هنر در مدارس ایران، قربانی کمبود معلم و نگاه آزمونمحور

به گزارش خبرنگار آنا، از گذشته تاکنون، سیستم آموزشی ایران بیشتر بر دروس علمی و آزمونمحور مانند ریاضی، علوم و ادبیات تمرکز کرده است. این رویکرد به دلیل اهمیت این دروس در کنکور و آزمونهای نهایی، باعث شده است که دروس هنری مانند موسیقی، نقاشی، تئاتر و هنرهای تجسمی به عنوان دروس «فرعی» یا «درجه دو» تلقی شوند. این نگاه باعث کاهش ساعات تدریس هنر و کمتوجهی به آن در برنامههای درسی شده است.
عدم توجه به هنر در مدارس نتیجهی ترکیبی از عوامل ساختاری، فرهنگی و اجتماعی است. برای بهبود این وضعیت، نیاز است که نظام آموزشی ایران بازنگری اساسی در برنامههای درسی خود انجام دهد و به هنر به عنوان یک بخش ضروری برای پرورش خلاقیت، مهارتهای اجتماعی و شخصیتی دانشآموزان توجه کند. این امر مستلزم تربیت نیروی انسانی متخصص، تأمین امکانات لازم و تغییر نگرش نسبت به جایگاه هنر در نظام آموزشی است.
در چهار پنج دهه گذشته، هنر به عنوان بخشی از برنامههای آموزشی در مدارس مورد توجه قرار میگرفت. دروس هنری مانند موسیقی، نقاشی و تئاتر در برخی مدارس، به ویژه مدارس غیرانتفاعی و مدارس خاص، تدریس میشد. در این دوره، هنر به عنوان ابزاری برای پرورش خلاقیت و شخصیت دانشآموزان در نظر گرفته میشد و تا حدی از حمایت نهادهای فرهنگی و آموزشی برخوردار بود؛ اما بعدترها، به دلایل مختلف از جمله تغییر اولویتهای آموزشی و فرهنگی، هنر به عنوان یک حوزهی فرعی در نظام آموزشی تلقی شد. دروس هنری مانند موسیقی و تئاتر به دلیل ملاحظات فرهنگی و مذهبی با محدودیتهایی مواجه شدند.
حجتالاسلام علی لطیفی، رئیس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی وزارت آموزش و پرورش با اشاره به اینکه در حال حاضر بسیاری از دروس به عنوان دروس «درجه دو» تلقی میشوند، اظهار کرد: در مدارس، دروسی که در آزمونهای نهایی مورد توجه قرار میگیرند، اهمیت بیشتری دارند و در نتیجه ساعات تدریس این دروس به دبیران اول اختصاص مییابد؛ اما دروس تخصصی و هنری که به اندازه کافی نیروی انسانی متخصص برای تدریس ندارند، معمولا در حاشیه قرار میگیرند.
یکی از چالشهای اصلی در آموزش هنر، میتواند کمبود معلمان متخصص و آموزشدیده در این حوزه باشد. بسیاری از مدارس، به ویژه در مناطق محروم، فاقد معلمان هنر با صلاحیت کافی هستند. در برخی موارد، تدریس هنر به معلمان غیرمتخصص سپرده میشود که این موضوع کیفیت آموزش هنر را تحت تأثیر قرار داده است.
حال، وی در این خصوص ادامه داد: دلیل اصلی این مشکل، کمبود نیروی انسانی متخصص و همچنین تمرکز بیشتر بر تأمین نیرو به جای کیفیت آموزش است. زمانی که کمبود نیرو وجود دارد، اولویتها بیشتر بر روی تامین نیرو معطوف میشود و این مسئله باعث میشود کیفیت تدریس در برخی دروس تحت تاثیر قرار گیرد.
اهمیت یا کم اهمیت بودن هنر
در برخی موارد، نگاه سنتی و محدود به هنر در سیستم آموزشی و جامعه باعث شده است که هنر به عنوان یک حوزهی کماهمیت یا حتی غیرضروری تلقی شود. این نگاه باعث شده است که هنر نتواند جایگاه واقعی خود را در برنامههای درسی پیدا کند و به عنوان یک ابزار مهم برای پرورش خلاقیت و مهارتهای اجتماعی دانشآموزان مورد توجه قرار گیرد.
رئیس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی با اشاره به راهکارها برای حل این مسئله، عنوان کرد: برای حل این چالشها، نیاز است که سیستم آموزشی کشور تمرکز بیشتری بر تربیت نیروی انسانی متخصص در تمامی رشتهها داشته باشد و علاوه بر تأمین کمیت نیرو، کیفیت تدریس را نیز ارتقا دهد. همچنین باید در توزیع ساعتهای تدریس توجه بیشتری به دروس تخصصی و هنری صورت گیرد.
برنامهریزی آموزشی در ایران اغلب بر اساس نیازهای کوتاهمدت و آزمونمحور انجام شده است و کمتر به جنبههای بلندمدت و تربیتی مانند پرورش خلاقیت و مهارتهای هنری توجه شده است. این فقدان برنامهریزی منسجم باعث شده است که هنر نتواند به عنوان یک بخش اساسی در نظام آموزشی جایگاه خود را پیدا کند.
لطیفی با اشاره به وضعیت فعلی سیستم آموزشی در کشور، تصریح کرد: رسیدن به یک نظام آموزشی منسجم و حرفهای نیازمند تلاش مستمر در زمینههای مختلف از جمله آموزش نیروی انسانی و بهبود کیفیت تدریس است تا دانشآموزان بتوانند از تمام فرصتهای یادگیری بهرهمند شوند.
انتهای پیام/