اولیایی: تغییرات هیات مدیره مشکل استقلال را حل نمیکند/ برخی دلالها در فضای مجازی دنبال حضور نیروهایشان در باشگاه هستند

سید کاظم اولیایی در گفتوگو با خبرگزاری آنا، در خصوص اینکه هواداران و پیشکسوتان استقلال از شرایط تیم رضایت ندارند و ریکاردو ساپینتو که برای دومین بار سرمربی تیم شده اظهار داشت: درقراردادی واگذاری ۸۵ درصد از سهام باشگاه استقلال بهصورت بلوکی به هلدینگ خلیج فارس طبق مقررات حاکم بر سازمان خصوصیسازی انجام شد اما باید برنامه توسعه و پیشرفت ملاک واگذاری قرار گیرد. این قرارداد امضا شده و در آن نیز ذکر شده که باید برنامه ارائه شود، برنامه به تصویب برسد، سپس ۸۵ درصد سهام منتقل شود.
هلدینگ برای اعتماد هواداران برنامه بدهد
وی ادامه داد: اولین قدم اشتباه یا اولین مشکل این است که باشگاه برای خود برنامهای ندارد و هلدینگ نیز برای ورود به فوتبال و باشگاه هیچ برنامهای ارائه نداده است. پس در نبود برنامه، باشگاه نمیتواند ساختار خود را بازسازی یا بازبینی کند. اکنون تعداد زیادی نیرو که در مدیریتهای متعدد بدون برنامه و با نظرات مختلف و بعضاً متضاد به باشگاه جذب شدند. (حدود ۱۰۰ نفر دور باشگاه جمع شدهاند) هرکسی میخواهد نظرش را اعمال کند. این یک مشکل اساسی است. حالا فکر کنیم چند نفر از اعضای هیات مدیره بروند و نفرات دیگر بیایند، مشکلات حل نمیشوند. اولین اقدام این است که هلدینگ خلیج فارس باید برنامه کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت توسعه خود را ارائه کند تا هوادار به آنها اعتماد و اطمینان کند.
تصمیمسازی باید از مدیریت به پایین باشد
مدیرعامل سابق باشگاه استقلال با اشاره به اینکه مرجعیت تصمیمگیری از باشگاه خارج شده است، افزود: برخی دلالها در فضای مجازی نیروهای خود را میخواهند در باشگاه جا بیندازند. بعضیها هم با اتکا به احساسات هواداران، القا میکنند که چه کسی باید برود یا بیاید. نتیجه این شده که باید نیرویی چندین ساله کنار گذاشته شود و نیرویی صددرصد مخالف باشگاه فقط بهدلیل فضاسازی مجازی وارد شود. این روش، اصولی نیست. تصمیمسازی باید از مدیریت به پایین باشد. مدیریت باید برنامه بدهد، و هوادار توجیه و مطمئن شود تا حمایت کند. نمیتوان با جوسازی از پایین، تصمیمات کلان را رقم زد.
هیات مدیره هماهنگی و تجربه لازم را ندارند
وی در خصوص اینکه از سوی هواداران برای انتخاب افراد مواردی مطرح شده، تصریح کرد: در انتخاب افراد نیز ضعف جدی وجود دارد. چه در بخشهای سیاسی و چه ورزشی، انتخابها اغلب بر اساس توصیه و سفارش است، نه بر پایه ارزیابی عملکرد. وقتی چند نیرو ناهماهنگ انتخاب میشوند، حتی اگر زحمت بکشند، خروجی مطلوب نخواهد داشت. من بارها گفتهام، برخی دوستان میگویند که اعضای هیات مدیره نمیخواهند باشگاه موفق شود یا تلاش نمیکنند. من میگویم اتفاقاً خیلی هم تلاش میکنند و علاقهمند هم هستند، اما، چون هماهنگی و تجربه لازم را ندارند، و تیم مدیریتی منسجمی تشکیل نشده، این تلاشها کمتر به نتیجه میرسد.
بعد از حکم، خودشان را از همه داناتر دانستند
اولیایی در مورد کمیته فنی که از دغدغههای او بوده، اظهار داشت: از همان روز اول که دوستان برای مدیریت باشگاه آمدند، ما نامهای خدمتشان نوشتیم و تجارب خود را به صورت توصیه ارائه کردیم که حتماً کمیته فنی تشکیل شود. مدیر فنی باید از نظرات فنی آنها برای بستن تیم و انتخاب سرمربی و کادر فنی استفاده کند، نه صرفاً از نظرات هیات مدیره یا افراد غیرمتخصص. متأسفانه برخی بعد از گرفتن حکم، خودشان را از همه داناتر دانستند و تصور کردند که نیازی به مشورت ندارند. ما گفتیم بازیکن را با سلیقه فنی انتخاب کنید، نه ستادی. اما توجهی نشد.
نگرانیهای هواداران به شریعتمداری منتقل شده
وی در مورد ارسال نامهای از سوی جمعی از مدیران ادواری استقلال به هلدینگ خلیج فارس گفت: بله، اخیراً نامهای خطاب به آقای شریعتمداری نوشته شده، مدیران ادواری که موفقیتهایی را برای باشگاه رقم زدهاند، این نامه را نوشتهاند. در این نامه، نگرانیهای هواداران که به مدیران منتقل شده نیز منعکس شده است. هدف نامه این است که شرایط باشگاه بازنگری و ساختار آن بهصورت اساسی بررسی شده و همافزایی با بهرهمندی از خرد جمعی برنامه توسعهای باشگاه را تنظیم و مورد اجرا قرار گیرد.
بستر تصمیمسازی برای مدیریت فراهم نیست
مدیرعامل سابق استقلال در مورد اینکه بیشترین اعتراضها از سوی هواداران، متوجه شخص تاجرنیا بوده و او را شهریاری دوم دانستهاند، تصریح کرد: در ۱۰ سال اخیر هیچ برنامه توسعه گرا و منظمی نداشتیم. استقلال که زمان زیادی بهترین باشگاه آسیا بوده و در حال حاضر هم بهترین باشگاه ایرانی به لحاظ افتخار در آسیاست متاسفانه جزء ۱۰ تیم برتر آسیا هم نیست. موفقیتهای مقطعی دردی را از استقلال دوا نمیکند. مشکل ما این است که در باشگاه استقلال، ساختاری وجود ندارد که مدیرعامل بتواند بر اساس آن برنامهریزی کند. در واقع، بستر تصمیمسازی برای مدیریت فراهم نیست. ما ساختار نداریم، برنامه نداریم، هماهنگی نداریم. در چنین شرایطی مدیرعامل بیشتر درگیر پاسخگویی به حاشیهها و فشارهای روزمره است تا اینکه فرصت داشته باشد به توسعه فکر کند. باید از تغییرات ظاهری و جابهجایی افراد عبور کنیم و به اصلاحات ساختاری برسیم. اگر ساختار درست باشد، حتی با تغییر افراد هم مسیر کلی حفظ میشود. اما در شرایط فعلی، با رفتن یک نفر یا آمدن نفر دیگر، دوباره از صفر شروع میشود، چون هیچ برنامهای وجود ندارد که استمرار پیدا کند.
انتهای پیام/