13:59 29 / 04 /1404
در گفتگوی یک استاد تاریخ علم با آناتک بررسی شد:

تاریخ علم؛ روایت طرد جادوگران و طالع‌بینان

تاریخ علم؛ روایت طرد جادوگران و طالع‌بینان
تاریخ علم فقط داستان کشفیات و اختراعات نیست، بلکه روایت تلاش آدمی برای جدا کردن مرز علم از شبه‌علم است. اگر علم را به درختی تشبیه کنیم که امروز شاخه‌هایش تا ماهواره‌ها، نانوتکنولوژی، و ژن‌درمانی رسیده است، باید ریشه‌های آن را در خاکی جست‌و‌جو کنیم که آمیخته از فلسفه، دین، جادو و تجربه بود. تاریخ علم، رشته‌ای است که می‌کوشد این خاک را واکاوی کرده و بررسی کند نظریه‌های علمی چگونه در دل تاریخ شکل گرفته، تغییر کرده یا کنار گذاشته شده‌‌اند. برخلاف تصور رایج، علم همیشه حقیقت مسلم نبوده؛ بلکه در هر دوره‌ای پاسخی بوده است به مجموعه‌ای از پرسش‌ها.

در  گفتگوی پیش‌رو، دکتر امیرمحمد گمینی، عضو هیات علمی پژوهشکده‌ تاریخ علم دانشگاه تهران که از او آثاری مانند «دایره‌های مینایی: پژوهشی در تاریخ کیهان‌شناسی در تمدن اسلامی» و ترجمه کتاب «مواجهه با داروین» منتشر شده است توضیح می‌دهد که علم چگونه از دل باورهای جادویی بیرون آمد.

تاریخ علم چیست و چرا مطالعه آن مهم است؟

گمینی: رشته تاریخ علم رشته‌ای است که می‌خواهد به مسیر تغییر و تحولات نظریه‌های علمی و تاثیر و تاثرات نهاد علم در طول تاریخ بپردازد. رشته‌های مختلفی به این پرسش که علم چیست پاسخ می‌دهند؛ فلسفه علم از نگاه فلسفی و منطقی درباره علم صحبت می‌کند، جامعه شناسی علم در مورد رابطه نهاد علم و دیگر نهاد‌های اجتماعی و تاثر و تاثرات آن صحبت می‌کند؛ اما بیش از همه، برای اینکه ببینیم علم چیست، لازم است که داستان زندگی آن را بدانیم؛ یعنی تحولاتی که از سر گذرانده است. در نتیجه، هیچ رشته‌ای بیشتر از رشته تاریخ علم نمی‌تواند این داستان را برای ما روایت کند.

تاریخ علم رشته‌ای است که بر اساس شواهد و اسنادی که از روزگاران گذشته برای ما برجای مانده است _در درجه اول اسناد متنی و اسناد دیگری مانند اشیاء علمی و ابزار‌های علمی به جا مانده از گذشتگان _ داستان تغییر و تحولات و زندگی علم را در طول تاریخ تعریف می‌کند. همچنین، تاریخ علم مشخص می‌کند که چه چیزی علم است و کدام یک از معارفی که در گذشته به آن باور داشتند، علم نیست. 

این امر خود یک مسئله تاریخی است؛ زیرا هزار سال پیش رشته‌های علمی و تقسیم بندی علوم کاملا با امروز متفاوت بوده است و همچنین اینکه کدام بخش از آنها را علم تلقی کنیم و کدام بخش را فلسفه و متافیزیک. این موارد در فعالیت تاریخ نگاری تاثیر می‌گذرد. به عنوان مثال، فرض کنید متونی از گذشته به دست ما رسیده است که نتوانیم دقیقا تعیین کنیم که چه میزان از آن جادوگری است، و چه میزان از آن علم است؛ زیرا گاهی اوقات جادوگر‌ها از روش‌های محاسباتی استفاده می‌کردند؛ اما آن روش‌های محاسباتی به ریاضیات امروز مربوط است و کاملا جنبه منطقی داشته است. همین مسئله درباره کیمیاگری نیز پیش می‌آید و باید مشخص شود که تا چه اندازه علم است. تمام این موارد موضوعاتی است که مورخان به آن‌ها می‌پردازند. 

آیا در تاریخ علم، شبه‌علم تعریف شده است؟

گمینی: ممکن است نظریات علمی وجود داشته باشند که امروزه آنها را علمی نمی‌دانیم؛ اما در گذشته علمی تلقی می‌شده‌اند و دانشمندان طراز اول به آنها می‌پرداختند و در نتیجه ما نیز آن را جزو تاریخ علم ‌می‌شماریم. به عنوان مثال نظریه زمین مرکزی که زمانی بخشی از علم بوده است؛ اما امروزه نیست؛ بنابراین باید تعریف شبه‌علم را مشخص کنیم. شبه‌علم چیزی است که علمی تلقی نمی‌شود؛ اما پافشاری دارد که علمی است. به عنوان مثال دین شبه‌علم نیست؛ زیرا اصرار ندارد که علمی است؛ اما فرض کنید شخصی ادعا کند که به عنوان مثال سخن خاصی که در متن دینی خاصی آورده شده علمی است؛ اما ما بدانیم که از لحاظ علمی آن حرف درست نیست، در این صورت این ادعا شبه‌علم است. 

