دنبال کنند.
* توسعه هوش مصنوعی در ایران
در ادامه این پژوهش آمده است که توسعه هوش مصنوعی در ایران، به عنوان یک نظام فنی بزرگ، با کلانچالشهای چندوجهی روبهروست که از تعریف و دامنه این فناوری تا تنوع کاربردها، تعارض منافع ذینفعان و پیچیدگیهای همکاریهای بینالمللی را دربرمیگیرد.
در این پژوهش دو چارچوب استفاده شده یعنی کلانچالشهای هوش مصنوعی و مطالعه آن به مثابه یک نظام فنی بزرگ، زمینه را برای همزبانی و هماهنگی میان پژوهشگران مختلفی که در این حوزه فعالیت میکنند فراهم میآورد.
ضروری است که در پایان این پژوهش بر صنایع اصلی و کلان کشور مانند پتروشیمی، نفت، بهداشت و نیز به حوزههای مهم و حساسی که ممکن است از توسعه هوش مصنوعی بسیار اثرپذیر باشند نظیر نظام قضایی یا آموزشی توجه ویژه شود و از طریق به اشتراک گذاری دیدگاهها و تجربهها، یک زمینه ویژه برای طراحی و پیادهسازی سیاست یکپارچه و کارآمد در جهت توسعه هوش مصنوعی در کشور فراهم آید.
این پژوهش به کوشش سیدایمان میرعمادی و روح الله هنرور (دانشکده مدیریت و اقتصاد، دانشگاه صنعتی شریف) انجام شده است.
انتهای پیام/