شبه‌علم باید این ویژگی را داشته باشد که تلاش کند خود را به زبان علم مطرح کند و ادعای علمی بودن داشته باشد؛ مانند طالع‌بینی و احکام نجوم. براین اساس، دانشمندان قدیم به بعضی از نظریاتی که ما امروز شبه‌علم می‌شناسیم مانند احکام نجوم یا زمین مرکزی معتقد بودند؛ اما یه تفاوت بسیار مهم وجود داشت، آن هم این است که در گذشته نظریه زمین مرکزی را بر اساس علل ریاضی و تجربی پذیرفته بودند؛ اما احکام نجوم در همان روزگار قدیم نیز مبنای عقیدتی و اتکا به اقوال گذشتگان داشت. به عنوان مثال ابوریحان بیرونی نمی‌گفت من اثبات می‌کنم که سیاره مریخ دارای خواص احکامی و طالع‌بینانه مشخصی است بلکه بیان می‌کرد این گفته‌ها اقوال گذشتگان است که ما به آنها اعتماد می‌کنیم. در حالی که وقتی درباره نظریه زمین مرکزی می‌خواهد صحبت کند دلایل رصدی و ریاضی برای آن می‌آورد؛ در نتیجه حتی در گذشته احکام نجوم را چه بسا دقیقا بخشی از علوم ریاضی به حساب نمی‌آوردند؛ اما ممکن بود یکی از معرفت‌ها به حساب آورند.

 آیا می‌توان نتیجه گرفت که تاریخ علم به نوعی داستان پیشرفت علم محسوب می‌شود؟

گمینی: کلمه پیشرفت باید معنی شود. یکی از بحث و گفت‌و‌گو‌ها در فلسفه و تاریخ علم این است که پیشرفت علمی چیست؟ آیا معنی پیشرفت علم این است که نظریات درست‌تر را پیدا کنند؟ آیا پیشرفت به معنای رفتن به سمت حقیقت است؟ این در حالی است که می‌دانیم نظریات دانشمندان قدیم در بیشتر مواقع با نظریات امروز فرق می‌کند؛ بنابراین آیا نباید فعالیت‌های آنها را پیشرفت تلقی کنیم؟ به همین علت می‌توانیم تعریف‌های مختلفی برای کلمه پیشرفت درنظر بگیریم. یکی از آن تعریف‌ها فعالیت برای حل مسئله‌های موجود است. 

در هر دوره تاریخی، دانشمندان مجموعه‌ای از مسئله‌ها را دارند، و وقتی که سعی می‌کنند مسائل رو حل کنند، بر اساس معیار‌های زمان خودشان این کار پیشرفت تلقی می‌شود. در نتیجه، ممکن است دانشمندان در گذشته پیشرفت‌هایی را بدست آورده باشند که ما امروز آن پیشرفت‌ها را قبول نداشته باشیم. یا ممکن است، در آینده پیشرفت‌های امروز را قبول نداشته باشند. براین اساس، پیشرفت به حقیقت نزدیک شدن نیست؛ زیرا ما هیچ وقت نمی‌دانیم حقیقت چیست. چیزی که ما می‌دانیم، این است که دانشمندان به مسائل روز خودشان بپردازند و سعی کنند آنها را براساس معیار‌های منطقی، ریاضی، تجربی و علمی خودشان حل کنند. در این صورت، بله تاریخ علم، تاریخ پیشرفت‌های علمی است و می‌تواند تاریخ مسیر‌هایی باشد که در نهایت به بن‌بست رسیده است؛ اما حتی گام گذاشتن در آن مسیر‌های بن‌بست، بخشی از پیشرفت‌های علمی محسوب می‌شود؛ زیرا [دانشمندان] در حال حل مسائل خودشان بوده‌اند. 

به این ترتیب آیا می‌توانیم بگوییم فعالیت برای حل مسئله‌های موجود مهم‌ترین هدف تاریخ علم است؟ 

گمینی: کار مورخ علم این است که ببیند در طول تاریخ چه مسائلی برای دانشمندان مطرح بوده است. و دانشمندان مختلف چگونه سعی کرده‌اند آن مسائل را حل کنند. و این راه‌حل‌‌ها چه تاثیراتی روی مسائل بعدی گذاشته است. نکته مهم این است که تاریخ علم به دنبال حل مسائل دانشمندان نیست، بلکه به دنبال معرفی و بررسی این است که، به عنوان مثال، هزار سال پیش، چه مسائلی مطرح بوده‌اند، و دانشمندان آن روزگار آن مسائل رو چگونه حل کرده‌اند.

آنچه خواندید بخش نخست مصاحبه با دکتر امیرمحمد گمینی، استاد تاریخ علم، بود که در آن با تعریف تاریخ علم و کار مورخ علم، یعنی معرفی و بررسی مسائل مطرح روز، آشنا شدیم. در بخش دوم این مصاحبه، درباره انقلاب علمی خواهید خواند، که طی آن مسیر علم تغییر کرد و ما پس از آن، با دید ریاضی به جهان نظر افکنده‌ایم. 

انتهای پیام/

ارسال نظر
رسپینا
گوشتیران
قالیشویی ادیب